English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
refer نشانه روی به نقطه نشانی
referred نشانه روی به نقطه نشانی
refers نشانه روی به نقطه نشانی
Search result with all words
track off انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
Other Matches
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
aiming point نقطه نشانی
directing point نقطه نشانی
pivot point نقطه نشانه
offset bombing روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
directing point نقطه نشانه روی
leading point نقطه نشانه روی
leading point نقطه نشانه روی در جلوی هدف متحرک
offset point در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
point to point network شبکه نقطه به نقطه
pointillism نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
three address با سه نشانی
single address با یک نشانی
addresses نشانی
addressed نشانی
password نشانی
passwords نشانی
cell address نشانی سل
address نشانی
two address با دو نشانی
address part جز نشانی
counter sign نشانی
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
relocatable address نشانی جابجاپذیر
specific address نشانی خاص
return address نشانی بازگشت
addressing نشانی دهی
branch address نشانی انشعاب
self relative address نشانی نسبی
single address بایک نشانی
direct address نشانی مستقیم
addressing نشانی یابی
virtual address نشانی مجازی
variable address نشانی متغییر
effective address نشانی موثر
relative address نشانی نسبی
token نشانی یادگاری
parameter setting پارامتر نشانی
one address computer کامپیوتر یک نشانی
nanoaddressable نشانی ناپذیر
machine address نشانی ماشین
multiaddress با چند نشانی
multi address با چند نشانی
symbolic address نشانی نمادی
memory address نشانی حافظه
synthetic address نشانی مصنوع
home address نشانی مبداء
home address نشانی منزلگاه
explicit address نشانی صریح
triple address با نشانی سه گانه
fire fighting اتش نشانی
reference address نشانی مرجع
fire prevention اتش نشانی
floating audress نشانی شناور
to miss a mark نشانی را نزدن
to hit a mark نشانی را زدن
multiple address با نشانی چندگانه
regional address نشانی منطقه ای
address modification اصلاح نشانی
address part جزء نشانی
address counter نشانی شمار
address register ثبات نشانی
tokens نشانی یادگاری
addressability نشانی پذیری
firefighting آتش نشانی
address modification پیرایش نشانی
address format قالب نشانی
fire-fighting اتش نشانی
foam کف اتش نشانی
foamed کف اتش نشانی
foaming کف اتش نشانی
foams کف اتش نشانی
absolute address نشانی مطلق
actual address نشانی واقعی
address adjustment تعدیل نشانی
address bus گذر نشانی
addressable نشانی پذیر
base address نشانی پایه
addressed نشانی دادن
hydrants شیراتش نشانی
addresses نشانی دادن
address نشانی دادن
address variable متغیر نشانی
hydrant شیراتش نشانی
sector addressing نشانی دهی قطاعی
fire brigade قسمت اتش نشانی
fire extinguishers کپسول اتش نشانی
scaling ladder نردبان اتش نشانی
fire stations پست اتش نشانی
fire stations ایستگاه اتش نشانی
fire brigades قسمت اتش نشانی
fireplug شیر اب اتش نشانی
fireplugs شیر اب اتش نشانی
n address instruction دستور العمل با N نشانی
fire station ایستگاه اتش نشانی
fire station پست اتش نشانی
obelus نشانی بدین شکل "-"
fire station اداره اتش نشانی
fire station مرکز اتش نشانی
fire extinguishers دستگاه اتش نشانی
fire extinguisher کپسول اتش نشانی
hydrants شیر اتش نشانی
fire plug شیر اتش نشانی
firefighters مامور اتش نشانی
fireguard مامور اتش نشانی
quadruple address با نشانی چهار کانه
relative addressing نشانی دهی نسبی
fireguards مامور اتش نشانی
fire alarm اژیر اتش نشانی
fire alarms اژیر اتش نشانی
fire hydrant شیر اتش نشانی
firefighter مامور اتش نشانی
fire extinguisher دستگاه اتش نشانی
fire stations اداره اتش نشانی
fire stations مرکز اتش نشانی
acknowledging اعلام نشانی کردن
hydrant شیر اتش نشانی
pompier ladder نردبان اتش نشانی
reset cycle چرخه باز نشانی
acknowledges اعلام نشانی کردن
acknowledge اعلام نشانی کردن
fire hydrants شیر اتش نشانی
What is your home address? نشانی منزلتان چیست ؟
fireman مامور اتش نشانی
dynamic address translate مترجم نشانی پویا
fire engine ماشین آتش نشانی
fearnought suit لباس اتش نشانی
firehouse ایستگاه اتش نشانی
fire company شرکت اتش نشانی
fire fighter مامور اتش نشانی
caracter addressable کاراکتر نشانی پذیر
fire brigade مامورین اتش نشانی
firemen مامور اتش نشانی
addresses نشانی گیرنده پیام
byte addressable نشانی پذیر تالقمه
byte addressable بایت نشانی پذیر
word addressable نشانی پذیری کلمه
authenticator اعلام کننده نشانی
chip of the old block بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
authentication equipment وسایل تعیین نشانی
current address register ثبات نشانی جریان
address نشانی گیرنده پیام
addressed نشانی گیرنده پیام
fire fighting اتش نشانی کردن
fire main لوله اب اتش نشانی
fire party تیم اتش نشانی
fireplug [American] شیر آتش نشانی
fire hydrant شیر آتش نشانی
fire engines ماشین اتش نشانی
memory address register ثبات نشانی حافظه
memory address space فضای نشانی حافظه
fire engine ماشین اتش نشانی
fire brigades مامورین اتش نشانی
fire department اداره اتش نشانی
fire party گروه اتش نشانی
fire post جایگاه اتش نشانی
bit addressable نشانی پذیر تا ذره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com