Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
pharmaceutical sign	نشان داروسازی
Other Matches
pharmacies	داروسازی
pharmacy	داروسازی
pill	قرص [داروسازی]
pharmacy	انباردارو داروسازی
pharmacies	انباردارو داروسازی
tablet	قرص [داروسازی]
pharmaceutical	دارویی وابسته به داروسازی
drops {pl}	قطره والریان [داروسازی]
pharmaceutic	دارویی وابسته به داروسازی
mortar	هاون داروسازی خمپاره
pharmaceuticals	دارویی وابسته به داروسازی
mortars	هاون داروسازی خمپاره
valerian	قطره والریان [داروسازی]
pharmacopeia	کتاب دستور داروسازی قرابادین
officinally	از روی دستور داروسازی طبا
pharmacopoeia	کتاب دستور داروسازی دارونامه
officinal names of drugs	نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
mezereum	پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
puncuation	نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter	عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters	عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary	خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry	دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star	نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
marking	نشان دار سازی نشان
poniter	نشان دهنده نشان گیرنده
markings	نشان دار سازی نشان
flags	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
supervisory	1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something	نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks	نشان کردن نشان
mark	نشان کردن نشان
ground resolution	قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
indicator	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
indication	نشان
show	نشان
hash mark	خط نشان
tract	نشان
tracts	نشان
indicium	نشان
badge	نشان
showed	نشان
shows	نشان
printless	بی نشان
medals	نشان
targetting	نشان
targetted	نشان
hallmarks	نشان
emblems	نشان
emblem	نشان
brands	نشان
branding	نشان
brand	نشان
symptoms	نشان
impressed	نشان
hallmark	نشان
plaque	نشان
badges	نشان
plaques	نشان
impress	نشان
tokens	نشان
token	نشان
targets	نشان
tracked	نشان
tracks	نشان
signal	نشان
insigne	نشان
signaled	نشان
signalled	نشان
untitled	بی نشان
unmarked	بی نشان
track	نشان
ensigns	نشان
attributing	نشان
attributes	نشان
attribute	نشان
benchmark	نشان
benchmarks	نشان
shew	نشان
savorŠetc	نشان
ensign	نشان
banner	نشان
banners	نشان
grammalogue	نشان
symptom	نشان
medal	نشان
target	نشان
targeted	نشان
targeting	نشان
refrigeratory	تب نشان
trace	نشان
insignia	نشان
symbol	نشان
trackless	بی نشان
traceless	بی نشان
indice	نشان
refrigerent	تب نشان
vexillum	نشان
stamps	نشان
award	نشان
caret	نشان
gong [British E]	نشان
cicatrice	نشان
cicatricial	نشان
cicatricle	نشان
presage	نشان
vestigial	نشان
vestige	نشان
chalks	نشان
chalking	نشان
chalked	نشان
chalk	نشان
vestiges	نشان
presaged	نشان
presages	نشان
tallied	خط نشان
tallied	نشان
scores	نشان
scored	نشان
score	نشان
awards	نشان
awarding	نشان
awarded	نشان
tallies	خط نشان
tally	نشان
presaging	نشان
slurs	نشان
slurring	نشان
slurred	نشان
slur	نشان
tallying	خط نشان
tallying	نشان
tally	خط نشان
bench mark	نشان
mark	نشان
marks	نشان
traced	نشان
ear mark	نشان
tallies	نشان
impressing	نشان
icon	نشان
ikons	نشان
icons	نشان
impresses	نشان
stamp	نشان
traces	نشان
sign of weakness	نشان ضعف
mark sensing	نشان یابی
sigillate	نشان دار
point	نشان دادن
demonstrate	نشان دادن
mark	نشان علامت
exerts	نشان دادن
showŠetc	نشان دادن
demonstrated	نشان دادن
signate	نشان دار
evincing	نشان دادن
mementos	نشان یاداور
mutton fist	نشان دست
mementoes	نشان یاداور
memento	نشان یاداور
lineaments	نشان ویژه
demonstrates	نشان دادن
impressed	نشان گذاردن
exerting	نشان دادن
emblems	نشان افتخار
exerted	نشان دادن
exert	نشان دادن
indicate	نشان دادن
emblem	نشان افتخار
indicated	نشان دادن
impressing	نشان گذاردن
symbolizer	نشان پرداز
impresses	نشان گذاردن
indicates	نشان دادن
tape mark	نشان نوار
fireman	اتش نشان
firemen	اتش نشان
demonstrating	نشان دادن
conizance	نشان ویژه
visions	یا نشان دادن
vision	یا نشان دادن
star spangled	ستاره نشان
commendation	نشان سپاس
inlaid with gems	گوهر نشان
stigmatize	نشان دارکردن
studded with gems	گوهر نشان
impress	نشان گذاردن
point	نشان میدهد
suspension ribbon	لنت نشان
service medal	نشان خدمت
plate mark	نشان عیار
highlights	نشان شده
highlighted	نشان شده
highlight	نشان شده
standard	نشان پرچم
standards	نشان پرچم
runs	نشان دادن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com