Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
purple heart
نشان نظامی مخصوص مجروحین جنگ
purple hearts
نشان نظامی مخصوص مجروحین جنگ
Other Matches
guide bars
خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
grid ticks
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
ablegate
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
extradition
استرداد مجروحین
militarism
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
littered
وسیله حمل مجروحین
stretchers
برانکارد حمل مجروحین
stretcher
برانکارد حمل مجروحین
litters
وسیله حمل مجروحین
littering
وسیله حمل مجروحین
litter
وسیله حمل مجروحین
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
line of drift
خط انتقال مجروحین به منطقه عقب
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
flags
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flag
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
phantom order
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel
چانل نظامی مجرای نظامی
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
marking
نشان دار سازی نشان
markings
نشان دار سازی نشان
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
martial law
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute
سلام نظامی دادن سلام نظامی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks
نشان کردن نشان
mark
نشان کردن نشان
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
serviced
نظامی
military
نظامی
warlike
نظامی
martin
نظامی
fort
دژ نظامی
service
نظامی
mil
نظامی
soldier
نظامی
soldiers
نظامی
martial
نظامی
military funds
اعتبار نظامی
intelligence
اطلاعات نظامی
tunc
پیراهن نظامی
neck cloth
کاشکول نظامی
military governor
حاکم نظامی
military psychology
روانشناسی نظامی
military governor
فرمانداری نظامی
military expenditure
مخارج نظامی
military resources
منابع نظامی
military government
دولت نظامی
force
نیروی نظامی
garrison state
ایالت نظامی
citadels
قلعه نظامی
citadel
قلعه نظامی
militarization
نظامی کردن
strategic map
نقشه نظامی
military crest
خط الراس نظامی
military doctorine
مقررات نظامی
military posture
وضعیت نظامی
saluting
احترام نظامی
military funds
بودجه نظامی
military posture
ارایش نظامی
military body
هیئت نظامی
martial rule
حکومت نظامی
civilian
غیر نظامی
guest houses
مهمانسرای نظامی
defensive architecture
معماری نظامی
military tribunal
دادگاه نظامی
guest house
مهمانسرای نظامی
columns
ستون نظامی
column
ستون نظامی
military government
حکومت نظامی
necker chief
کاشکول نظامی
salutes
احترام نظامی
saluted
احترام نظامی
salute
احترام نظامی
martial spirit
روح نظامی
maneuver
تمرین نظامی
khaki
لباس نظامی
martial court
دادگاه نظامی
military platform
سکوی نظامی
military service
خدمت نظامی
drill
مشق نظامی
soldier
فرد نظامی
soldiers
نظامی شدن
soldiers
فرد نظامی
invasion currency
پول نظامی
militia
نیروی نظامی
Military operations.
عملیات نظامی
the sabre
نیروی نظامی
the military profession
کار نظامی
militias
نیروی نظامی
military justice
دادرسی نظامی
militarily
از لحاظ نظامی
drilled
مشق نظامی
drills
مشق نظامی
soldier
نظامی شدن
military testament
وصیتنامه نظامی
military training
اموزش نظامی
the sabre
حکومت نظامی
standing order
امریه نظامی
standing orders
امریه نظامی
general outpatient clinic
درمانگاه نظامی
word of command
فرمان نظامی
posts
پست نظامی
posted
پست نظامی
post-
پست نظامی
post
پست نظامی
martial law
حکومت نظامی
paramilitaries
شبه نظامی
cadet
دانشجوی نظامی
exercises
مشق نظامی
exercises
مانور نظامی
exercised
مشق نظامی
exercised
مانور نظامی
exercise
مشق نظامی
exercise
مانور نظامی
military occupational speciality
کد تخصصی نظامی
cadets
دانشجوی نظامی
civil
غیر نظامی
military services
قسمتهای نظامی
to attain a great age
به سن بالارسیدن
[نظامی ]
military grid
شبکه نظامی
military specifications
خصوصیات نظامی
regimental
لباس نظامی
military spending
مخارج نظامی
paramilitary
شبه نظامی
military justice
دادسرای نظامی
civilians
غیر نظامی
district
ناحیه نظامی
districts
ناحیه نظامی
military intervention
مداخله نظامی
military specifications
کدتخصصی نظامی
military convention
اتحاد نظامی
drilling
تمرین نظامی
council of war
شورای نظامی
councils of war
شورای نظامی
military intelligence
اطلاعات نظامی
military strategy
استراتژی نظامی
field colours
پرچم نظامی
marched
گام نظامی
court martiall
شورای نظامی
provost marshal
قاضی نظامی
court martiall
دادگاه نظامی
marches
گام نظامی
court material
دادگاه نظامی
strongholds
قلعه نظامی
ceremony
مراسم نظامی
installations
موسسه نظامی
march
گام نظامی
installations
قسمت نظامی
installation
موسسه نظامی
region
ناحیه نظامی
installation
قسمت نظامی
military courtesy
شئونات نظامی
dressing parade
مشق نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com