Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (17 milliseconds)
English
Persian
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
Search result with all words
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
Other Matches
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
demonstrators
نشان دهنده
indicator
نشان دهنده
indicative
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
ring indicator
نشان دهنده حلقه
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
resilient
نشان دهنده فنری
end
کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance
ترازوی نشان دهنده
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
receivers
دستگاه خوراک دهنده
jointer
دستگاه اتصال دهنده
receiver
دستگاه خوراک دهنده
audio response device
دستگاه جواب دهنده سمعی
frequency discriminator
دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
responsor
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
target indicator
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
scarry
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
pointer
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
marking
نشان دار سازی نشان
markings
نشان دار سازی نشان
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
mark
نشان کردن نشان
marks
نشان کردن نشان
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
donors
دهنده
pusher
هل دهنده
pushers
هل دهنده
irriguous
اب دهنده
donor
دهنده
jogger
هل دهنده
trimestr
رخ دهنده
transferor
دهنده
shover
هل دهنده
joggers
هل دهنده
giver
دهنده
donar
دهنده
transmitters
انتقال دهنده
sonorific
صدا دهنده
peaker
اوج دهنده
payer
دهنده وجه
sooth
تسکین دهنده
specific donor
دهنده ویژه
splicer
پیوند دهنده
splitter
شکاف دهنده
stainer
رنگ دهنده
suggester
پیشنهاد دهنده
stirring
تکان دهنده
solacer
تسلیت دهنده
pervious
راه دهنده
setters
قرار دهنده
advertiser
اگاهی دهنده
advertisers
اگاهی دهنده
former
تشکیل دهنده
pledger
وثیقه دهنده
setters
پاس دهنده
pleader
عرضحال دهنده
pestiferous
ازار دهنده
setter
پاس دهنده
slitter
چاک دهنده
setter
قرار دهنده
palliator
کاهش دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com