Dictiornary-Farsi | نسبت و رابطه قیمتها با هم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم


Other Matches

relation	رابطه نسبت
psychomancy	رابطه با روح رابطه ارواح باهم
countershaft	محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
monetarists	طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
price levels	سطح قیمتها
deflation	تقلیل قیمتها
price war	جنگ قیمتها
mark down	کاهش قیمتها
list price	فهرست قیمتها
equation of exchange	همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
The prices have gone up.	قیمتها بالارفته اند
Without regard for prices .	بدون توجه به قیمتها
Price are fixed here .	دراینجا قیمتها ثابت هستند
The rise in prices in the European markets.	ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
To keep prices down.	جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
boot	اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
consumer's surplus	یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
nexus	رابطه رابطه داخلی
long run equilibrium	موازنه بلند مدت قیمتها قیمت عادی
leverage	نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law	جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan	توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet	توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
prorata	برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable	قابل نسبت دادن نسبت دادنی
I am done with you.	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am [have] finished with you.	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
subsidy	حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
nationallism	مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
cartels	اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel	اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
contingence	رابطه
relevance	رابطه
respect	رابطه
relationships	رابطه
relationship	رابطه
equations	رابطه
bond	رابطه
linkages	رابطه
equation	رابطه
correlation	رابطه
respects	رابطه
relevancy	رابطه
linkage	رابطه
relation	رابطه
connection	رابطه
connexions	رابطه
terms of trade	رابطه مبادله
relations of production	رابطه تولید
cash nexus	رابطه نقدی
monotonic relation	رابطه همسو
fiduciary relationship	رابطه امانی
causal link	رابطه سببیت
ties	رابطه برابری
transitive	رابطه مجازی
relation learning	رابطه اموزی
causal relationship	رابطه علی
interrelationship	رابطه متقابل
interrelationships	رابطه متقابل
liaises	رابطه داشتن
tie	رابطه برابری
linear relationship	رابطه خطی
corresponded	رابطه داشتن
corresponds	رابطه داشتن
transitive	رابطه غیرمستقیم
trade-offs	رابطه جایگزینی
correlation	ضریب رابطه
liaise	رابطه داشتن
functional relation	رابطه تابعی
mil relation	رابطه میلیمی
lesbianism	رابطه جنسی زن با زن
mil relation	رابطه میلیم
trade-off	رابطه جایگزینی
trade off	رابطه جایگزینی
symbiotic relation	رابطه همزیستی
liaised	رابطه داشتن
liaising	رابطه داشتن
bode's relation	رابطه بود
binary relation	رابطه دوتایی
functional relationship	رابطه تابعی
sonship	رابطه فرزندی
arithmetic relation	رابطه حسابی
flow formula	رابطه جریان
correspond	رابطه داشتن
interrelation	رابطه متقابل
preattunement	هم آهنگی [رابطه ای]
privity of contract	رابطه متعاقدین
preattunement	وفق [رابطه ای]
incommunicable	بدون رابطه
definitional equation	رابطه تعریفی
mil formula	رابطه میلیمی
de broglie relation	رابطه دوبروی
positive relation	رابطه مستقیم
lead lag relation	رابطه سبقت
positive relation	رابطه مثبت
preattunement	هم کوکی [رابطه ای]
relationship	رابطه [ریاضی]
liaison	بستگی رابطه
liaison	رابطه نامشروع
liaisons	رابطه نامشروع
commutation relation	رابطه جابجایی
liaisons	بستگی رابطه
mutual relationship	رابطه متقابل
negative relation	رابطه منفی
negative relation	رابطه معکوس
contractual relationship	رابطه قراردادی
equivalence relation	رابطه هم ارزی
absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
oral intercourse	رابطه جنسی دهانی
cohabited	رابطه جنسی داشتن
cohabiting	رابطه جنسی داشتن
cohabits	رابطه جنسی داشتن
sexual intercourse	رابطه جنسی مجامعت
intimacy	رابطه نامشروع جنسی
cohabit	رابطه جنسی داشتن
parent child relationship	رابطه پدر و پسر
denouncement	اعلان قطع رابطه
wealth saving relationship	رابطه ثروت و پس انداز
cohering	رابطه خویشی داشتن
coheres	رابطه خویشی داشتن
cohered	رابطه خویشی داشتن
cohere	رابطه خویشی داشتن
break away	قطع رابطه کردن
to make a connection	رابطه ای برقرار کردن
mass energy relation	رابطه جرم و انرژی
disconnection	قطع نداشتن رابطه
input output relation	رابطه ورودی- خروجی
difference equation	رابطه بازگشتی [ریاضی]
This does not apply to . . .	در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
recurrence relation [RR]	رابطه بازگشتی [ریاضی]
stress strain relation	رابطه تنش- کرنش
cause and effect relationship	رابطه علت و معلولی
to discontinue relations [with somone]	رابطه قطع کردن [با کسی]
average marginal relationship	رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
filiation	نسل رابطه پدر و فرزندی
to correspond with	رابطه [نامه نگاری] داشتن با
causal nexus	رابطه میان علت و معلول
habit	روش طرز رشد رابطه
habits	روش طرز رشد رابطه
causality	رابطه بین علت ومعلول
creation of contractual tie	انشاء ایجاد رابطه قراردادی
mil rule	قانون مربوط به رابطه میلیمی
divisibility relation	رابطه بخش پذیری [ریاضی]
fisher equation	این رابطه عبارت است از :
thermoelectric	وابسته به رابطه برق وحرارت
neutral technology	تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
intercommunication	رابطه یا مخابره بین چند مرکز
to be together with somebody	با کسی بودن و رابطه جنسی داشتن
trade off between inflation and	رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
faulty connection	رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
to have connections	رابطه داشتن [با مردم برای هدفی]
sugar daddies	مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar daddy	مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
subcontrariety	رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی
aerodynamic shape	شکل یک جسم در رابطه باجریان هوا در اطراف ان
to push for an answer [in reference to something]	برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
to pull strings	از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
to make friends [to make connections]	رابطه پیدا کردن [با مردم برای هدفی]
to make [commit] a faux pas	اشتباه اجتماعی کردن [در رابطه با رفتار بین مردم]
fornication	رابطه جنسی [قبل از] بیرون از ازدواج [دین] [حقوق]
compatible	زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
hypotaxis	رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
I give the programme zero [nought] out of ten for reality.	من به این برنامه در رابطه با حقیقی بودنش از ده امتیاز صفر را می دهم.
phenology	مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
geocoding	روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
to pick up somebody [to find sexual partners]	بلند کردن کسی [زنی] [برای رابطه جنسی] [اصطلاح روزمره]
pareto distribution	در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
phillips curve	شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
isolationism	سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
relative income hypothesis	بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
apropos of	نسبت به
as compared to	نسبت به
quotients	نسبت
relational	نسبت
in respect of	نسبت به
in respect of	به نسبت
rates	نسبت
In the ration lf one to ten .	به نسبت یک به ده
t ratio	نسبت تی
in the ratio of	به نسبت
respect	نسبت
the rat of to	نسبت دو به سه
respects	نسبت
bearing	نسبت
rapport	نسبت
cognation	نسبت
relation	نسبت
rate	نسبت
to	تا نسبت به
in regard of	نسبت به
kinship	نسبت
in connexion with	نسبت به
than	نسبت به
in proprotion to	نسبت به
quotient	نسبت
in regard to	نسبت به
in relation to	نسبت به
towards	نسبت به
uncross	نسبت
formats	نسبت