Dictiornary-Farsi | نصیب مصرف کننده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)

English	Persian
consumer surplus	نصیب مصرف کننده


Other Matches

the producer and the consumer	تولید کننده و مصرف کننده
consumers	مصرف کننده
user	مصرف کننده
users	مصرف کننده
consumer	مصرف کننده
consumer equilibrium	تعادل مصرف کننده
consumer's choice	انتخاب مصرف کننده
representative consumer	مصرف کننده نمونه
soverignty of the consumer	حاکمیت مصرف کننده
consumer choice	انتخاب مصرف کننده
rational consumer	مصرف کننده عقلائی
consumer credit	اعتبار مصرف کننده
consumer behaviour	رفتار مصرف کننده
consumerism	حمایت از مصرف کننده
service cable	کابل مصرف کننده
consumer preference	رجحان مصرف کننده
consumer protection	حمایت از مصرف کننده
consumer psychology	روانشناسی مصرف کننده
consumer sovereignty	حاکمیت مصرف کننده
theory of consumer's choice	نظریه انتخاب مصرف کننده
consumer economics	علم اقتصاد مصرف کننده
dominant user	یکان مصرف کننده عمده
consumer's surplus	یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
consumer appeal	تاثیر محصول روی مصرف کننده
recommended retail price	قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
consumer advertising	تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
portion	نصیب
portions	نصیب
form utility	در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
i got the worst of it	بدترازهمه نصیب من شد
destinies	تقدیر نصیب و قسمت
destiny	تقدیر نصیب و قسمت
bespoke software	نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
neoclassical economics	در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
benzocaine	ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
May no one go thru such an ordeal.	نصیب گرگ بیابان نشود
gloriole	تاج اسمانی که نصیب نفس کشندگان میشود
average propensity to consume	میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility	اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics	امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
freeware	نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
power consumer	مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume	تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
shelf life	مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
corrector	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
wasters	مصرف
unemployed	بی مصرف
offtake	مصرف
disposal	مصرف
of no a	بی مصرف
waster	مصرف
income consumption curve	مصرف
consumption	مصرف
consumption possibility line	حد مصرف
usages	مصرف
usage	مصرف
consumerism	مصرف
extravagant	مصرف
wasteful	مصرف
aggregate consumption	مصرف کل
good for nothing	بی مصرف
expense	مصرف
expenditure	مصرف
comsumption	مصرف
wastes	بی مصرف
overall consumption	مصرف کل
waste	بی مصرف
sodden	بی مصرف
otiose	بی مصرف
consumable	مصرف شدنی
disposable	مصرف شدنی
conspicious consumption	مصرف تجملی
consumer brand	کالای پر مصرف
conspicuious consumption	مصرف تجملی
ready use	اماده مصرف
using	استعمال مصرف
throwaway	یکبار مصرف
shelf life	تاریخ مصرف
home use entry	اعلامیه مصرف
consumerism	مصرف گرایی
internal consumption	مصرف داخلی
present consumption	مصرف جاری
gasoline consumption	مصرف بنزین
power consumption	مصرف برق
power consumption	مصرف قدرت
power consumer	مصرف برق
abusing	سوء مصرف
permanent consumption	مصرف دائمی
abuses	سوء مصرف
present consumption	مصرف حال
private consumption	مصرف خصوصی
consume	مصرف کردن
consumed	مصرف کردن
consumes	مصرف کردن
fuel consumption	مصرف سوخت
per capita water consumption	مصرف سرانه اب
per capita consumption	مصرف سرانه
national consumption	مصرف ملی
inconsumable	مصرف نکردنی
maximum power demand	مصرف حداکثر
mass consumption	مصرف کلان
mass consumption	مصرف انبوه
induced consumption	مصرف القائی
induced consumption	مصرف تشویقی
industrial consumption	مصرف صنعتی
idle stock	موجودی بی مصرف
utilization	مصرف بکاربری
abused	سوء مصرف
peak load	بحبوحه مصرف
abuse	سوء مصرف
partial substitution	جانشینی مصرف
high mass consumption	مصرف انبوه
optional consumption	مصرف اختیاری
home consumption	مصرف خانگی
home consumption	مصرف داخلی
productive consumption	مصرف مولد
spends	مصرف کردن
dismantles	بی مصرف کردن
dismantling	بی مصرف کردن
use up	مصرف کردن
usage rate	نرخ مصرف
utilizable <adj.>	قابل مصرف
unproductive consumption	مصرف بیهوده
transitory consumption	مصرف انتقالی
transitory consumption	مصرف گذرا
dismantled	بی مصرف کردن
dismantle	بی مصرف کردن
consumption possibility line	خط امکانات مصرف
exhausted	مصرف شده
consumption rate	نواخت مصرف
consumption rate	میزان مصرف
consumption rate	اهنگ مصرف
consumption schedule	جدول مصرف
consumption theory	نظریه مصرف
to use up	مصرف کردن
throw away	چیز بی مصرف
ready for use	اماده مصرف
rate of consumption	نرخ مصرف
put away	مصرف کردن
propensity to consume	تمایل به مصرف
propensity to consume	گرایش به مصرف
eat	مصرف کردن
eats	مصرف کردن
spend	مصرف کردن
expenditure credit	اعتبار مصرف
excise tax	مالیات بر مصرف
rival consumption	مصرف رقابتی
expendable	مصرف پذیر
rag	بی مصرف شدن
rags	بی مصرف شدن
domestic consumption	مصرف خانگی
internal power	مصرف داخلی
expenditure	میزان مصرف
energy consumption	مصرف انرژی
consumption function	تابع مصرف
utilization	مورد مصرف
capital consumption	مصرف سرمایه
suitable <adj.>	مصرف کردنی
usable <adj.>	مصرف کردنی
usages	موارد مصرف
applicable <adj.>	مصرف کردنی
utilizations	موارد مصرف
utilisations	موارد مصرف
useful <adj.>	مصرف کردنی
utilisation [British]	مورد مصرف
exploitation [utilization]	مورد مصرف
utilisable [British] <adj.>	قابل مصرف
useful <adj.>	قابل مصرف
usable <adj.>	قابل مصرف
suitable <adj.>	قابل مصرف
autonomous consumption	مصرف مستقل
bootless	بی مصرف بی علاج
utilisable [British] <adj.>	مصرف کردنی
using	مورد مصرف
utilizable <adj.>	مصرف کردنی
usage	مورد مصرف
irrigation consumption	مصرف ابیاری
applicable <adj.>	قابل مصرف
recive	مصرف کنید
uses	استعمال مصرف
coefficient of utility	ضریب مصرف
TAN [Transaction authentication number]	رمز یکبار مصرف
use	استعمال مصرف
dud	بی مصرف گلوله معیوب
price consumption curve	منحنی قیمت مصرف
total consumption burner	مشعل تمام مصرف کن
primary consumers	مصرف کنندگان نخستین
home use entry	اعلامیه مصرف شخصی
expendable property	اماد مصرف شدنی
disposable tableware	ظروف یک بار مصرف
to lay up in a napkin	بی مصرف نگاه داشتن
single-use tableware	ظروف یک بار مصرف
indirect consumption	مصرف غیر مستقیم
to be on the strain	زیاد مصرف شدن
secondary consumers	مصرف کنندگان دومین
gewgaws	چیز قشنگ بی مصرف
underconsumption theory	نظریه مصرف ناکافی
offer curve	منحنی قیمت مصرف