Dictiornary-Farsi | نشانگان قطعه پیشانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
frontal lobe syndrome	نشانگان قطعه پیشانی


Other Matches

frontal lobe	قطعه پیشانی
segmentation	تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
scheie's syndrome	نشانگان شی
syndromes	نشانگان
syndrome	نشانگان
capgras syndrome	نشانگان کپگراس
effort syndrome	نشانگان تلاش
stockholm syndrome	نشانگان استکهلم
adaptation syndrome	نشانگان انطباق
dacosta's syndrome	نشانگان داکوستا
turner's syndrome	نشانگان ترنر
triple x syndrome	نشانگان سه ایکسی
korsakoff's syndrome	نشانگان کرساکف
pick's syndrome	نشانگان پیک
cushing's syndrome	نشانگان کوشینگ
kanner's syndrome	نشانگان کانر
gerstmann syndrome	نشانگان گرستمان
munchausen syndrome	نشانگان مونچاوزن
ganser syndrome	نشانگان گانسر
Down's syndrome	نشانگان داون
parkinson's syndrome	نشانگان پارکینسون
klinefelter's syndrome	نشانگان کلاین فلتر
kluver bucy syndrome	نشانگان کلوور- بوسی
withdrawal syndrome	نشانگان ترک دارو
acute brain syndrome	نشانگان مغزی حاد
general adaptation syndrome	نشانگان انطباق عمومی
organic brain syndrome	نشانگان اسیب مغزی
obs	نشانگان اسیب مغزی
amnesic syndrome	نشانگان یاد زدودگی
social breakdown syndrome	نشانگان فروپاشی اجتماعی
pickwickian syndrome	نشانگان پیک ویکی
lobation	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part	لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
foreheads	پیشانی
forehead	پیشانی
frontal	پیشانی
fascias	پیشانی
sinciput	پیشانی
fascia	پیشانی
front view	پیشانی
front face	پیشانی
faces	پیشانی
brow	پیشانی
foreheand	پیشانی
haffit	پیشانی
haffet	پیشانی
face	پیشانی
brows	پیشانی
head band	پیشانی بند
head lamp	چراغ پیشانی
headbands	پیشانی بند
metopic	وابسته به پیشانی
coronets	پیشانی بند
coronet	پیشانی بند
entablature	پیشانی در معماری
crownet	پیشانی بند
frontlet	پیشانی بند
prefrontal	پیش پیشانی
retreating forehead	پیشانی تو رفته
headband	پیشانی بند
riser	پیشانی پله
frontal bone	استخوان پیشانی
forelocks	کاکل موی پیشانی
beetle brow	پیشانی پیش امده
foretop	کاکل موی پیشانی
frontomalar	مربوط به پیشانی وگونه
frontomalar bone	استخوان پیشانی وگونه
frontonasal	مربوط به پیشانی وبینی
frontal association area	منطقه ارتباطی پیشانی
forelock	کاکل موی پیشانی
frontlet	پیشانی اسب وغیره
bevelled edge weld	جوش درز پیشانی
kowtow	پیشانی برخاک نهادن
faces	پیشانی جنگی گلنگدن
kow-towed	پیشانی بر زمین نهادن
shim	خط سفید پیشانی اسب
prefrontal cortex	قشر پیش پیشانی
corsa	[پیشانی در گچ بری سر ستونها]
nasofrontal	وابسته به بینی و پیشانی
to knock head	پیشانی برخاک نهادن
face	پیشانی جنگی گلنگدن
kotow	پیشانی برخاک نهادن
kow-tow	پیشانی بر زمین نهادن
white face	جانور پیشانی سفید
kow-towing	پیشانی بر زمین نهادن
kow-tows	پیشانی بر زمین نهادن
segment	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot	تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
breech head	پیشانی جنگی گلنگدن یا کولاس
sinuses	درون حفرههای پیشانی وگونه ها
diadems	سربندیا پیشانی بند پادشاهان
diadem	سربندیا پیشانی بند پادشاهان
fronting	خط اول میدان رزم پیشانی
sinus	درون حفرههای پیشانی وگونه ها
front	خط اول میدان رزم پیشانی
glabella	برامدگی پیشانی میان دو ابرو
phylactery	پیشانی بند وباز وبند
lovelock	طره زلف روی پیشانی یا شقیقه
frisette	حلقه زلف روی پیشانی زنانfrieze
architrave-cornice	[پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
mainland	قطعه اصلی قطعه
fragments	قطعه قطعه کردن
segments	قطعه قطعه کردن
fragmenting	قطعه قطعه کردن
fritters	قطعه قطعه کردن
sectional	قطعه قطعه بخشی
fragment	قطعه قطعه کردن
fritter	قطعه قطعه کردن
fragmentation	قطعه قطعه شدن
segment	قطعه قطعه کردن
to knock head	چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kow-towed	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows	زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kowtow	سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kotow	سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
head space	فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
english toy spaniel	نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
dentil-band	[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
anatomize	قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .	مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
prefrontal	واقع در جلو استخوان پیشانی جلو مغزی
fillets	پیشانی بند گیس بند
filleted	پیشانی بند گیس بند
filet	پیشانی بند گیس بند
filleting	پیشانی بند گیس بند
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
fillet	پیشانی بند گیس بند
members	قطعه
stretch	قطعه
smidgen	قطعه
member	قطعه
bloc	قطعه
blocs	قطعه
stretches	قطعه
plot	قطعه
pieces	قطعه
piece	قطعه
stretched	قطعه
plank	قطعه
sections	قطعه
section	قطعه
plotted	قطعه
plots	قطعه
fragment	قطعه
trilobation	سه قطعه
very large scale integration	قطعه
copyslip	قطعه
calligraph	قطعه
goblets	قطعه
goblet	قطعه
doit	قطعه
snippy	قطعه
line segment	قطعه خط
morceau	قطعه
segmental	قطعه قطعه
smidgeon	قطعه
smidgin	قطعه
small scale integration	قطعه
segments	قطعه
fragments	قطعه
extent	قطعه
fragmenting	قطعه
chunk	قطعه
chunks	قطعه
segment	قطعه
wodge	قطعه
wodges	قطعه
internode	قطعه
pane	قطعه
components	قطعه
item	قطعه
part	قطعه
panel	قطعه
tracts	قطعه
nugget	قطعه
nuggets	قطعه
snipping	قطعه
block	قطعه
tract	قطعه
snip	قطعه
lobe	قطعه
lobes	قطعه
slabs	قطعه
component	قطعه
blocks	قطعه
panes	قطعه
blocked	قطعه
panels	قطعه
slab	قطعه
snipped	قطعه
scale	قطعه