Dictiornary-Farsi | نشست فوق العاده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
extraordinary meeting	نشست فوق العاده
special session	نشست فوق العاده


Other Matches

meets	نشست نشست گاه
meet	نشست نشست گاه
field allowance	فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
settlement of the dam	نشست سد
seepage	نشست
settletment	نشست
slumps	نشست
slumping	نشست
slumped	نشست
slump	نشست
settlement	نشست
settlements	نشست
trims	نشست
trimmest	نشست
trim	نشست
consolidation	نشست
siting	نشست
meetings	نشست
fouling	ته نشست
leakages	نشست
leakage	نشست
depositions	ته نشست
deposition	ته نشست
precipitation	ته نشست
symposiums	هم نشست
sediment	ته نشست
meeting	نشست
sessions	نشست
session	نشست
seance	نشست
sediments	ته نشست
sitting	نشست
symposium	هم نشست
sittings	نشست
symposia	هم نشست
closed meeting	نشست مسدود
boring stay	محل نشست
annual accumulation of sediment	ته نشست سالانه
assembly	مجمع نشست
exudation	برون نشست
extravasate	نشست کردن
subsiding	نشست کردن
oil residue	ته نشست روغن
subsidence	نشست فرونشینی
subsidence	نشست خاک
closed conference	نشست مسدود
electrolytic deposition	ته نشست الکترولیتی
shore formation	ته نشست دریاچهای
special session	نشست ویژه
extraordinary meeting	نشست ویژه
lime deposite	ته نشست اهکی
lacustrine sediment	ته نشست دریاچهای
air landed	هوا نشست
calcareous deposit	ته نشست اهکی
subsides	نشست کردن
subsided	نشست کردن
sink	نشست کردن
trim forward	نشست سینه
true slump	نشست واقعی
deposits	ته نشست ته نشین
sinking	استهلاک نشست
she sat behind me	او پشت من نشست
settlement of the foundation	نشست پی گاه
settlement ratio	نسبت نشست
soft spot	ناحیه نشست
sinkable	نشست کردنی
sinks	نشست کردن
subside	نشست کردن
settles	نشست کردن
settle	نشست کردن
to cave in	نشست کردن
trim aft	نشست پاشنه
deposit	ته نشست ته نشین
seep in	نشست کردن
rate of deposition	سرعت ته نشست
leaky	نشست کننده
precipitated rocks	سنگهای ته نشست
annual accumulation of sediment	سال اورد ته نشست
She went to the bad.	بروز سیاه نشست
She sat beside ( next to ) her mother .	کنار مادرش نشست
The plan landed .	هواپیما بزمین نشست
settlement of abutments	نشست تکیه گاه
He was favorably impressed by what I told him .	حرفم دردلش نشست
powwow	نشست وگفتگو کردن
The dust was laid ( settled ) .	گرد وخاک نشست
landing zone	منطقه نشست هوایی
seat of settlement	محل نشست ساختمان
settlement forecast	پیش بینی نشست
proces verbal	صورت جلسه نشست نامه
exudate	ترشح التهابی برون نشست
conventional take off and landing	هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
the bird took its perch	مرغ روی چوب نشست
the veaael was neaped	کشتی بواسطه فرو کش اب بگل نشست
To associate ( mix) with someone .	با کسی نشست وبر خاست کردن
to have a closed meeting	نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
dropping	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
he took her in to dinner	انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
drops	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
dropped	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
nonpar <adj.>	خارق العاده
nonpar <adj.>	فوق العاده
transnormal	فوق العاده
wondrous <adj.>	فوق العاده
wonderful <adj.>	فوق العاده
stupendous <adj.>	فوق العاده
startling <adj.>	فوق العاده
prodigious <adj.>	فوق العاده
marvelous [American] <adj.>	فوق العاده
marvellous [British] <adj.>	فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	فوق العاده
astounding <adj.>	فوق العاده
astonishing <adj.>	فوق العاده
amazing <adj.>	فوق العاده
admirable <adj.>	فوق العاده
wondrous <adj.>	خارق العاده
wonderful <adj.>	خارق العاده
stupendous <adj.>	خارق العاده
startling <adj.>	خارق العاده
prodigious <adj.>	خارق العاده
marvelous [American] <adj.>	خارق العاده
marvellous [British] <adj.>	خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	خارق العاده
astounding <adj.>	خارق العاده
astonishing <adj.>	خارق العاده
amazing <adj.>	خارق العاده
terrific	فوق العاده
phenomenal	فوق العاده
allowance	فوق العاده
extraordinary	فوق العاده
remarkably	فوق العاده
allowances	فوق العاده
phenomenally	خارق العاده
admirable <adj.>	خارق العاده
extra special	فوق العاده
weirdest	خارق العاده
ripsnorting	فوق العاده
weirder	خارق العاده
weird	خارق العاده
rewardable	فوق العاده
strenuous	فوق العاده
phenomenal	خارق العاده
phenomenally	فوق العاده
precious	فوق العاده
supernatural	فوق العاده
rewards	فوق العاده
fantastical	خارق العاده
rewarded	فوق العاده
inestimable	فوق العاده
singular	خارق العاده
metaphsical	خارق العاده
reward	فوق العاده
fantastic	خارق العاده
singular	فوق العاده
out of the ordinary	فوق العاده
extraordinarily	بطور فوق العاده
extremely high	فوق العاده زیاد
extreme values	ارزشهای فوق العاده
fitting allowance	فوق العاده مناسب
extra charge	هزینه فوق العاده
envoy extraordiinary	نماینده فوق العاده
an outstanding time	مدت فوق العاده
aviation pay	فوق العاده پرواز
ambasador extraordinary	سفیر فوق العاده
combat pay	فوق العاده جنگی
combat pay	فوق العاده رزمی
envoy extraordiinary	فرستاده فوق العاده
emergency loading	بارگذاری فوق العاده
emergency ration	جیره فوق العاده
unusually	بطور فوق العاده
a terrific time	مدت فوق العاده
wonderfully	عجیبانه فوق العاده
rarely	بطور فوق العاده
flight pay	فوق العاده پرواز
wonderfully well	فوق العاده خوب
thaumaturgic	خارق العاده سحر
whizzbang	ممتاز خارق العاده
whizbang	ممتاز خارق العاده
jitters	عصبانیت فوق العاده
breakneck	فوق العاده خطرناک
ice-cold	فوق العاده سرد
thaumaturgy	کار خارق العاده
ice cold	فوق العاده سرد
supersensitive	فوق العاده حساس
emergency	فوق العاده اضطراری
supersubtle	فوق العاده فریف
emergencies	فوق العاده اضطراری
supersubtlety	فرافت فوق العاده
invaluable	فوق العاده گرانبها
enormously	فوق العاده زیاد
supernaturally	بطور خارق العاده
emolument	حق الزحمه فوق العاده
extras	فوق العاده اضافی
monstrous cruelly	بیرحمی فوق العاده
overactive	فوق العاده فعال
overhelming	زیاد فوق العاده
overrider	حق دلالی فوق العاده
extra-	فوق العاده اضافی
rarely beautiful	استثنائی یافوق العاده
ripsnorter	چیز فوق العاده