Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
communication system	نظام ارتباطی
Other Matches
marxist economics	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
HyperTerminal	برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
dress left	از چپ نظام یا از راست نظام
disconnectedness	بی ارتباطی
communication line	خط ارتباطی
tie line	خط ارتباطی
long distance line	خط ارتباطی
incorerence rency	بی ارتباطی
irrelation	بی ارتباطی
inconsequence	بی ارتباطی
association areas	مناطق ارتباطی
routes of communication	کانالهای ارتباطی
routes of communication	مسیرهای ارتباطی
relationship therapy	درمان ارتباطی
association nuclei	هستههای ارتباطی
long distance cable	کابل ارتباطی
telecommunication cable	کابل ارتباطی
association pathway	گذرگاه ارتباطی
communication interface	میانجی ارتباطی
communications terminal	ترمینالهای ارتباطی
answer/originate	رسانه ارتباطی
communication device	دستگاه ارتباطی
networks	شبکه ارتباطی
communication circuit	مدار ارتباطی
communication channels	وسایل ارتباطی
communication channel	کانال ارتباطی
communication channel	کانل ارتباطی
communication channel	مجرای ارتباطی
communication cable	کابل ارتباطی
network	شبکه ارتباطی
communication protocol	پروتکل ارتباطی
trunk cable	کابل ارتباطی
association neuron	نورون ارتباطی
communication link	پیوند ارتباطی
communication network	شبکه ارتباطی
communication link	اتثال ارتباطی
disrelation	عدم ارتباط بی ارتباطی
bands	مدار ارتباطی که سیگنال
frontal association area	منطقه ارتباطی پیشانی
band	مدار ارتباطی که سیگنال
communication control character	کاراکتر کنترل ارتباطی
engineering circuit	کانال ارتباطی فنی
communication	مراوده وسایل ارتباطی
receive	پذیرش داده از یک خط ارتباطی
line of communications	خطوط ارتباطی زمین
receives	پذیرش داده از یک خط ارتباطی
system	نظام
trends	نظام
trend	نظام
chuck	سه نظام
chucked	سه نظام
military	نظام
chucks	سه نظام
systems	نظام
left d.	نظام به چپ
dedicated	خط ارتباطی برای کار خاص
air ground liaison code	کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
conscription	نظام وفیفه
military	مربوط به نظام
cognitive system	نظام شناختی
phonology	نظام صوتی
cavalry	سواره نظام
dragoons	سواره نظام
double standard	نظام دو معیاری
closed system	نظام بسته
communism	نظام اشتراکی
feudalism	نظام زمینداری
military service	نظام وفیفه
infantry	پیاده نظام
accounting system	نظام حسابداری
action system	نظام عمل
boring chuck	سه نظام مته
biosystem	نظام زیستی
binary system	نظام دو نمادی
delusional system	نظام هذیانی
barter system	نظام تهاتری
barter system	نظام پایاپای
biological system	نظام زیستی
caste system	نظام کاستی
banking system	نظام بانکداری
centralized system	نظام متمرکز
system dynamics	پویائی نظام
chuck wrench	اچار سه نظام
class system	نظام طبقاتی
agrarian system	نظام ارضی
capitalist system	نظام کاپیتالیسم
collectivism	نظام اشتراکی
social system	نظام اجتماعی
skirmisher	پیاده نظام
serfdom system	نظام سرفی
serfdom system	نظام رعیتی
serfdom	نظام رعیتی
sensorium	نظام حسی
price system	نظام قیمتی
price system	نظام قیمت
open system	نظام باز
musculature	نظام عضلانی
systematization	نظام دهی
systems analysis	نظام شناسی
mechanism of the organ	نظام تشکیلات
yeomanry	سواره نظام
welfare system	نظام رفاهی
value system	نظام ارزشها
underdetermined system	نظام نامعین
the military profession	کار نظام
taylorism	نظام تیلور
tax system	نظام مالیاتی
modern system	نظام جدید
modern system	نظام نوین
factory system	نظام کارخانهای
educational system	نظام اموزشی
economic system	نظام اقتصادی
dynamic system	نظام پویا
dual price system	نظام دو قیمتی
drill chuck	سه نظام مته
cutter chuck	سه نظام فرز
credit system	نظام اعتباری
conversational system	نظام محاورهای
communist system	نظام کمونیستی
household system	نظام خانوادگی
filing system	نظام بایگانی
foot infantry	پیاده نظام
mnemonic system	نظام یادیار
mixed system	نظام مختلط
miniature system	خرده نظام
market system	نظام بازار
man power	مشمولین نظام
landlordism	نظام اربابی
jaw chuck	سه نظام فک دار
serfdom	نظام دهقانی
incentive system	نظام تشویقی
household system	نظام تولیدخانوادگی
hand operated chuck	سه نظام دستی
colonial system	نظام استعماری
dragoon	سواره نظام
chuck	دستگاه نظام
socialism	نظام اشتراکی
chucks	دستگاه نظام
system	نظام سیستم
serviced	نظام وفیفه
exemption	معافی نظام
code	نظام نامه
horseman	سواره نظام
chucks	صفحه نظام
service	نظام وفیفه
chucked	دستگاه نظام
horse	سواره نظام
regulations	نظام نامه
order	نظام معماری
systems	نظام سیستم
chuck	صفحه نظام
chucked	صفحه نظام
connect	اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
channels	خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
paths	مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
channelled	خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
crosstalk	واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
path	مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
channeled	خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel	خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
optical	سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
telematics	واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
channeling	خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
answer	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answers	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
connects	اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
answering	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answered	پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
narrow band ISDN	نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN
progressive tax system	نظام مالیات تصاعدی
proportional tax system	نظام مالیات تناسبی
bimetallism	نظام پولی دو فلزی
slacker	فراری ازخدمت نظام
normal interval	فرمان از جلو نظام
phylarch	فرمانده سواره نظام
clamping chuck	سه نظام بست دار
capitalist system	نظام سرمایه داری
caste system	نظام طبقهای منفصل
cavalry unit	یکان سوار نظام
commercial banking system	نظام بانکداری تجارتی
planning system	نظام برنامه ریزی
chuck lathe	سه نظام ماشین تراش
closed system	نظام اقتصادی بسته
quota system	نظام سهمیه بندی
foot soldier	سرباز پیاده نظام
federal reserve system	نظام فدرال رزرو
foreign value system	نظام ارزشی بیگانه
free economic system	نظام اقتصاد ازاد
free enterprise system	نظام تجارت ازاد
free enterprise system	نظام اقتصاد ازاد
free market system	نظام بازار ازاد
gold backing system	نظام پشتوانه طلا
gold backing system	نظام پایه طلا
gold standard	نظام پولی طلا
gold standard	نظام پایه طلا
grabby	نفر پیاده نظام
cosmologies	نظام عالم وجود
extended family system	نظام فامیلی گسترده
exchange rate system	نظام نرخ ارز
ironside	نام سواره نظام

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com