English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
cockade نشان کلاه
Other Matches
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
casks کلاه جنگی کلاه خود
cask کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
markings نشان دار سازی نشان
marking نشان دار سازی نشان
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks نشان کردن نشان
mark نشان کردن نشان
cap کلاه
pretty fellow کج کلاه
hat کلاه
opera hat کلاه له شو
pompom گل کلاه
headgear کلاه
aigret گل کلاه
capped کلاه
panache پر کلاه
hats کلاه
jack a dandy کج کلاه
bilk کلاه سر
ice-cap یخ کلاه
ice-caps یخ کلاه
cappa کلاه
nightcaps شب کلاه
ice cap یخ کلاه
head piece کلاه
beau کج کلاه
chapeau کلاه
nightcap شب کلاه
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
bonnets کلاه سرگذاشتن
rain hat کلاه بارانی
bonnet کلاه سرگذاشتن
rain cap کلاه کریلی
trilbies کلاه شاپو
hatboxes جعبه کلاه
helmet کلاه اهنی
stetson کلاه کابوی
capping کلاه سازی
stetson کلاه وسترن
d's cap کلاه قیفی
stetsons کلاه وسترن
black cap کلاه سیاه
plume پر کلاه زنان تل
steel cap کلاه فولادی
petasus کلاه بالدار
fop کج کلاه ابله
steel helmet کلاه اهنی
pitch cap کلاه زفت
helmet کلاه خود
fools cap کلاه قیفی
door lintel کلاه چهارچوب
summer house کلاه فرنگی
welch کلاه گذاشتن
hatbox جعبه کلاه
rip-off کلاه برداری
helmets کلاه اهنی
bathing caps کلاه حمام
bathing cap کلاه حمام
pavilion کلاه فرنگی
caskets کلاه خدمت
postiche کلاه گیس
casket کلاه خدمت
uncap کلاه از سر برداشتن
pergolas کلاه فرنگی
casque کلاه خود
rip-offs کلاه برداری
pergola کلاه فرنگی
crush hat کلاه بازیگرخانه
belvedere کلاه فرنگی
milliner کلاه فروش
pavilions کلاه فرنگی
hatpins گیرهی کلاه
hats کلاه کاردینالی
hatpin گیرهی کلاه
hairpieces کلاه گیس
hairpiece کلاه گیس
service cap کلاه خدمت
tricone کلاه سه ترک
snowcap برف کلاه
belvidere کلاه فرنگی
helmets کلاه خود
crash helmets کلاه ایمنی
milliners کلاه فروش
bareheaded بدون کلاه
kepi کلاه کپی
hat tree کلاه اویز
hat in hand کلاه دردست
hat block قالب کلاه
tricorn کلاه سه ترک
swindles کلاه برداری
swindled کلاه برداری
swindle کلاه برداری
balaclava کلاه دوچشمی
miyred کلاه دار
balaclavas کلاه دوچشمی
wigs کلاه گیس
fraud کلاه برداری
Welsh کلاه گذاشتن
rug [American E] کلاه گیس
hood کلاه خود
hood کلاه اهنی
high hat کلاه بلند
hoods کلاه خود
hoods کلاه اهنی
mantle کلاه توری
mantles کلاه توری
fraudulence کلاه برداری
hatter کلاه فروش
helmet liner کلاه کاسک
helmet liner کلاه فیبری
streamer نوارلباس یا کلاه
fraudulent کلاه بردار
streamers نوارلباس یا کلاه
frauds کلاه برداری
wig کلاه گیس
plumes پر کلاه زنان تل
gaud کلاه برداری
cocks کج نهادگی کلاه
cocking کج نهادگی کلاه
cock کج نهادگی کلاه
swindlers کلاه بردار
swindlers کلاه گذار
avant-sorps کلاه فرنگی
swindler کلاه بردار
skullcap کلاه بره
galea کلاه خود
peruke کلاه گیس
stetsons کلاه کابوی
tiara کلاه پادشاهی
berets کلاه بره
periwig کلاه گیس
beret کلاه بره
tiaras کلاه پادشاهی
skullcaps کلاه بره
swindler کلاه گذار
polls راس کلاه
mutch کلاه کتانی
panama hat کلاه پاناما
poll راس کلاه
polled راس کلاه
panama hats کلاه پاناما
hat کلاه کاردینالی
capeline کلاه خود کوچک
mitriform مانند کلاه اسقف
lappet لبه اویخته کلاه
porringer کلاه کاسه مانند
leghorn کلاه سبدی ایتالیایی
porkpie hat کلاه تمام لبه
postilion نوعی کلاه زنانه
fur ruff کلاه پشمی کت پارکا
burgonet نوعی کلاه خود
miyred مانند کلاه اسقف
periwigged کلاه گیس دار
i was bitten کلاه سرم رفت
peaks کلاه نوک تیز
peaking کلاه نوک تیز
peak کلاه نوک تیز
squared مرتب کردن کلاه
square مرتب کردن کلاه
squares مرتب کردن کلاه
squaring مرتب کردن کلاه
casquet کلاه خودسبک وباز
periwig کلاه گیس زدن
head gear کلاه تمرین بوکس
headguard کلاه تمرین بوکس
capuche باشلق یا کلاه شنل
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
pot hat کلاه وکلای دادگستری
headharness کلاه تمرین بوکس
gross f. کلاه برداری بزرگ
postillion نوعی کلاه زنانه
shako کلاه بلند نظامی
shiner ستاره کلاه ابریشمی
capeline نوعی کلاه زنانه
cucullate شبیه کلاه خود
casita [کلاه فرنگی کوچک]
She was left out in the cold . she was left high and dry . سرش بی کلاه ماند
To search ones conscience . کلاه خود را قا ضی کردن
defraud کلاه برداری کردن
defrauded کلاه برداری کردن
hatbands روبان دور کلاه
defrauding کلاه برداری کردن
defrauds کلاه برداری کردن
crash helmets کلاه خود ایمنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com