Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
star
نشان ستاره اختر
starred
نشان ستاره اختر
stars
نشان ستاره اختر
Other Matches
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
asterisk
نشان ستاره
star spangled
ستاره نشان
asterism
نشان ستاره
asterisks
نشان ستاره
campaign star
نشان جنگی ستاره
asterisks
با ستاره نشان کردن
asterisk
با ستاره نشان کردن
binary star
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
born under an unlucky star
بد اختر
pulsar
تب اختر
nova
نو اختر
canna
گل اختر
dog star
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
astrochemistry
اختر شیمی
collimator
اختر یاب
quasars
شبه اختر
astrophysics
اختر فیزیک
quasar
شبه اختر
radio star
اختر رادیو
astrology
اختر بینی
radio astronomy
اختر شناسی رادیویی
planet
ستاره سیار ستاره بخت
planets
ستاره سیار ستاره بخت
There is a train to London at 8.
یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
concentrator
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform
ستاره وار ستاره وش
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
marking
نشان دار سازی نشان
markings
نشان دار سازی نشان
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
asterisk
ستاره
aster
ستاره
starred
ستاره
starless
بی ستاره
stellar
پر ستاره
star
ستاره
stars
ستاره
asterisks
ستاره
mark
نشان کردن نشان
marks
نشان کردن نشان
gaint star
ستاره غول
fixed star
ستاره ثابت
vesper
ستاره غروب
asteroid
شبیه ستاره
asteroids
شبیه ستاره
uranus
ستاره اورانوس
evening star
ستاره شامگاهی
goats
ستاره جدی
astronavigation
ستاره نوردی
astronmer
ستاره شناس
finger fish
ستاره دریایی
sea pad
ستاره دریایی
y connection
اتصال ستاره
rolling stone
<idiom>
ستاره سهیل
astral
شبیه ستاره
d. star
ستاره جفتی
day star
ستاره بامداد
daystar
ستاره بامداد
Pole Star
ستاره قطبی
y winding
اتصال ستاره
y network
شبکه ستاره
cameleopardalis
ستاره زرافه
shooting star
ستاره ثاقب
camelopard
ستاره زرافه
goat
ستاره جدی
dwarf star
ستاره کوتوله
Jove
ستاره مشتری
nova
فانی ستاره
sea nettle
ستاره دریای
north star
ستاره شمالی
north star
ستاره قطبی
neutron star
ستاره نوترونی
neptune
ستاره نپتون
multiple star
ستاره چندگانه
morning star
ستاره بامدادی
morning star
ستاره صبح
moring star
ستاره بامداد
medusa
ستاره دریایی
pluto
ستاره پلوتو
sabaism
ستاره پرستی
polestar
ستاره قطبی
polaris
ستاره جدی
polaris
ستاره قطبی
proto star
پیش ستاره
pulsating star
ستاره تپنده
companion
ستاره ندیم
astronomers
ستاره شناس
astronomer
ستاره شناس
planetesimal
کوچک ستاره
lunette
ستاره صغیر
lucifer
ستاره بامدادی
star washer
واشر ستاره ای
star bit
بیت ستاره
starlet
ستاره کوچک
starlet
ستاره کوره
starlike
ستاره مانند
stellate
ستاره مانند
stelliform
بشکل ستاره
mars
ستاره مریخ
supergaint
ستاره ابرغول
hesperus
ستاره شام
hesper
ستاره مغرب
y voltage
ولتاژ ستاره
star voltage
ولتاژ ستاره
lodestaror load
ستاره قطبی
lodestar
ستاره راهنما
lodestar
ستاره قطبی
loadstar
ستاره راهنما
loadstar
ستاره قطبی
star connection
اتصال ستاره
starfish
ستاره دریایی
star finder
ستاره یاب
star spangled
مزین به ستاره
comets
ستاره گیسودار
comet
ستاره گیسودار
georgium sidus
ستاره جرج
shooting stars
ستاره ثاقب
farsi be engilisi
ارایشگاه ستاره
pipped
ستاره سردوش
pip
ستاره سردوش
hexagram
ستاره شش وجهی
an infinitude of stars
تعدادنامحدودی ستاره
asterial
ستاره شکل
stellar
ستاره وار
pipping
ستاره سردوش
astrologers
ستاره شناس
astrologer
ستاره شناس
stellar
شبیه ستاره
asteroidal
مانند ستاره
pips
ستاره سردوش
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
star of bethlehem
ستاره بیت اللحم
receptors
ستاره مساعد گیرنده
lucky star
<idiom>
ستاره بخت واقبال
star globe
ستاره یاب کروی
star delta switch
کلید ستاره مثلث
receptor
ستاره مساعد گیرنده
star crossed
دارای ستاره نحس
asterism
هر چیزی شبیه ستاره
stellify
بشکل ستاره درامدن
stellular
شبیه ستاره کوچک
trigon
اجتماع سه ستاره باهم
trigon
سه حالتی ستاره سه تایی
starlight
وابسته بنور ستاره
supergaint
ستاره فوق غول
casters
ستاره اول دو پیکر
castor
ستاره اول دو پیکر
pulsating star
ستاره ضربان دار
castors
ستاره اول دو پیکر
syzygy
استقرارسه ستاره در خط مستقیم
giant star
ستاره بزرگ و درخشان
stardom
ستاره شدن سینماوغیره
stellify
بشکل ستاره دراوردن
venus
زن زیبا ستاره زهره
comets
ستاره دنباله دار
Dingbat
نوشتاری که حاوی ستاره
comet
ستاره دنباله دار
all star
تیم تمام ستاره
starfinder
دستگاه ستاره یاب
all-star
تیم تمام ستاره
twinkling
چشمک زدن ستاره
asteroid
ستاره مانند ستارهای
astreated
تزئین شده با ستاره ها
asteroids
ستاره مانند ستارهای
the north star
ستاره قطبی یا شمالی
blazing star
ستاره دنباله دار
he can read the sky
ستاره شناس است
medusoid
مانند ستاره دریایی
azimuth
ازیموت ستاره السمت
bronze star medal
مدال ستاره برنز
moring star
ستاره صبح ناهید
pentalpha
ستاره پنج پره
pentagram
ستاره پنج راس
shiner
ستاره کلاه ابریشمی
regulus
ستاره قلب الاسد
caster
ستاره اول دو پیکر
astrological
منسوب به علم ستاره شناسی
solstitium
[نقطه]
انقلاب
[ستاره شناسی]
the track of a comet
مسیر ستاره دنباله دار
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
astrology
طالع بینی ستاره شناسی
aces
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
ace
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
pole position
آغازگاه
[ستاره شناسی]
[ارتش]
star
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
astronomy
علم نجوم ستاره شناسی
hydromedusa
نجم البحر یا ستاره دریایی
stars
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
cometography
شرح ستاره دنباله دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com