| Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| amplification |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| queue |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queueing |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queued |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queues |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| analog |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
| inhibits |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
| inhibit |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
| analogue |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| input/output |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
| analog |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| analogues |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| and |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
| analogue |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| analogues |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| distorts |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
| distort |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
| input/output |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
| convertor |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
| converter |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
| analogue |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
| gains |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
| gained |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
gain |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
| analogues |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
| coincidence element |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
| coincidence circuit |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
| times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| logic |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
| tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
| auctioneering device |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
| sample |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| sampled |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| coincidence circuit |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
| JK flip flop |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
| gate |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| gates |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
| equivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
| NEQ |
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است |
| non equivalence function |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
| inequivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
| adders |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| adders |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adder |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adder |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| fullest |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| full |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| amplitude |
قدرت یا اندازه یک سیگنال |
| low power microphone |
میکروفن با قدرت خروجی کم |
| motor output |
قدرت خروجی موتور |
| attenuation |
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال |
| magnitude |
سطح یا قدرت سیگنال یا متغیر |
| input power |
قدرت ورودی |
| input signal |
سیگنال ورودی |
| out put |
حاصل کار قدرت خروجی دستگاه |
| i/o |
ورودی-خروجی |
| input output |
ورودی خروجی |
| flip-flop |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flopped |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flopping |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flops |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| amplifiers |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
| amplifier |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
| input function |
تابع سیگنال ورودی |
| parallel input output |
ورودی و خروجی موازی |
| serial input\output |
ورودی و خروجی سری |
| simultaneous input/output |
ورودی و خروجی همزمان |
| microcontroller |
پورت ورودی /خروجی |
| input output ports |
مدخلهای ورودی- خروجی |
| input output bus |
گذرگاه ورودی- خروجی |
| i/o processor |
پردازنده ورودی و خروجی |
| input output procedure |
رویه ورودی- خروجی |
| i/o port |
مدخل ورودی و خروجی |
| input output order |
ترتیب ورودی- خروجی |
| input output operation |
عملکرد ورودی- خروجی |
| input output interface |
میانگیر ورودی- خروجی |
| input output instructions |
دستورات ورودی و خروجی |
| input output device |
دستگاه ورودی و خروجی |
| i/o bound |
محدود به ورودی خروجی |
| input output control |
کنترل ورودی- خروجی |
| i/o channel |
کانال ورودی و خروجی |
| cpu |
باس ورودی / خروجی |
| input output channel |
کانال ورودی- خروجی |
| input output unit |
واحد ورودی- خروجی |
| central |
واحد ورودی و خروجی |
| input output system |
سیستم ورودی- خروجی |
| input output symbol |
علامت ورودی- خروجی |
| input output relation |
رابطه ورودی- خروجی |
| scan |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scans |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scanned |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| full |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
| fullest |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
| input |
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی |
| inputted |
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی |
| basic input output system |
سیستم ورودی و خروجی پایه |
| input output bandwidth |
پهنای باند ورودی- خروجی |
| input output control system |
سیستم کنترل ورودی-خروجی |
| input output controller |
کنترل کننده ورودی- خروجی |
| iocs |
سیستم کنترل ورودی- خروجی |
| input output redirection |
تعیین مسیر ورودی- خروجی |
| memory mapped i/o |
ورودی- خروجی نگاشت حافظه |
| architecture |
حافظه و وسایل ورودی / خروجی |
| interfaces |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
| interface |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
| differences |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
| exjunction |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
| EXOR |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
| alternatives |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
| alternative |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
| difference |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
| exclusive |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
| microsoft |
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد |
| I/O file |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| input/output file |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| input output programming system |
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی |
| remotest |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
| combo box |
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد |
| programmed i/o |
ورودی- خروجی برنامه ریزی شده |
| remote |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
| bios |
سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس |
| remoter |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
| transmitters |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
| transmitter |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
| parallel |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| input/output device |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| parallels |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| I/O statement |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| paralleling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| input [output] request |
درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| paralleled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| cascade connection |
خروجی یکی ورودی برای دیگری است |
| I/O device |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| input/output |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| tidal prism |
اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی |
| input/output module |
واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| I [O] request [IORQ] |
درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| I/O instruction |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| input/output instruction |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| registers |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| parallelled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| I/O module |
واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
operation |
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند |
| register |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| registering |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| input/output statement |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| parallelling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| half |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
| compounds |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| compounded |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| symbolic i/o assignment |
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی |
| i/o |
انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن |
| gigo |
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود |
| interface |
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است |
| unit |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
| compound |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| interfaces |
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است |
| nonlinear |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
| units |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |
| joystick |
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر |
| processes |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
| process |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
| gates |
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی |
| input/output |
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص |
| MBR |
ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند |
| redirected |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
| gear ratio |
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده |
| redirecting |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
| redirects |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
| circulating |
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد |
| multiplexor |
مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند |
| one element |
تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد |
| mux |
مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند |
| redirect |
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری |
| i/o |
که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است |
| gate |
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی |
| joysticks |
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر |
image |
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.] |
| buffer pool |
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند |
images |
دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند |
| NOR function = |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند |
| devices |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
| regulates |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
| regulated |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
| microprocessor |
متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد |
| device |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
| gates |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
| denials |
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد |
| input output bound |
شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود |
| microprocessors |
متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد |
| regulate |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
| input/output |
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند |
| input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد |
| regulating |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
| input/output |
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی |
| i/o |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است |
| joint denial |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد |