English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (9 milliseconds)
English Persian
benefit spillovers نشر منافع
Search result with all words
solidarity اشتراک منافع ومسئولیتها
totalitarianism سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
perquisite منافع
perquisites منافع
dedication اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
union اشتراک منافع
unions اشتراک منافع
revenue منافع
capital gains منافع سرمایهای
term مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
terming مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
consul نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
earnings منافع
lease در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
leases در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
rent مال الاجاره منافع
vested interest منافع مقرره
vested interests منافع مقرره
apportionment افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
beneficial ownership مالکیت به نسبت منافع
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
class interests منافع طبقاتی
conflict of interest تضاد منافع
conflict of interest برخورد منافع
contra preferentum rule درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
economic interest منافع اقتصادی
emblements منافع حاصله اززمین مزروعی
emblements منافع حاصله از زمین
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
explees اجاره بها یا منافع زمین
fictious dividened منافع موهوم
fictitious dividens منافع موهوم
gains from trade منافع حاصل از تجارت
harmony of interests هماهنگی منافع
harmony of interests سازگاری منافع
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
intervener در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
invisible hand فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
it is p to our interests برای منافع مازیان اوراست
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
mutual interests منافع مشترک
net benefits منافع خالص
original and derivative estate اصل مال یا نمائات یا منافع ان
p&l club club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
pray in aid دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
private benefits منافع خصوصی
profits a prendre درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
protection and indemnity club باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
public benefits منافع عمومی
public interest منافع عمومی
public interest منافع عامه
pure interest منافع خالص
self regard حفظ منافع شخصی
separable accretions and benefits نمائات و منافع منفصله
severalty مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
shifting use مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
social security benefits منافع تامین اجتماعی
spillover benefits منافع خارجی
tangible benefits منافع مرئی
tangible benefits منافع مشهود فواید عینی
the profits and accretions which are an منافع و نمائات متصله مال
undistributed earnings منافع تقسیم نشده
undistributed earnings منافع توزیع نشده
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
valuation of benefits ارزش گذاری منافع
vesture منافع و نمائات زمین
windfall gains منافع باد اورده
windfall gains منافع اتفاقی
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com