English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 237 (15 milliseconds)
English Persian
notation نشان گذاری
notations نشان گذاری
impression نشان گذاری
impressions نشان گذاری
idegraphy نشان گذاری
mark sensing نشان گذاری
Search result with all words
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation نشان گذاری تاکید
punctuate نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuated نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuates نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuating نشان گذاری کردن نقطه دار
milestone بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestones بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
binary notation نشان گذاری دودویی
binary notation نشان گذاری دودوئی
decimal notation نشان گذاری دهدهی
excess n notation نشان گذاری با افزونی n
fixed point notation نشان گذاری با ممیز ثابت
floating point notation نشان گذاری با ممیز شناور
iinfix notation نشان گذاری میانوندی
infix notation نشان گذاری میانوندی
marking ink مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
mixed radix notation نشان گذاری امیخته مبنا
octal notation نشان گذاری هشت هشتی
phraseography نشان گذاری بجای عبارت
polish notation نشان گذاری لهستانی
positional notation نشان گذاری مرتبهای
positional notation نشان گذاری مکانی
postfix notation نشان گذاری پسوندی
prefix notation نشان گذاری پیشوندی
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
radix notation نشان گذاری مبنایی
reverse polish notation نشان گذاری لهستانی معکوس
rubrication نشان گذاری برنگ قرمز
scientific notation نشان گذاری علمی
Other Matches
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
markings نشان دار سازی نشان
marking نشان دار سازی نشان
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks نشان کردن نشان
mark نشان کردن نشان
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
coding کد گذاری
indention تو گذاری
lineation خط گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
investing سرمایه گذاری
scaling مقیاس گذاری
investments سرمایه گذاری
loading بار گذاری
investment سرمایه گذاری
costing قیمت گذاری
sanding ماسه گذاری
interposition پا میان گذاری
prefixture سرواژه گذاری
preterition فرو گذاری
insulation عایق گذاری
ovulation تخمک گذاری
costing هزینه گذاری
denominations نام گذاری
edging لبه گذاری
exposures درمعرض گذاری
exposure درمعرض گذاری
inunction مرهم گذاری
puncuation نقطه گذاری
trapping تله گذاری
prochronism جلوترتاریخ گذاری
edgings لبه گذاری
wicking فتیله گذاری
synthesis هم گذاری اختلاط
denomination نام گذاری
encoding رمز گذاری
insertion جوف گذاری
invested سرمایه گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
invest سرمایه گذاری
undervaluation کم ارزش گذاری
syntheses هم گذاری اختلاط
punctuation نقطه گذاری
collocation باهم گذاری
masking نقاب گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
earmarking علامت گذاری
signallzation علامت گذاری
casings لوله گذاری
casing لوله گذاری
grading نمره گذاری
pagination صفحه گذاری
juxtaposition پهلوی هم گذاری
prefixion پیش گذاری
scale factor مقیاس گذاری
synthesize هم گذاری کردن
sedimentation لایه گذاری
sequencing ترتیب گذاری
financed سرمایه گذاری
enterprise سرمایه گذاری
enterprises سرمایه گذاری
imposition of hands دست گذاری
finances سرمایه گذاری
finance سرمایه گذاری
sedimentation رسوب گذاری
financing سرمایه گذاری
frustration عقیم گذاری
lable جهت گذاری
frustrations عقیم گذاری
prefixion جلو گذاری
coronation تاج گذاری
coronations تاج گذاری
policy making سیاست گذاری
tubing لوله گذاری
structuralization بنیان گذاری
policy-making سیاست گذاری
pricing قیمت گذاری
synthesises هم گذاری کردن
synthesising هم گذاری کردن
synthesized هم گذاری کردن
synthesizes هم گذاری کردن
synthesised هم گذاری کردن
legislation قانون گذاری
invests سرمایه گذاری
scoring نمره گذاری
prefixion سرواژه گذاری
discrimination فرق گذاری
fillings لایی گذاری
hypothecation رهن گذاری
hypothecation گرو گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
filling لایی گذاری
pointing نقطه گذاری
limit of load حد بار گذاری
prefixture پیش گذاری
prefixture جلو گذاری
synthesizing هم گذاری کردن
valuation ارزش گذاری
devises ارث گذاری
setting کار گذاری
settings کار گذاری
demomination نام گذاری
markings علامت گذاری
weft insertion پود گذاری
marking علامت گذاری
minelaying مین گذاری
loads فشنگ گذاری
codes and codification علامت گذاری
load فشنگ گذاری
devising ارث گذاری
numbering شماره گذاری
mining مین گذاری
indexing شاخص گذاری
mark علامت گذاری
disposure درمعرض گذاری
padding لایی گذاری
dimensioning اندازه گذاری
aggradation ابرفت گذاری
nomographer قانون گذاری
nomenclauture نام گذاری
lettering حروف گذاری
cupellation قال گذاری
heading عنوان گذاری
headings عنوان گذاری
spacing فاصله گذاری
nomography فن قانون گذاری
dateline تاریخ گذاری
nominations نام گذاری
piping لوله گذاری
lodgment ودیعه گذاری
indents دندانه گذاری
coding کد گذاری چیزی
coding علامت گذاری
lodgement ودیعه گذاری
demarcation علامت گذاری
indent دندانه گذاری
indenting دندانه گذاری
ovulations تخمک گذاری ها
valuations ارزش گذاری
nomination نام گذاری
capitalization سرمایه گذاری
indentation دندانه گذاری
devise ارث گذاری
marks علامت گذاری
indentations دندانه گذاری
devised ارث گذاری
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
pricing policy سیاست قیمت گذاری
point نقطه گذاری کردن
primary investment سرمایه گذاری اولیه
primming چاشنی گذاری کردن
bar coding علامت گذاری ستونی
real investment سرمایه گذاری واقعی
deposits سرمایه گذاری کردن
christened نام گذاری کردن
axial mining مین گذاری طولی
investment plan برنامه سرمایه گذاری
adobe shooting خرج گذاری مسدود
load ذخیره گذاری کردن
configural scoring نمره گذاری طرحی
share holding سرمایه گذاری در سهام
actual investment سرمایه گذاری واقعی
nomenclature نام گذاری قطعات
punctuates نقطه گذاری کردن
post indexing شاخص گذاری بعدی
carboning a lamp کربن گذاری لامپ
national investment سرمایه گذاری ملی
christen نام گذاری کردن
punctuated نقطه گذاری کردن
punctuation symbol نماد نقطه گذاری
investment banks بانکهای سرمایه گذاری
punctuate نقطه گذاری کردن
deposit سرمایه گذاری کردن
investment cost هزینه سرمایه گذاری
accuracy to size دقت اندازه گذاری
christens نام گذاری کردن
maximum load بار گذاری حداکثر
capital investment سرمایه گذاری ثابت
propensity to invest گرایش به سرمایه گذاری
rate of investment نرخ سرمایه گذاری
road marking نشانه گذاری راه
autonomous investment سرمایه گذاری مستقل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com