Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
fluctuating rate
نرخ دارای نوسان
Search result with all words
fluctuant
دارای نوسان وتغییر
lurcher
دارای نوسان یا تلوتلو
Other Matches
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
oscillogram
نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph
نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope
نوسان بین نوسان نما
vibrometer
نوسان نگار نوسان سنج
oscillograph
نوسان سنج نوسان نگار
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
vibrancy
نوسان
see-saws
نوسان
oscillation
نوسان
see-saw
نوسان
see-sawed
نوسان
to-ing and fro-ing
نوسان
yo-yo
در نوسان
yo-yos
در نوسان
pulsation
نوسان
ascillation
نوسان
head nystagmus
نوسان سر
vibration
نوسان
swing
نوسان
dead beat
بی نوسان
swings
نوسان
oscillations
نوسان
undulation
نوسان
lurching
نوسان
fluctuation
نوسان
fluctuates
نوسان
libration
نوسان
fluctuated
نوسان
lurch
نوسان
lurched
نوسان
fluctuate
نوسان
lurches
نوسان
oscillatory motion
نوسان
sways
نوسان
see-sawing
نوسان
sway
نوسان
swayed
نوسان
oscillations
نوسان سازی
vibrograph
رسام نوسان
floating axle
محور نوسان
downward swing
نوسان رو به پایین
sides way
نوسان عرضی
fluctuation of load
نوسان بار
bulid up
نوسان کردن
oscillation
نوسان سازی
undulates
نوسان داشتن
swingy
نوسان دار
swing bridge
پل نوسان دار
damped osillation
نوسان میرا
damped oscillation
نوسان میرا
swayer
نوسان دار
torsional vibration
نوسان پیچشی
swivelling feature
قابلیت نوسان
total amplitude of oscillation
دامنه کل نوسان
electron vibrations
نوسان الکترونها
undulate
نوسان داشتن
undulated
نوسان داشتن
stable oscillation
نوسان پایدار
economic fluctuation
نوسان اقتصادی
load variation
نوسان بار
oscillogram
نوسان نگاشت
swivelling
نوسان دار
oscillograph
نوسان نما
oscillograph
نوسان نگار
oscillometer
نوسان سنج
oscillometry
نوسان سنجی
oscillogram
نوسان نگاره
line voltage variation
نوسان شبکه
line voltage variation
نوسان ولتاژ
light fluctuation
نوسان روشنایی
light fluctuation
نوسان نور
natural vibration
نوسان طبیعی
natural vibration
نوسان ازاد
librate
نوسان کردن
oscillating circuit
مدار نوسان
oscillator
نوسان کننده
oscillator
نوسان ساز
oscilloscope
نوسان سنج
oscilloscope
نوسان نما
goniometer
نوسان سنج
hunting
نوسان سرعت
generation of oscillations
تولید نوسان
quenching frequency
فرکانس نوسان
frequency of oscillations
فرکانس نوسان
free oscillation
نوسان ازاد
self excited/induced vibration
نوسان خودالقایی
shaking
لرزش نوسان
shakes
لرزش نوسان
oscillography
نوسان نگاری
swing
تاب نوسان
oscilloscope
نوسان نگار
periodic fluctuation
نوسان دورهای
pendulum
پاندول نوسان
pendulums
پاندول نوسان
intermediate oscillation
نوسان میانی
swings
نوسان کردن
swings
تاب نوسان
swing
نوسان کردن
shake
لرزش نوسان
wavering
نوسان کردن
barkhausen oscillation
نوسان بارکهاوزن
oscillated
نوسان کردن
oscillates
نوسان کردن
reciprocated
نوسان کردن
vibrometer
نوسان سنج
vibrograph
نوسان نگار
vibrator
وسیله نوسان
amplitude of oscillation
دامنه نوسان
amplitude
میدان نوسان
reciprocate
نوسان کردن
back swing
نوسان به عقب
see-saws
نوسان کردن
varies
نوسان کردن
vibration
لرزه نوسان
wavers
نوسان کردن
wavered
نوسان کردن
waver
نوسان کردن
buffs
نوسان کردن
oscillate
نوسان کردن
buff
نوسان کردن
reciprocates
نوسان کردن
see-sawed
نوسان کردن
aperiodic phenomenon
پدیده بی نوسان
whirling mode
نوسان شفت
vary
نوسان کردن
see-sawing
نوسان کردن
vibrators
وسیله نوسان
swivels
نوسان کردن
vibration damper
میراکننده نوسان
vibratility
لرزه نوسان
modulation
نوسان فرکانس
modulation
نوسان صدا
swinger
نوسان دار
multivibrator
نوسان ساز
see-saw
نوسان کردن
vacillant
نوسان کننده
boom swing
حیطه نوسان
fluctuates
نوسان داشتن
fluctuated
نوسان داشتن
fluctuate
نوسان داشتن
swivelled
نوسان کردن
scope
نوسان نما
vibration damping
میرایی نوسان
vibration excitation
تحریک نوسان
vibrational
لرزه نوسان
vacillation
اونگ نوسان
swivel
نوسان کردن
fading
نوسان صدا
swingers
نوسان دار
jibs
نوسان کردن واخوردن
screamer
نوسان ساز صوتی
jibbed
نوسان کردن واخوردن
rocks
جنباندن نوسان کردن
jibbing
نوسان کردن واخوردن
rocked
جنباندن نوسان کردن
magnetic variation
تغییر یا نوسان مغناطیسی
mains voltage variation
نوسان ولتاژ شبکه
frequency variation
تغییر یا نوسان فرکانس
tilt
نوسان کردن کجی
relaxation oscillator
نوسان ساز رلاکسیون
sways
در نوسان بودن تاب
per vibration
نوسان داخلی بتن
tilted
نوسان کردن کجی
tilts
نوسان کردن کجی
swayed
در نوسان بودن تاب
high frequency oscillation
نوسان فرکانس بالا
sway
در نوسان بودن تاب
induced oscillation
نوسان القاء شده
grid tank
مدار نوسان شبکه
rock
جنباندن نوسان کردن
oscillator
تحریک کننده نوسان
fluctuation
ترقی و تنزل نوسان
oscillating universe
جهان نوسان کننده
jib
نوسان کردن واخوردن
unvocal
بدون نوسان صدا
vibratory testing machine
دستگاه ازمایش نوسان
vibrators
نوسان گیر ویبراتور
vibrators
نوسان ساز ویبراتور
vibrator
نوسان گیر ویبراتور
tilting screen
صفحه نوسان کننده
tilting furnace
کوره نوسان دار
vibrator
نوسان ساز ویبراتور
tilting table
میز نوسان دار
variation
نوسان متناوب پراکندگی
variations
نوسان متناوب پراکندگی
crystal oscillator
نوسان ساز کریستالی
upward swing
نوسان به سمت بالا
body sway test
ازمون نوسان بدن
vibrating
جنبیدن نوسان کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com