English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
English Persian
companionway نرده پلهای
companionways نرده پلهای
Other Matches
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
picketed ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
stepping switch گزینه پلهای
step function تابع پلهای
fiddle blocks قرقره پلهای
quantizer پلهای کننده
quantize پلهای کردن
decrementation کاهش پلهای
decrement کاستن پلهای
deflection potentiometer پتانسیومتر پلهای
incrementally تغییرات پلهای
multiple contact switch کلید پلهای
variable speed transmission گیربکس پلهای
variable speed drive محرکه پلهای
cone pulley drive محرکه صفحه پلهای
stepwise elution analysis تجزیه شستشوی پلهای
sidestepped صعود پلهای از پهلو
sidestepping صعود پلهای از پهلو
sidesteps صعود پلهای از پهلو
cross wall دیوار پلهای عرضی
sidestep صعود پلهای از پهلو
topside پلهای باز ناو
decrement میزان کاهش کاستن پلهای
step drawdown test ازمایش لغت پلهای در چاه
burn one's bridges behind one <idiom> پلهای پشت سرش راخراب کردن
sidestep traverse صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
tusk tenon زبانه یا گیرهای که دارای زبانههای کوچکتری باشدبطوری که رویهم بشکل پله یاتضاریس پلهای درایند
phenolic epoxy خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
railing نرده
balustrades نرده
palisad نرده
balustrade نرده
banisters نرده
guard-rails نرده
railings نرده
barrier نرده
hand rail نرده
allering نرده
zariba نرده
parapets نرده
lattic-bridge پل نرده ای
parapet نرده
barriers نرده
guard-rail نرده
fences نرده
paler نرده
palest نرده
carriage نرده
carriages نرده
fence نرده
pale نرده
picket line خط نرده ها
picket lines خط نرده ها
fencing نرده
rail نرده
paling نرده سازی
railing post میله نرده
handrail نرده ساختمان
bars نرده حائل
parclose or per نرده یا تجیر
gratling نرده فلزی
fender نرده حفاظ
guards نرده حفافتی
guard نرده حفافتی
handrail bracket پایه نرده
bar نرده حائل
snake fence نرده مارپیچ
guarding نرده حفافتی
hand rail دستگیره نرده
list شیار نرده
communion-rail نرده محراب
railings نرده کشیدن
frieze-rail نرده پیشخوان
Laudian rails نرده محراب
railing نرده کشیدن
newels پایه نرده
newel پایه نرده
handrails نرده ساختمان
colomella صراحی نرده
baluster ستون نرده
balconet نرده ایوان
balustrum نرده محراب
balconette نرده ایوان
balustrade نرده پلکان
fender نرده روکش نردهای
handrail نرده مخصوص دستگیره
palest در میان نرده محصورکردن
paler در میان نرده محصورکردن
balustrade Order ترتیب نرده ستون ها
to rail a place گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
stair rod نرده راه پله
taffrail نرده پاشنه ناو
stake truck کامیون نرده دار
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
pale در میان نرده محصورکردن
peel خلال نرده چوبی
bridgheboard نرده پلکان چوبی
catch fence نرده محکم سر پیچ
handrails نرده مخصوص دستگیره
peels خلال نرده چوبی
empale نرده کشیدن دور
wreath نرده پلکان مارپیچی
hand rail دست انداز نرده
wreaths نرده پلکان مارپیچی
bridgeboard نرده پلکان چوبی
paling حصار کشی نرده
fence حفظ کردن نرده کشیدن
handrail نرده دور پله ناو
wattle نرده گذاری کردن بستن
handrails نرده دور پله ناو
scalar field میدان نرده ای [ریاضی] [فیزیک]
picketed نرده کشیدن مراقبت کردن
fences حفظ کردن نرده کشیدن
pickets نرده کشیدن مراقبت کردن
dogleg نوعی نرده چوبی دهقانی
picket نرده کشیدن مراقبت کردن
scalar کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
scalar quantity کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
rail نرده کشیدن توبیخ کردن
fencible مناسب برای نرده کشی
taffrail نرده قسمت عقب کشتی
guarding احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guards احتیاط نرده روی عرشه کشتی
curtail [نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
guard rail نرده دست انداز راه پله
pole sitter راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
frame قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
oxer اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
ox fence اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
lug out تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
billboards هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
lamb's tongue [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
billboard هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
bear in تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
grates باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
fraise نرده دار کردن دهانه چیزی را گشادتر کردن
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
fence [around / between something] نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
bull pen محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com