Dictiornary-Farsi | نرخ نسبی مبادله | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
purchasing power parity	نرخ نسبی مبادله


Other Matches

double coincidence of wants	زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
interchanging	مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges	مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchange	مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanged	مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
exchange control	نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
self relative	نسبی
proportional limit	حد نسبی
relative humidity	نم نسبی
relative	نسبی
respective	نسبی
comparative	نسبی
relative code	کد نسبی
comparatives	نسبی
proportional	نسبی
consanguineous	نسبی
comparative cover	پوشش نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relative density	چگالی نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
relative error	خطای نسبی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
comparative costs	هزینههای نسبی
consanguinity	قرابت نسبی
relative	خودی نسبی
persons related to another by parentage	اقارب نسبی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
distortion factor	مانده نسبی
proportional tax	مالیات نسبی
ipsative scale	مقیاس نسبی
relationship by bood	قرابت نسبی
relative address	آدرس نسبی
fractional error	خطای نسبی
relative bearing	گرای نسبی
relative bearing	جهت نسبی
persons related to another by descent	اقارب نسبی
emissivity	تابش نسبی
relativity	فرضیه نسبی
relative address	نشانی نسبی
ipsative score	نمره نسبی
relativism	نسبی نگری
relativeness	نسبی بودن
relative wind	باد نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
relative velocity	سرعت نسبی
blood relationship	قرابت نسبی
relative value	مقدار نسبی
relative term	لفظ نسبی
relationship by blood	خویشاوندی نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
blood relationship	خویشاوندی نسبی
sanguinity	قرابت نسبی
genealogical	نسبی شجرهای
proportional representation	انتخابات نسبی
whole blood	قرابت نسبی
stranger in blood	غیر نسبی
specific gravities	چگالی نسبی
specific gravity	چگالی نسبی
self relative address	نشانی نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
relationship by blood	قرابت نسبی
relative maximum	حداکثر نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative majority	اکثریت نسبی
relative location	ترتیب نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
comparative advantage	مزیت نسبی
relative income	درامد نسبی
relative importance	اهمیت نسبی
sib	منسوب نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
relative minimum	حداقل نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
relative precision	دقت نسبی
relative permitivity	گذردهی نسبی
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
relative nullity	بطلان نسبی
comparative advantage	برتری نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative motion	حرکت نسبی
cultural relativism	نسبی نگری فرهنگی
employment rate	میزان نسبی اشتغال
relative bearing	سمت نسبی ناو
strain	افزایش طول نسبی
relative deformation	تغییر شکل نسبی
relative value of pieces	ارزش نسبی سوارها
strains	افزایش طول نسبی
strains	تغییر شکل نسبی
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
relative refractory period	دوره بی پاسخی نسبی
strain	تغییر شکل نسبی
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
relative income hypothesis	فرضیه درامد نسبی
true air speed	سرعت نسبی هواپیما
a matter of relative importance	موضوعی با اهمیت نسبی
relativize	بصورت نسبی در اوردن
relative coordinate system	دستگاه مختصات نسبی
of relative importance	دارای اهمیت نسبی
relative addressing	نشانی دهی نسبی
relative addressing	نشان دهی نسبی
sound level	شدت نسبی صوت
relative coding	برنامه نویس نسبی
relative coding	برنامه نویسی نسبی
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
simple strain	تغییر طول نسبی ساده
strain at failure	افزایش طول نسبی درگسیختگی
bulk strain	تغییر شکل نسبی حجمی
recession	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
coefficient of relative efficiency organ	ضریب نسبی کارایی سازمان
increase of strain	افزایش تغییر طول نسبی
lateral strain	تغییر شکل نسبی جانبی
elastic strain	تغییر شکل نسبی ارتجاعی
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
relativity	فلسفه نسبیه نسبی بودن
bel	واحد شدت نسبی توان
comparative ve	اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
recessions	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
linear strain	تغییر شکل نسبی خطی
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
strain energy	انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
elasticity of factor substitution	وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
cold straining	تغییر بعد نسبی در حالت سرد
difference chart	جدول تعیین سمت و برد نسبی
interchanges	مبادله
bartering	مبادله
barters	مبادله
trade in	مبادله
trade-in	مبادله
trade-ins	مبادله
reciprocation	مبادله
bater	مبادله
bartered	مبادله
interchanged	مبادله
trucking	مبادله
trucks	مبادله
truck	مبادله
exchanges	مبادله
exchange	مبادله
trucked	مبادله
interchange	مبادله
interchanging	مبادله
talk	مبادله
talked	مبادله
talks	مبادله
exchanging	مبادله
exchanged	مبادله
barter	مبادله
swapping	مبادله
superaerodynamics	ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
strain hardening	سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
adjustable proportional module	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
changing	تعویض مبادله
trade	مبادله کردن
swops	مبادله کردن
swopping	مبادله کردن
swopped	مبادله کردن
swaps	مبادله کردن
changes	تعویض مبادله
swapped	مبادله کردن
changed	تعویض مبادله
swap	مبادله کردن
traded	مبادله کردن
medium of exchange	وسیله مبادله
interchanged	با هم مبادله کردن
interchanged	مبادله کالا
interchanged	مبادله کردن
interchange	با هم مبادله کردن
interchange	مبادله کالا
exchange	مبادله پول
rate of exchange	نرخ مبادله
interchange	مبادله کردن
reciprocal trading	مبادله متقابل
terms of trade	رابطه مبادله
swop	مبادله کردن
exchanges	مرکز مبادله
exchange	مرکز مبادله
exchanges	مبادله کردن
exchanges	مبادله پول
exchanged	مبادله کردن
exchanged	مرکز مبادله
terms of trade	شرایط مبادله
to barter for	مبادله کردن
truckage	مبادله جنسی
change	تعویض مبادله
exchanging	مرکز مبادله
tit for tat <idiom>	مبادله منصفانه
exchange	مبادله کردن
exchanging	مبادله کردن
value in exchange	ارزش مبادله
exchanging	مبادله پول
truckage	مبادله معامله
exchanged	مبادله پول
commodity exchange	مبادله کالا