| Total search result: 301 (15 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| leakage of information |
نشت اطلاعات |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| current |
فعلی اخرین اطلاعات |
| currents |
فعلی اخرین اطلاعات |
| bridge |
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |
| bridged |
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |
| bridges |
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است |
| database |
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است |
| databases |
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است |
| source |
ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات |
| card |
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است |
| card |
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است |
| cards |
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است |
| cards |
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است |
active |
اطلاعات را رد و بدل میکند |
| data |
اطلاعات |
| queried |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| queries |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| query |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| querying |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| message |
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است |
| messages |
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است |
| voice |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
| voices |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
| voicing |
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر |
| hard |
متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا. |
| harder |
متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا. |
| hardest |
متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا. |
| compound |
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است |
| compounded |
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است |
| compounds |
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است |
| basic |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
| basics |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
| integrated |
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است |
| relative |
دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد |
| relative |
اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع |
| header |
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار |
| header |
قالب و اطلاعات کنترلی است |
| header |
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده |
| headers |
اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار |
| headers |
قالب و اطلاعات کنترلی است |
| headers |
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده |
| desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
| connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است |
| connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
| connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است |
| connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
| global |
همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار |
| globally |
همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار |
| documentation |
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند |
| throughput |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
| logical |
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد |
| logical |
گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است |
| test |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
| tested |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
| tests |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
| clearing |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
| clearings |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
| update |
تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند |
| updated |
تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند |
| updates |
تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند |
| aspect |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
| aspects |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
| acquisition |
پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات |
| acquisitions |
پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات |
| gateway |
کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد |
| gateways |
کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد |
| graphics |
وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد |
| graphics |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
| slave |
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد |
| slaved |
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد |
| slaves |
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد |
| slaving |
صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد |
| compilation |
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته |
| compilations |
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته |
| character |
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود |
| characters |
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود |
| survey |
جمع اوری اطلاعات |
| surveyed |
جمع اوری اطلاعات |
| surveys |
جمع اوری اطلاعات |
| colour |
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد |
| colour |
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد |
| colours |
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد |
| colours |
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد |
| padding |
روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها |
| technologies |
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |
| technology |
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |
| raw |
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود |
| smart |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
| smart |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarted |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
| smarted |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarter |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
| smarter |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smartest |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
| smartest |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarting |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
| smarting |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| smarts |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
| smarts |
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد |
| status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
| status |
خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی |
| Other Matches |
|
| window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
| associative storage |
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود |
| echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
| dow jones information service |
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است |
| derived information |
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار |
| attributes |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attribute |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
| attributing |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
| radar correlation |
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر |
| aperture card |
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد |
| trapdoors |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
| trapdoor |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
| automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
| distance vector protocols |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
| read time |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
| regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
| defense system aquisition |
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع |
| civilian internee information bureau |
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان |
| data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
| helped |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
| help |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
| helps |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
| negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
| windowing |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
| bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
| infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
| IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
| intelligence process |
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات |
| information |
اطلاعات |
intelligence |
اطلاعات |
| counterintelligence |
ضد اطلاعات |
| [pieces of] information |
اطلاعات |
witting |
اطلاعات |
intelligence |
اطلاعات نظامی |
| information center |
مرکز اطلاعات |
| financial data |
اطلاعات مالی |
| keep up with the news <idiom> |
حفظ اطلاعات |
| data processing |
تهیه اطلاعات |
| information explosion |
انفجار اطلاعات |
| information processing |
پردازش اطلاعات |
| public information |
اطلاعات عمومی |
| data bank |
بانک اطلاعات |
| flow of information |
گردش اطلاعات |
| genetic information |
اطلاعات وراثتی |
| information desk |
میز اطلاعات |
| perfect information |
اطلاعات کامل |
communication |
عبور اطلاعات |
| information office |
دفتر اطلاعات |
| secret |
اطلاعات سری |
| secrets |
اطلاعات سری |
| data banks |
بانک اطلاعات |
| tactical intelligence |
اطلاعات تاکتیکی |
| information technology |
تکنولوژی اطلاعات |
| information bureau |
دفتر اطلاعات |
| stationary information |
اطلاعات لایتغیر |
| departmental intelligence |
اطلاعات اداری |
| defense information |
اطلاعات دفاعی |
| defense information |
اطلاعات نظامی |
| records available |
اطلاعات موجود |
| combat intelligence |
اطلاعات رزمی |
| data item |
جزئیات اطلاعات |
| data input |
اطلاعات ورودی |
| data element |
جزئیات اطلاعات |
| data element |
عناصر اطلاعات |
| data communication |
انتقال اطلاعات |
| combatintelligence |
اطلاعات رزمی |
| critical intelligence |
اطلاعات مهم |
| budget data |
اطلاعات بودجه |
| basic data |
اطلاعات اولیه |
| filter center |
مرکزتوزیع اطلاعات |
| spial officer |
افسرتجسس و اطلاعات |
| assistant chief of staff,g (intelligenc |
معاونت اطلاعات |
| information on demand |
اطلاعات با تقاضا |
| essential elements of information |
عناصراصلی اطلاعات |
| spial |
کسب اطلاعات |
| false information |
اطلاعات نادرست |
| information sheet |
برگه اطلاعات |
| handout |
برگه اطلاعات |
| information |
مفروضات اطلاعات |
| data base |
مبنای اطلاعات |
| logistical data |
اطلاعات لجستیکی |
| intelligence office |
دفتر اطلاعات |
| intelligence journal |
دفتریادداشت اطلاعات |
| critical intelligence |
اطلاعات حیاتی |
| intelligence estimate |
براورد اطلاعات |
| intelligence department |
اداره اطلاعات |
| wrong information |
اطلاعات نادرست |
| intelligence annex |
پیوست اطلاعات |
| instruction pipeline |
کانال اطلاعات |
| inquiry office |
دفتر اطلاعات |
| input information |
اطلاعات ورودی |
| input information |
اطلاعات اولیه |
| weather intelligence |
اطلاعات هواشناسی |
| ir |
بازیابی اطلاعات |
| pemican |
اطلاعات خلاصه |
| technical data |
اطلاعات فنی |
| ministry of information |
وزارت اطلاعات |
| intelligence service |
اداره اطلاعات |
| intelligence service |
قسمت اطلاعات |
| pemmican |
اطلاعات خلاصه |
| information unit |
واحد اطلاعات |
| info |
مخفف اطلاعات |
| information source |
منبع اطلاعات |
| dissemination |
پخش اطلاعات |
| information science |
علم اطلاعات |
| information revolution |
تحول اطلاعات |
| information retrieval |
بازیابی اطلاعات |
| information service |
خدمات اطلاعات |
| tactical intelligence |
اطلاعات جنگی |
| data processing |
امایش اطلاعات |
| Ministry of Information . |
وزارت اطلاعات |
| disinformation |
اطلاعات دورغ |
| data processing |
پرورش اطلاعات |
| intelligence data |
عناصر اطلاعات |
| information transmission |
انتقال اطلاعات |
| meteorological data |
اطلاعات هواسنجی |
| information theory |
نظریه اطلاعات |
| information system |
سیستم اطلاعات |
| marketing intelligence |
اطلاعات بازاریابی |
| military intelligence |
اطلاعات نظامی |
| displayed |
نشان دادن اطلاعات |
| charge coupled device |
حافظه با اطلاعات چرخان |
| almanacs |
نشریهء اطلاعات عمومی |
dolly |
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی |
| almanac |
نشریهء اطلاعات عمومی |
| displays |
نشان دادن اطلاعات |
| display |
نشان دادن اطلاعات |
| almanacks |
نشریهء اطلاعات عمومی |
| computer information system |
سیستم اطلاعات کامپیوتری |
| combat information center |
مرکز اطلاعات رزمی |
| displaying |
نشان دادن اطلاعات |
| inputted |
داده ها اطلاعات ورودی |
| columnar |
نمایش اطلاعات درستون ها |
| input |
داده ها اطلاعات ورودی |
| sciolistic |
دارای اطلاعات سطحی |
| tout |
فروشنده اطلاعات شرطبندی |
| target information center |
مرکز اطلاعات هدف |
| Where is the information desk? |
میز اطلاعات کجاست؟ |
| dollies |
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی |
| informative |
حاوی اطلاعات مفید |
| pick someone's brains <idiom> |
اطلاعات دقیق به کسی |
| communicates |
انتقال اطلاعات به کسی |
| thesauruses |
قاموس مجموعه اطلاعات |
communicate |
انتقال اطلاعات به کسی |
| thesaurus |
قاموس مجموعه اطلاعات |
| target indications |
اطلاعات مربوط به هدف |
| (not) know the first thing about something <idiom> |
اطلاعات جزئی داشتن |
| vector data aggregate |
بردار اطلاعات مجتمع |
| advisory area |
منطقه زیرپوشش اطلاعات |
| batches |
مین اطلاعات سفید |
| touted |
فروشنده اطلاعات شرطبندی |
| up-to-date |
حاوی اخرین اطلاعات |
| up to date |
حاوی اخرین اطلاعات |
| communicated |
انتقال اطلاعات به کسی |
| touting |
فروشنده اطلاعات شرطبندی |
| touts |
فروشنده اطلاعات شرطبندی |
| tipster |
فروشنده اطلاعات در شرطبندی |
| ana |
منتخبات اطلاعات سودمند |
| batch |
مین اطلاعات سفید |
| tipsters |
فروشنده اطلاعات در شرطبندی |
| hold something back <idiom> |
نگهداری اطلاعات از کسی |
| information and storage and retrieval |
ذخیره و بازیابی اطلاعات |
| point of sale terminal |
ترمینال فروش اطلاعات |
| oral information |
اطلاعات گفتاری [شفاهی] |
| feed back |
بکارگیری اطلاعات حاصله |
| external data file |
فایل اطلاعات خروجی |
| intelligence collection |
جمع اوری اطلاعات |
| information approach |
روش کسب اطلاعات |
| intelligence journal |
دفتر روزنامه اطلاعات |
| debriefs |
اطلاعات کسب کردن |
| debriefed |
اطلاعات کسب کردن |
| debrief |
اطلاعات کسب کردن |
| information management system |
سیستم مدیریت اطلاعات |
| information processing carriculum |
دوره پردازش اطلاعات |
| hidden information |
اطلاعات پنهان کرده |
| information processing center |
مرکز پردازش اطلاعات |
| personal data sheet |
برگه اطلاعات فردی |
| information providers |
تهیه کنندگان اطلاعات |
| information resource management |
مدیریت منبع اطلاعات |
| pieces of information |
چندها تکه اطلاعات |
| spacial information |
اطلاعات فضایی [فاصله ای] |
| spatial information |
اطلاعات فضایی [فاصله ای] |
| information retrieval system |
سیستم بازیابی اطلاعات |
| general information data |
اطلاعات و امار عمومی |
| electronic modulation |
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی |
| random access |
دسترسی به اطلاعات به طورناموزون |
| overprint |
فهرنویسی کردن اطلاعات |
| norton si |
اطلاعات سیستم نورتن |
| massage accounting |
ثبت اطلاعات پیام ها |
| non volatile |
ما میتواند اطلاعات را برگرداند. |
| office information system |
سیستم اطلاعات اداری |
| marginal data |
اطلاعات حاشیهای نقشه |
| overlap tell |
پوشش رله اطلاعات |
| direct access |
دسترسی مستقیم به اطلاعات |
| data item |
موارد ذکرشده در اطلاعات |
| departmental intelligence |
اطلاعات وزارت خانهای |
| market information |
اطلاعات و دادههای بازار |
| a few scraps of information |
یک خرده اطلاعات [ناکافی] |
| electronic transfer of data |
انتقال الکترونیکی اطلاعات |
| data card |
کارت اطلاعات کامپیوتری |