Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
bundled software
نرم افزار همراه
Search result with all words
wire
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
Other Matches
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
attribute
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
convention
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
conventions
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
databases
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
faulted
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
fault
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
expandable
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
twain
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
peer to peer network
شبکه همراه به همراه
teleprinter
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
patches
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
arms control measures
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
sites
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
CD I
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
company
همراه
in company with
همراه
concomitant
همراه
on
همراه
companies
همراه
to fight with the enemy
همراه = با
mid
همراه با
mid-
همراه با
accompanying
همراه
non concurrent
نا همراه
comrade
همراه
attendants
همراه
accompanied by
همراه
attendant
همراه
acologte
همراه
bundled
همراه
comrades
همراه
participants
همراه
participant
همراه
along
همراه
secondary planet
همراه
attend
همراه بودن
accompanied
همراه بودن
come along with me
همراه من بیائید
door bundle
بار همراه
attends
همراه بودن
go along
همراه رفتن
to come along
همراه امدن
good luck to you
خدا به همراه
spasmodic
همراه با انقباضات
to keep company with
همراه بودن با
spasmodically
همراه با انقباضات
compeer
قرین همراه
unaccompanied
بدون همراه
indiental music
موزیک همراه
fraught
دارا همراه
escorts
همراه بدرقه
escorting
همراه بدرقه
escorted
همراه بدرقه
escort
همراه بدرقه
attending
همراه بودن
accompany
همراه بودن
companion
همراه همدم
accompanies
همراه بودن
bon voyage
خدا به همراه
sick headache
سردرد همراه با
convoy
همراه رفتن
convoys
همراه رفتن
Accompanied by. Together with .
به اتفاق (همراه )
accompanying fire
اتش همراه
accompanier
همراه مصاحب
accompanying cargo
بار همراه
accompanying supplies
تدارکات همراه
on one's coat-tails
<idiom>
همراه کس دیگر
associated sound
صدای همراه
accompanying sound
صدای همراه
accommpanying element
عنصر همراه
to go along
همراه شدن
to accompany
همراه شدن
unbundled
غیر همراه
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
to carry a watch
ساعت همراه داشتن
to go along
همراه کسی رفتن
Bring your friend along.
دوستت را همراه بیاور
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
kick boxing
بوکس همراه با لگد
herewith
همراه این نامه
japko chagi
ضربه پا همراه گرفتن پا
incorrect
نادرست یا به همراه خطا
ice storm
طوفان همراه باتگرگ
participative
انبازی کننده همراه
savate
بوکس همراه با لگد
typhoon
توفان همراه با باران
typhoons
توفان همراه با باران
wave off
فرود همراه با سایش
attendant
همراه نگهبان کشیک
to accompany
همراه کسی رفتن
attendants
همراه نگهبان کشیک
bitumen macadam
سنگریزی همراه با قیر
amaurotic idiocy
کانایی همراه با نابینایی
to call on the cell phone
با تلفن همراه زنگ زدن
landing attack
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
Goods to declare
همراه داشتن کالاهای گمرکی
grand mal
صرع همراه با تشنج وغش
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
dysuria
ادرار همراه با سوزش واشکال
RIFF
ماده بزرگ همراه ID RIFF.
Nothing to declare
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
to cell phone
با تلفن همراه زنگ زدن
door bundle
بار پرتابی همراه با چترباز
hit it off with someone
<idiom>
بهترین همراه با کسی داشتن
to bid a persong
به کسی خدابه همراه گفتن
to go along
همراه رفتن همراهی کردن
chaperone
همراه دختران جوان رفتن
chaperones
همراه دختران جوان رفتن
thundershower
رگبار همراه با رعد وبرق
thunderstorm
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
chaperons
همراه دختران جوان رفتن
companies
گروهان همراه کسی رفتن
aerial cartwheel
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
chaperon
همراه دختران جوان رفتن
thunderstorms
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
company
گروهان همراه کسی رفتن
chaperone
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oxidative phosphorylation
فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
striptease
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
multidimensional
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
sob
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
callithump
رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com