English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
resilient نشان دهنده فنری
Other Matches
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
demonstrator نشان دهنده
demonstrators نشان دهنده
indicant نشان دهنده
indicator نشان دهنده
indicative نشان دهنده
ring indicator نشان دهنده حلقه
ends کد نشان دهنده انتهای خط
ended کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance ترازوی نشان دهنده
illustrators نشان دهنده تصویر کش
illustrator نشان دهنده تصویر کش
end کد نشان دهنده انتهای خط
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
question marks " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
landmarks دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmark دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
whippy فنری
elastic فنری
automatous فنری
latch needle فنری
springy فنری
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
hydrospring فنری روغنی
spring balance تعادل فنری
latch شب بند فنری
hardboard تخته فنری
washers پولک فنری
spring coupling کوپلینگ فنری
washer پولک فنری
elastic pavement روسازی فنری
recoil فنری بودن
spring balanced ترازوی فنری
spring contact کنتاکت فنری
recoiling فنری بودن
recoils فنری بودن
elasticity خاصیت فنری
latches شب بند فنری
lanternfolding فانوس فنری
door latch چفت فنری
recoiled فنری بودن
scarificator نشتر فنری
spring حالت فنری
snap گیره فنری
eyeglass عینک فنری
fahnestock clip گیره فنری
farthingale دامن فنری
spring power hammer چکش فنری
flexible roller bearing رولبرینگ فنری
spring plate صفحه فنری
bouncy فنری پس جهنده
spring mattress دشک فنری
snapped گیره فنری
spring suspension تعلیق فنری
snaps گیره فنری
spring فنر فنری
snap switch کلید فنری
spring pressure gage فشارسنج فنری
spring washer واشر فنری
springs حالت فنری
snapping گیره فنری
springs فنر فنری
lock spring قاب ساعت فنری
dandy cart چرخ فنری شیرفروشان
springs حالت فنری داشتن
springiness خاصیت فنری ارتجاع
avalement حالت فنری زانو
spring حالت فنری داشتن
hydrospring دستگاه فنری روغنی
spring loaded دارای حالت فنری
spring tester دستگاه ازمایش فنری
elastic فنری سبک روح
tongues زبانه فنری کوچک
spring loaded فنری کلید ناپایدار در مخابرات
gates قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate قسمت فنری قلاب کوهنوردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com