English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English Persian
marker نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
worded نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Other Matches
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
variable word length طول کلمه متغیر
name کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
variable word length computer کامپیوتر با طول متغیر کلمه
names کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
machine word کلمه ماشین
augment تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
tabbing حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری
epanastrophe شروع جملهای باهمان کلمه که دراخرجمله پیش بوده است
intercharacter spacing خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
floating نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
labels 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
name کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
names کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
synonym کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
keyword 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
soft محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softer حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
tabulator بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
column در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
columns در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
one for one که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
inequality operator نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
parol کلمه
road sense کلمه
MOTs کلمه
worded کلمه
verbatim <adv.> کلمه به کلمه
exactly <adv.> کلمه به کلمه
to the letter <adv.> کلمه به کلمه
letter for letter <adv.> کلمه به کلمه
faithfully <adv.> کلمه به کلمه
MOT کلمه
verb کلمه
word for word <adv.> کلمه به کلمه
verbs کلمه
word for word کلمه به کلمه
word کلمه
fallal کلمه بی معنی
literatim کلمه بکلمه
word processor کلمه پرداز
etymon ریشه کلمه
password کلمه رمز
memory word کلمه حافظه
mosul نکته کلمه
numeric word کلمه عددی
passwords کلمه رمز
toneme کلمه متشابه
qualifiers کلمه توصیفی
word processors کلمه پرداز
prickleback کلمه ماهی
falderol کلمه بی معنی
triliteral کلمه سه حرفی
letter perfect کلمه بکلمه
diction کلمه بندی
chain از کلمه قبلی
choice of words کلمه بندی
word choice کلمه بندی
wording کلمه بندی
verbiage [American English] کلمه بندی
hyphenation تقسیم کلمه
the root of a word اصل کلمه
keyword کلمه کلیدی
tessera کلمه عبور
chains از کلمه قبلی
full word تمام کلمه
full word کلمه کامل
fullword تمام کلمه
pass کلمه عبور
function word کلمه دستوری
passed کلمه عبور
ghost word کلمه غیرمصطلح
reserved word کلمه محفوظ
half word نیم کلمه
passes کلمه عبور
instruction word کلمه دستورالعمل
verbatim کلمه بکلمه
data word کلمه داده
fix که اندازه کلمه
parts of speech اقسام کلمه
word processing پردازش کلمه
synonym کلمه مترادف
qualifier کلمه توصیفی
fixes که اندازه کلمه
word length طول کلمه
control word کلمه کنترل
catchword کلمه راهنما
vocable کلمه صوتی
word length درازای کلمه
word mark نشان کلمه
synonyms کلمه مترادف
formative کلمه مشتق
cliche کلمه مبتذل
graphs هجای کلمه
graph هجای کلمه
word mark علامت کلمه
computer word کلمه کامپیوتری
code words کلمه رمز
code word کلمه رمز
word time زمان کلمه
alphabetic word کلمه الفبایی
oath کلمه قسم
oaths کلمه قسم
trisyllable کلمه سه هجائی
double word کلمه مضاعف
adverbum کلمه بکلمه
doubleword کلمه مضاعف
wordmonger کلمه پرداز
watchwords کلمه رمزی
ablaut تصریف کلمه
watchword کلمه رمزی
stand alone word processor کلمه پرداز خودکفا
status word کلمه وضعیت نما
kwic کلمه کلیدی در متن
polysyllables کلمه چند هجایی
keyword in context کلمه کلیدی در متن
chutes مخفف کلمه پاراشوت
word of mouth صدای کلمه شفاهی
wps انجمن پردازش کلمه
septet کلمه هفت بیتی
word processing operator متصدی پردازش کلمه
octet کلمه هشت بیتی
phraseology کلمه بندی انشاء
word processing society انجمن پردازش کلمه
mnemonic استاندارد اختصار کلمه
word processing program برنامه پردازش کلمه
quadrisyllable کلمه چهار هجائی
psw کلمه وضعیت پردازنده
central کلمه با طول کوتاه
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
word processing system سیستم پردازش کلمه
program status word کلمه وضعیت برنامه
morpheme بسیط کلمه واژک
phrased کلمه بندی کردن
word processing center مرکز پردازش کلمه
phrasal مربوط به کلمه بندی
reiterative کلمه دال برتکرار
pease جمع کلمه pea
appositive وصف کلمه وصفی
word oriented computer کامپیوتر کلمه گرا
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
end spell خاتمه هر کلمه رمز
dedicated word processor کلمه پرداز اختصاصی
initialed حرف اول کلمه
initial حرف اول کلمه
disyllable کلمه یاقافیه دوهجایی
passwords اسم شب کلمه عبور
expression ابراز کلمه بندی
expressions ابراز کلمه بندی
initialing حرف اول کلمه
initialled حرف اول کلمه
initialling حرف اول کلمه
commies مخفف کلمه communist
commie مخفف کلمه communist
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
fixed word length کلمه با طول ثابت
initials حرف اول کلمه
password اسم شب کلمه عبور
data word size اندازه کلمه داده
folk etymology کلمه سازی توده
chute مخفف کلمه پاراشوت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com