Dictiornary-Farsi | نشانی دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (22 milliseconds)

English	Persian
address	نشانی دادن
addressed	نشانی دادن
addresses	نشانی دادن


Other Matches

cell address	نشانی سل
three address	با سه نشانی
addressed	نشانی
password	نشانی
passwords	نشانی
addresses	نشانی
counter sign	نشانی
two address	با دو نشانی
address part	جز نشانی
address	نشانی
single address	با یک نشانی
address format	قالب نشانی
absolute address	نشانی مطلق
actual address	نشانی واقعی
single address	بایک نشانی
address adjustment	تعدیل نشانی
foamed	کف اتش نشانی
address counter	نشانی شمار
address bus	گذر نشانی
self relative address	نشانی نسبی
addressing	نشانی یابی
reference address	نشانی مرجع
relative address	نشانی نسبی
address register	ثبات نشانی
relocatable address	نشانی جابجاپذیر
regional address	نشانی منطقه ای
return address	نشانی بازگشت
home address	نشانی مبداء
home address	نشانی منزلگاه
addressing	نشانی دهی
firefighting	آتش نشانی
branch address	نشانی انشعاب
symbolic address	نشانی نمادی
synthetic address	نشانی مصنوع
to miss a mark	نشانی را نزدن
to hit a mark	نشانی را زدن
fire prevention	اتش نشانی
direct address	نشانی مستقیم
directing point	نقطه نشانی
effective address	نشانی موثر
explicit address	نشانی صریح
floating audress	نشانی شناور
base address	نشانی پایه
specific address	نشانی خاص
address modification	پیرایش نشانی
address modification	اصلاح نشانی
address part	جزء نشانی
address variable	متغیر نشانی
addressable	نشانی پذیر
virtual address	نشانی مجازی
variable address	نشانی متغییر
aiming point	نقطه نشانی
two address computer	کامپیوتربا دو نشانی
triple address	با نشانی سه گانه
foaming	کف اتش نشانی
multi address	با چند نشانی
hydrants	شیراتش نشانی
tokens	نشانی یادگاری
fire-fighting	اتش نشانی
machine address	نشانی ماشین
fire fighting	اتش نشانی
parameter setting	پارامتر نشانی
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
memory address	نشانی حافظه
multiple address	با نشانی چندگانه
hydrant	شیراتش نشانی
foam	کف اتش نشانی
addressability	نشانی پذیری
multiaddress	با چند نشانی
one address computer	کامپیوتر یک نشانی
foams	کف اتش نشانی
token	نشانی یادگاری
fire alarm	اژیر اتش نشانی
authentication equipment	وسایل تعیین نشانی
caracter addressable	کاراکتر نشانی پذیر
byte addressable	بایت نشانی پذیر
fire stations	اداره اتش نشانی
fire stations	مرکز اتش نشانی
firefighter	مامور اتش نشانی
authenticator	اعلام کننده نشانی
byte addressable	نشانی پذیر تالقمه
fireguards	مامور اتش نشانی
bit addressable	نشانی پذیر تا ذره
fireguard	مامور اتش نشانی
fire station	ایستگاه اتش نشانی
acknowledges	اعلام نشانی کردن
acknowledge	اعلام نشانی کردن
fireplug	شیر اب اتش نشانی
fearnought suit	لباس اتش نشانی
firehouse	ایستگاه اتش نشانی
fire company	شرکت اتش نشانی
fire fighter	مامور اتش نشانی
fire fighting	اتش نشانی کردن
acknowledging	اعلام نشانی کردن
fireplugs	شیر اب اتش نشانی
fire stations	پست اتش نشانی
chip of the old block	بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
fire stations	ایستگاه اتش نشانی
firefighters	مامور اتش نشانی
fire station	مرکز اتش نشانی
fire station	اداره اتش نشانی
fire station	پست اتش نشانی
dynamic address translate	مترجم نشانی پویا
current address register	ثبات نشانی جریان
fire alarms	اژیر اتش نشانی
fire department	اداره اتش نشانی
What is your home address?	نشانی منزلتان چیست ؟
fire departments	اداره اتش نشانی
fire hydrant	شیر آتش نشانی
fireplug [American]	شیر آتش نشانی
extinguisher	دستگاه اتش نشانی
fire engines	ماشین اتش نشانی
fire engine	ماشین اتش نشانی
fire hydrant	شیر اتش نشانی
fire hydrants	شیر اتش نشانی
fire plug	شیر اتش نشانی
word addressable	نشانی پذیری کلمه
hydrant	شیر اتش نشانی
relative addressing	نشانی دهی نسبی
hydrants	شیر اتش نشانی
fire extinguisher	دستگاه اتش نشانی
fire extinguisher	کپسول اتش نشانی
fire extinguishers	دستگاه اتش نشانی
fire extinguishers	کپسول اتش نشانی
fire brigade	قسمت اتش نشانی
fire brigade	مامورین اتش نشانی
fire brigades	قسمت اتش نشانی
fire brigades	مامورین اتش نشانی
fire main	لوله اب اتش نشانی
scaling ladder	نردبان اتش نشانی
sector addressing	نشانی دهی قطاعی
quadruple address	با نشانی چهار کانه
four address computer	کامپیوتر چهار نشانی
memory address space	فضای نشانی حافظه
n address instruction	دستور العمل با N نشانی
addressed	نشانی گیرنده پیام
address	نشانی گیرنده پیام
obelus	نشانی بدین شکل "-"
hand extinguisher	کپسول اتش نشانی
addresses	نشانی گیرنده پیام
generated address	نشانی تولید شده
pompier ladder	نردبان اتش نشانی
fire party	تیم اتش نشانی
fire party	گروه اتش نشانی
fire post	جایگاه اتش نشانی
fire engine	ماشین آتش نشانی
firemen	مامور اتش نشانی
key to address transfermation	تبدیل کلید به نشانی
memory address register	ثبات نشانی حافظه
fireman	مامور اتش نشانی
reset cycle	چرخه باز نشانی
refers	نشانه روی به نقطه نشانی
refer	نشانه روی به نقطه نشانی
referred	نشانه روی به نقطه نشانی
authenticator	تعیین کننده سیستم نشانی
authentication system	سیستم تعیین و اعلام نشانی
content addressable	نشانی پذیر از روی محتوی
multiaddress	چند نشانی ادرس چندگانه
superscription	نشانی روی نامه فهرنویسی
address bus	گذر آدرس گذرگاه نشانی
medal	نشانی شبیه سکه مدال
smokechaser	مامور اتش نشانی جنگل
medals	نشانی شبیه سکه مدال
cedillas	نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
diesis	نام نشانی که درچاپخانه بکارمیرودوانرانیزمیگو یند
tick	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticked	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
cedilla	نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
black flag	پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
reducing	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
phraseograph	عبارتی که نشانی برای ان درست شده است
marring	ثبات نشانی حافظه Register Address emory
mar	ثبات نشانی حافظه Register Address emory
marred	ثبات نشانی حافظه Register Address emory
to call 911 [American English]	تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
turntable ladder	نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
aerial ladder	نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
authentication	تعیین اعتبار و صحت اسناد اعلام نشانی کردن
stirrup pump	تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
offset bombing	روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
to register with the police	نشانی خود را در اداره پلیس ثبت کردن [نقل منزل]
pompeian	وابسته به شهر ایتالیایی که زیر خاکسترهای اتش نشانی پنهان است
consents	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
hosed	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
picture point	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
hoses	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
basalt	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
hosing	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
checked	سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check	سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
checks	سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
offset point	در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
authentication code	سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی