English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
cartilage نرمه استخوان
Search result with all words
gristle غضروف نرمه استخوان
chondroid مانند نرمه استخوان
gristliness شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
Other Matches
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
lobe نرمه
lobes نرمه
fine gravel نرمه شن
fontanelle نرمه سر
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
lobulate نرمه دار
lobated دارای نرمه
lobe of the car نرمه گوش
lappet نرمه گوش
shivers نرمه سنگ
drizzle نرمه باران
lobule نرمه کوچک
drizzling نرمه باران
earlobe نرمه گوش
earlobes نرمه گوش
lobate دارای نرمه
drizzled نرمه باران
drizzles نرمه باران
lobation دارای نرمه بودن
lobular شبیه نرمه گوش
sural وابسته به نرمه ساقه پا
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
filler خاکه سنگ نرمه سنگ
calves نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
calf نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
fillers خاکه سنگ نرمه سنگ
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
bones استخوان
ossicle استخوان چه
boned استخوان
natchbone استخوان
fleshy بی استخوان
fleshiest بی استخوان
bone استخوان
boning استخوان
osteotome استخوان بر
jawbones استخوان فک
fleshier بی استخوان
boneless بی استخوان
tarsus استخوان مچ پا
jawbone استخوان فک
dengue تب استخوان شکن
malar bone استخوان گونه
fish bone استخوان ماهی
humeeerus استخوان عضد
os pubis استخوان شرمگاه
malleolus استخوان غوزک
orthopedics جراحی استخوان
illium استخوان حرقفی
ethmoid استخوان پرویزنی
ethmoid استخوان غربالی
maxillary bone استخوان ارواره
merrythought استخوان جناغ
epiphysis شاخ استخوان
navicular bone استخوان زورقی
occipital bone استخوان قمحدوه
malleus استخوان چکشی
exostosis برامدگی استخوان
luxation در رفتگی استخوان
osteography شرح استخوان ها
incus استخوان سندانی
kneepan استخوان کشگک
knucklebone استخوان قوزک
ilium استخوان حرقفی
hyperostosis برامدگی استخوان
hyoid bone استخوان لامی
the humeral bone استخوان عضد
the humeral bone استخوان بازو
metacarpal استخوان کف دست
humeeerus استخوان بازو
huckle bone استخوان لگن
huckle bone استخوان چاربند
frontal bone استخوان پیشانی
foot bone خرده استخوان پا
innominate bone استخوان بی نام
hollownes پوکی استخوان
bonemeal استخوان کوبیده
bonemeal گرد استخوان
zygomatic استخوان گونه
ungual bone استخوان ناخنی
thighbone استخوان ران
thigh bone استخوان ران
temporal bone استخوان گیجگاه
tarsometatarsus استخوان مچ پاواستخوان کف پا
talus استخوان قاپ
stirrup bone ;stirrup bone استخوان رکابی
stapes استخوان رکابی
spillikin ریزه استخوان
bonemeal آرد استخوان
skull and crossbones جمجمه و دو استخوان
shinbone استخوان قلم پا
carcass استخوان بندی
carcse استخوان بندی
To set a bone. استخوان جا انداختن
skelton استخوان بندی
shacklebone استخوان قاپ
shacklebone استخوان مچ دست
scalping iron استخوان تراش
osteomalacia ملاست استخوان
osteomalacia نرمی استخوان
osteoma ورم استخوان
osteology استخوان شناسی
osteologist استخوان شناس
osteoid استخوان وار
osteogenesis تشکیل استخوان
osteogenesis پیدایش استخوان
osteitis اماس استخوان
osteitis ورم استخوان
osteal شبیه استخوان
ostosis استخوان سازی
palating استخوان کام
scroll bone استخوان فرفرهای
scaular استخوان شانه
xyster استخوان تراش
sacrum استخوان خاجی
reckets ملاست استخوان
reckets استخوان نرمی
reckets نرمی استخوان
raspatory استخوان ساب
raspatory استخوان تراش
pubis استخوان شرمگاه
parietal استخوان اهیانه
ossific استخوان ساز
structures استخوان بندی
funny bones استخوان ارنج
funny bone استخوان ارنج
carcases استخوان بندی
bony استخوان دار
framework استخوان بندی
scapulas استخوان کتف
scapula استخوان کتف
anvil استخوان سندانی
zygomatic bone استخوان گونه
dislocation دررفتگی استخوان
kneecaps استخوان کشگک
structuring استخوان بندی
stirrup استخوان رکابی
carcasses استخوان بندی
femurs استخوان ران
femur استخوان ران
femora استخوان ران
carcass استخوان بندی
pith مخ استخوان اهمیت
rickets نرمی استخوان استخوان نرمی
ckeek bone استخوان گونه
cheekbones استخوان گونه
caries پوسیدگی استخوان
humeruses استخوان بازو
humerus استخوان عضله
humerus استخوان بازو
humeri استخوان عضله
humeri استخوان بازو
skeletons استخوان بندی
rickety نرم استخوان
skeleton استخوان بندی
humeruses استخوان عضله
hulking درشت استخوان
cheekbone استخوان گونه
frameworks استخوان بندی
boney استخوان دار
shoulder blades استخوان شانه
shoulder blade استخوان شانه
anvils استخوان سندانی
wishbones استخوان جناق
wishbone استخوان جناق
patellae استخوان کشکک
patella استخوان کشکک
blade استخوان پهن
bone marrow مغز استخوان
marrow مغز استخوان
marrows مغز استخوان
calcaneum استخوان پاشنه
cannon bone استخوان ساق پا
hammer استخوان چکشی
cariosity پوسیدگی استخوان
jawbones استخوان ارواره
carpale استخوان مچ دست
jawbone استخوان ارواره
structure استخوان بندی
fracturing شکستگی استخوان
fractures شکستگی استخوان
kneecap استخوان کشگک
fractured شکستگی استخوان
fracture شکستگی استخوان
hammered استخوان چکشی
anklebone استخوان قوزک
ankle bone استخوان قوزک
barebone استخوان خالی
ossification تشکیل استخوان
anvil bone استخوان سندانی
baleen استخوان نهنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com