English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
Other Matches
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
carburetor tickler پاک کننده لولههای کاربراتور
vapor trail لولههای بخار
vaporizer بخار کننده
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
miasmas دم یادمه بد بو بخار یادمه مسموم کننده
miasma دم یادمه بد بو بخار یادمه مسموم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
upkeep هزینه نگهداری وتعمیر
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
maintainability ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
precipitation of moisture انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bronchial tubes لولههای نایژ
blow tubes لولههای دمنده
guide pipes لولههای راهنما
drop message لولههای خبر
ducts لولههای هوا
voice tube لولههای صدارسان
malpighian tubes or vessels لولههای ملپیگی
fallopian tubes لولههای رحم
flying lines لولههای متحرک
ear-splitting کر کننده
refutatory رد کننده
filleting پر کننده
fillets پر کننده
solver حل کننده
fillet پر کننده
renunciant رد کننده
filleted پر کننده
catterer پچ پچ کننده
bandwidth یچ کننده
crusher له کننده
repudiationist رد کننده
mauler له کننده
attenuant اب کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
refuser رد کننده
crepitant خش خش کننده
spurner رد کننده
bender خم کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
renunciant کننده
hopper لی لی کننده
tracker پی کننده
puffer پف کننده
benders خم کننده
prattfall پچ پچ کننده
refutative رد کننده
abjurer or abjuror کننده
skittish رم کننده
prater پچ پچ کننده
hoppers لی لی کننده
filler پر کننده
deletive حک کننده
bidder کننده
swooner غش کننده
bidders کننده
trackers پی کننده
fluxing oil اب کننده
attacking تک کننده
whisperer پچ پچ کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
solvent اب کننده
solvents اب کننده
rebutter رد کننده
thinner کم کننده
doer کننده
sensor حس کننده
doers کننده
jaberer پچ پچ کننده
surfy کف کننده
syncopator غش کننده
mitigative کم کننده
fizzy کف کننده
deflective کج کننده
mitigatory کم کننده
commulator یک سو کننده
mumbler من من کننده
fillers پر کننده
percutient دق کننده
noncommittal رد کننده
secondary sewers لولههای فرعی فاضلاب
casing pipe لولههای غیرمشبک چاه
quick ening زنده کننده
quantizer پلهای کننده
annihilator نابود کننده
quantizer رقمی کننده
divider تقسیم کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com