Dictiornary-Farsi | نشو و نمای نباتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 172 (9 milliseconds)

English	Persian
vegetation	نشو و نمای نباتی


Other Matches

vegetable	نباتی
vegetative	نباتی
vegetal	نباتی
azimuth circle	قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
humus	خاک نباتی
honeydew	شهد نباتی
margarin	کره نباتی
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
vegetative nervous system	دستگاه عصبی نباتی
neurovegetative system	دستگاه اعصاب نباتی
autonomic nervous system	دستگاه عصبی نباتی
close up view	نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
galenical	دوای نباتی داروی جالینوسی
sympathetics	سلسله پیهای نباتی باشد
peat	زغالسنگ نارس خاک نباتی
vegetable kingdom	جهان گیاهان مولود نباتی
parasympathetic	عمل کننده ماننددستگاه عصبی نباتی
sponge cake	کیکی که با روغن نباتی درست میشود
sponge cakes	کیکی که با روغن نباتی درست میشود
parasympathetic	وابسته به دستگاه عصبی نباتی پاراسمپاتی
vegetable oil	روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
fanades	نمای سر در
facades	نمای سر در
facade	نمای سر در
candies	شیرین کردن نباتی کردن
candy	شیرین کردن نباتی کردن
full view	نمای تمام رخ
full view	نمای روبرو
front	نمای ساختمان
city view	نمای شهر
inclined face of dam	نمای مایل سد
incrustation	نمای مرمر
display image	نمای تصویر
downstream face	نمای پایاب
east elevation	نمای غربی
end gable	نمای جانبی
fore front	نمای اصلی
front view	نمای جلویی
rear sight	نمای پشت
front view	نمای جلو
incrustment	نمای مرمر
linear perspective	نمای خطی
two tower facade	نمای دو برجی
sectional view	نمای برشی
side view	نمای جانبی
side view	نمای پهلویی
top view	نمای فوقانی
side view	نمای جنبی
plan view	نمای بالا
partial view	نمای جزیی
facade	نمای خارجی
waterproofing upstream face	پوشش نمای سر اب
moment index	نمای گشتاور
outside view	نمای خارجی
upstream face	نمای سراب
theoretical mode	نمای نظری
frontage	نمای ساختمان
front	نمای جلو
face	نمای خارجی
faces	نمای خارجی
landscape	نمای زمین
landscaped	نمای زمین
landscapes	نمای زمین
alternating perspective	نمای متناوب
landscaping	نمای زمین
facade	نمای خارجی
frontispiece	نمای سردر
facades	نمای خارجی
contour	نمای کرانی
fanades	نمای خارجی
mantlepieces	نمای بخاری
mantelpieces	نمای بخاری
mantelpiece	نمای بخاری
frontages	نمای ساختمان
fronting	نمای ساختمان
close up view	نمای کلوزاپ
outlining	نمای کلی
outlined	نمای کلی
outlines	نمای کلی
outline	نمای کلی
brick facing	نمای اجری
chimneypiece	نمای بخاری
auxiliary view	نمای کمکی
front	نمای ساختمان
frontispieces	نمای سردر
fronting	نمای جلو
aerial perspective	نمای هوایی
reversible perspective	نمای بازگشت پذیر
sea front	نمای دریایی شهر
tableau	دور نمای نقاشی
program flowchart	روند نمای برنامه
sea fiont	نمای دریایی شهر
planisphere	جهان نمای مسطح
tableaus	دور نمای نقاشی
shadow tuning indicator	میزان نمای سایهای
storm card	طوفان نمای دریایی
waviness	موج نمای جعد
shop front	ازاره نمای بنا
shop fronts	ازاره نمای بنا
face	[نمای خارج ساختمان]
to front a house with marble	نمای خانهای رابامرمرساختن
taximeter	مسافت نمای تاکسی
strict profile view	نمای نیمرخ کامل
tableaux	دور نمای نقاشی
magnetic compass	قطب نمای مغناطیسی
georama	جهان نمای پوک
gyro compass	قطب نمای ژیروسکوپی
gyro compass	قطب نمای نجومی
inclined face of dam	نمای شیبدار بند
air speed indicator	سرعت نمای هواپیما
induction compass	قطب نمای القائی
accelerometer	سرعت نمای هواپیما
astro compass	قطب نمای نجومی
astro compass	قطب نمای ژیروسکوپی
marble facing	نمای سنگ مرمری
back facade	نمای پشت ساختمان
angular perspective	نمای زاویه دار
episcotister	محرک نمای دیداری
deviascope	قطب نمای کشتی
display foreground	پیش نمای تصویر
compass azimuth	گرای قطب نمای کشتی
lensatic	قطب نمای عدسی دار
coverage diagram	نمای منطقه زیر پوشش
cello phane	کاغذ شیشه نمای سلولزی
direction board	پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
aperiodic compass	قطب نمای چفت شونده
cathode ray oscilloscope	نوسان نمای اشعه کاتدی
briggs meyers type indicator	سنخ نمای بریگز- مایر
speed light	چراغ سرعت نمای دریایی
characteristically	مقدار نمای یک عدد اعشاری
prismatic	قطب نمای اینه دار
planisphere	جهان نمای سطح نما
characteristic	مقدار نمای یک عدد اعشاری
sinusoidal projection	نقشه جهان نمای مسطح
magnetic indicator	سمت نمای مغناطیسی هواپیما
per standard compass	برحسب قطب نمای استاندارد
myers briggs type indicator	سنخ نمای مایرز- بریگز
speed cones	مخروق سرعت نمای ناو
spectroheliogram	تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
prehominid	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
aperiodic compass	قطب نمای با عقربه چفت شونده
aperiodic magnetic compass	قطب نمای مغناطیسی بدون نوسان
scaramouche	عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
scaramouch	عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
prehominidae	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
lichgate	طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
spectroheliograph	تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
gyro magnetic compass	قطب نمای ژیروسکوپی ناوژیروسکوپ مغناطیسی
detail view	نمای فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
wind tie	پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
overmantel	ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
spiders	عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
gyrograph	نمودارهای تصحیحات قطب نمای مغناطیسی ناو
spider	عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
mercator projection	نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
characteristically	مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
moquette	پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
characteristic	مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
femur	[نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
gyrolog	دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
Galilee	[هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
pithecanthropus	انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
x engine	موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
opalite	ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
sailwing	هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
combined speed indicator	عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
directional gyro indicator	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
exonarthex	[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
indicated airspeed	سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
cross hairs	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
landscape carpet	فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]