English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
canned software نرم افزار اماده
Search result with all words
manned اماده به جنگ جنگ افزار حاضر به تیر دارای خدمه
Other Matches
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
MSX استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
supercritical حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
vendor سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
benchmark problem کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
configuration روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configurations روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
target market بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
systems هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
feature تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
tested قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
features تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnosed ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosing ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
pseudo random سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
tests قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
link اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
featuring تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
benchmark برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnose ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
compatibility توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
benchmarks برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
flexibility توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
station نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stationed نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
fine tune تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
disaster recovery plan طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
canonical schema نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
man machine interface سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
documentation اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
portability گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
ergonomics بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
off the shelf محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hack تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
usability امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
hacked تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacks تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
special interest group که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
trap وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
customizes فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
conventions استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customising فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
convention استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customizing فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
problem خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problems خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
database نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
machined غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
DirectSound در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
MMI سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
technical وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
database ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
databases ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
faults موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
dependent غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
hardwired logic تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fault موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
micros کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
twain واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
patches تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
ramp alert اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
winterize اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
arms control measures مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
sites مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
warning order دستور اماده باش اعلام اماده باش
CD I استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
laager هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
air alert warning اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
in full fig اماده
ready-made اماده
ready made اماده
accoutrements اماده
set اماده
in kelter اماده
sets اماده
lief اماده
in gear اماده
prompts اماده
minded اماده
provided اماده
susceptible اماده
ablest اماده
abler اماده
in form اماده
in the saddle اماده
in store اماده
accoutred اماده
setting up اماده
supplied اماده
fresh اماده
fresh- اماده
readying اماده
ready اماده
yare اماده
yoi اماده
freshest اماده
supplying اماده
supply اماده
readies اماده
handiest اماده
handy اماده
equipped اماده
readied اماده
stocked اماده
stock اماده
prompted اماده
prompt اماده
handier اماده
on tap اماده کشیدن
alerts اماده باش
accommodated اماده کردن
alerted اماده باش
harnessing اماده کردن
alert اماده باش
taut اماده کار
seaworthy اماده دریا
accommodates اماده کردن
harness اماده کردن
rigs اماده شدن
rigged اماده شدن
rig اماده شدن
preparing اماده کردن
prepares اماده کردن
setting up اماده کردن
bellicose اماده بجنگ
harnessed اماده کردن
prepare اماده کردن
snug اماده ومجهز
indispose اماده ساختن
malcontent اماده شورش
malcontents اماده شورش
in gear اماده حرکت
beforehand قبلا اماده
bound : اماده رفتن
mission ready اماده پرواز
coaching اماده سازی
readying اماده کردن
ready use اماده مصرف
ready اماده کردن
warlike اماده جنگ
ready to die اماده مردن
ready service اماده به کار
ready mixed concrete بتن اماده
ready for use اماده مصرف
ready for operation اماده کار
readies اماده کردن
ready for duty اماده خدمت
ready for duty اماده کار
make ready اماده کردن
ripely بطور اماده
insusceptible غیر اماده
obliging اماده خدمت
provide اماده کردن
coaches اماده ساز
provides اماده کردن
coached اماده ساز
readied اماده کردن
coach اماده ساز
johnny on the sopt حاضر و اماده
kelter انتظام اماده
pre treatment اماده کردن
prompt to go اماده رفتن
night boat قایق اماده
preparatory اماده کننده
detonative اماده انفجار
primed اماده کردن
confect اماده کردن
set اماده کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com