English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 305 (19 milliseconds)
English Persian
demonstrator نشان دهنده
demonstrators نشان دهنده
indicator نشان دهنده
indicative نشان دهنده
indicant نشان دهنده
Search result with all words
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
illustrator نشان دهنده تصویر کش
illustrators نشان دهنده تصویر کش
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end کد نشان دهنده انتهای خط
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended کد نشان دهنده انتهای خط
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ends کد نشان دهنده انتهای خط
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
landmark دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
resilient نشان دهنده فنری
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
counting balance ترازوی نشان دهنده
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
Other Matches
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
ring indicator نشان دهنده حلقه
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
conglutinative التیام دهنده جوش دهنده
exhibitor نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor امانت دهنده کفیل دهنده
exhibiter نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender توسعه دهنده ادامه دهنده
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
markings نشان دار سازی نشان
marking نشان دار سازی نشان
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
mark نشان کردن نشان
marks نشان کردن نشان
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
giver دهنده
donor دهنده
donors دهنده
shover هل دهنده
irriguous اب دهنده
donar دهنده
transferor دهنده
trimestr رخ دهنده
pushers هل دهنده
joggers هل دهنده
jogger هل دهنده
pusher هل دهنده
deluder فریب دهنده
delegant حواله دهنده
flowerer گیاه گل دهنده
formatter شکل دهنده
linker پیوند دهنده
redeemers فدیه دهنده
redeemer فدیه دهنده
transporters انتقال دهنده
transporter انتقال دهنده
line adapter وفق دهنده خط
impellent سوق دهنده
licenser پروانه دهنده
impelent سوق دهنده
hurter ازار دهنده
licensor پروانه دهنده
retrograde برگشت دهنده
promising نوید دهنده
drawer of a bill of exchange برات دهنده
deliverer تحویل دهنده
contributors اعانه دهنده
contributor اعانه دهنده
decreer حکم دهنده
gagger فریب دهنده
grantor انتقال دهنده
prick چیزخراش دهنده
auxiliary <adj.> کمک دهنده
auxiliaries کمک دهنده
pricked چیزخراش دهنده
pricking چیزخراش دهنده
pricks چیزخراش دهنده
arbitrator فیصل دهنده
deceiver فریب دهنده
arbitrators فیصل دهنده
functor انجام دهنده
frondescent برگ دهنده
decker ارایش دهنده
decker زینت دهنده
fumigator بخور دهنده
loaner عاریه دهنده
interlocutors جواب دهنده
interlocutor جواب دهنده
continuative ادامه دهنده
electron donor دهنده الکترون
erosive فرسایش دهنده
drill master مشق دهنده
stirring تکان دهنده
jolter تکان دهنده
incarnative گوشن نو دهنده
Baptist تعمید دهنده
Baptists تعمید دهنده
examinee امتحان دهنده
exhalant بیرون دهنده
irradiative روشنی دهنده
inspirator الهام دهنده
eleemosynary صدقه دهنده
ingot pusher هل دهنده شمش
lender وام دهنده
elucidator توضیح دهنده
expositor توضیح دهنده
emancipator رهایی دهنده
endorser حواله دهنده
epicritic تمیز دهنده
erosive سایش دهنده
lessor اجاره دهنده
discriminator تمیز دهنده
explicator توضیح دهنده
deponont شهادت دهنده
extender بسط دهنده
indemnitor تاوان دهنده
demulcent ت سکین دهنده
lurer فریب دهنده
extenuating تخفیف دهنده
extenuative تخفیف دهنده
expander بسط دهنده
depreciative تنزل دهنده
dimissory رخصت دهنده
indicator electrode الکترودنشان دهنده
exhalent بیرون دهنده
lactiferous شیر دهنده
ingestive قورت دهنده
legator ارث دهنده
exhibitioner نمایش دهنده
exhibitive جلوه دهنده
depreciator تنزل دهنده
connecting اتصال دهنده
salver التیام دهنده
salvers شفا دهنده
salvers التیام دهنده
healer شفا دهنده
healer التیام دهنده
healers شفا دهنده
adaptors وفق دهنده
evangelic مژده دهنده
pejorative تنزل دهنده
gracious توفیق دهنده
negotiator انتقال دهنده
negotiators انتقال دهنده
pusher فشار دهنده
pushers فشار دهنده
abuser دشنام دهنده
saving نجارت دهنده
abusers دشنام دهنده
salver شفا دهنده
adaptor وفق دهنده
adapters وفق دهنده
healers التیام دهنده
sedated تسکین دهنده
sedates تسکین دهنده
sedating تسکین دهنده
torturer شکنجه دهنده
torturers شکنجه دهنده
adjudicator فتوی دهنده
adjudicators فتوی دهنده
drawer برات دهنده
sedate تسکین دهنده
commanding فرمان دهنده
lender قرض دهنده
lenders قرض دهنده
lenders وام دهنده
shocking تکان دهنده
drawer حواله دهنده
feeders غذا دهنده
listener گوش دهنده
listeners گوش دهنده
reflector برگشت دهنده
performing انجام دهنده
reflectors برگشت دهنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com