Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
lysenkoism
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
Other Matches
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
eurytopic
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
m factors
عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
elements of weather
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
state hood
حالت وشرایط ایالات امریکا
emotional and physical
روحی وبدنی
elasticity of factor substitution
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
come to grips with
<idiom>
با نظریهای جنگیدن
progestational
وابسته بتغییرات هورمونی وبدنی زن قبل از حاملگی
are there any remarks?
ایا کسی نظریهای
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
rezone
محیط چیزی را اصلاح کردن محیط را تغییر دادن
quantity theory of money
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
bioecology
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
veil of money
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
to tip something
[British E]
ته نشین شدن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
ذخیره کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
رسوب کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
successions
وراثت
heirship
وراثت
heredity
وراثت
succession
وراثت
inheritances
وراثت
descent
وراثت
descents
وراثت
inheritance
وراثت
heirdom
وراثت
genetics
علم وراثت
hereditability
وراثت پذیری
succession law
قوانین وراثت
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
use inheritance
وراثت ناشی از کاربرد
certificate of exclusive inheritance
گواهی انحصار وراثت
letter testamentary
تصدیق انحصار وراثت
charge and discharge statements
حساب انحصار وراثت
inheritances
مرده ریگ وراثت
inheritance
مرده ریگ وراثت
mendel's law
قانون وراثت مندل درموردجانوران وگیاهان
environmental test
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
corporeal
جسمانی
fleshly
جسمانی
physical
جسمانی
carnal
جسمانی
genetic
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
genetics
شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
outworld
دنیای جسمانی
marasmus
پژمردگی جسمانی
corporeality
جسمانی بودن
physical handicap
معلولیت جسمانی
materials
مادی جسمانی
material
مادی جسمانی
in the f.
بصورت جسمانی
worldly
جسمانی مادی
fleshpot
لذایذ جسمانی
corporality
هستی جسمانی تن
sensual
شهوانی جسمانی
physical fitness
امادگی جسمانی
physical
مادی جسمانی
bodily harm
صدمه جسمانی
incorporating
غیر جسمانی
incorporates
غیر جسمانی
incorporate
غیر جسمانی
fleshpots
راحتی جسمانی
sensuousness
پیروی جسمانی
sentience
حساسیت جسمانی
temporal
جسمانی زمانی
earthen
مادی جسمانی
bodily
واقعا جسمانی
somatization
جسمانی کردن
physical movement
حرکت جسمانی
believers
معتقد
believer
معتقد
substantiating
ماهیت جسمانی دادن به
profaneness
وابستگی بچیزهای جسمانی
rough up
<idiom>
حمله وصدمه جسمانی
substantiated
ماهیت جسمانی دادن به
anthropometry
انسان سنجی جسمانی
tussle
مسابقه جسمانی کشمکش
carnally
بطور جسمانی یا شهوانی
substantiates
ماهیت جسمانی دادن به
somatization disorder
اختلال جسمانی کردن
somatoform disorder
اختلال جسمانی شکل
tussled
مسابقه جسمانی کشمکش
substantiate
ماهیت جسمانی دادن به
the outward man
ادم جسمانی جسم
incarnate
دارای شکل جسمانی
tussling
مسابقه جسمانی کشمکش
tussles
مسابقه جسمانی کشمکش
dysaesthesia
اختلال حواس جسمانی
stressing
تنش جسمانی- روانی
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
sensuous
مبنی بر لذات جسمانی
sensuously
مبنی بر لذات جسمانی
physical fitness
امادگی عمومی جسمانی
stresses
تنش جسمانی- روانی
stress
تنش جسمانی- روانی
physical anthropology
انسان شناسی جسمانی
casualist
معتقد به اتفاق
resurrectionist
معتقد برستاخیز
theist
معتقد بخدا
predestinarian
معتقد به تقدیر
polygamist
معتقد به تعددزوجات
trinitarian
معتقد به تثلیث
introspectionist
کسیکه معتقد به
fatalist
معتقد به سرنوشت
infantilism
کندی رشد جسمانی وعقلانی
habitus
وضعیت ساختمان جسمانی هیکل
spiritualists
معتقد بارتباط باارواح
spiritualist
معتقد بارتباط باارواح
nihilist
معتقد به مکتب nihilism
rationalist
معتقد به فلسفه عقلانی
naturalist
معتقد به فلسفه طبیعی
naturalists
معتقد به فلسفه طبیعی
idealist
معتقد به ایده الیسم
henotheist
معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
rationalistic
معتقد به اصالت عقل
moralist
معتقد به اصول اخلاق
moralists
معتقد به اصول اخلاق
red tapist
معتقد به red-tapism
materialists
معتقد به اصالت ماده
materialist
معتقد به اصالت ماده
trinitarian
معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
hard as nails
<idiom>
ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
epicurus
نام فیلسوف یونانی که معتقد
principle
معتقد باصول ومبادی کردن
rabbinist
معتقد به احادیث بنی اسرائیل
biracialism
معتقد به یا دارای دونژاد بودن
adoptionist
معتقد به فرزند خواندگی عیسی
evolutionist
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
socialist
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
self-righteousness
معتقد بعدالت وتقوی خود
socialists
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
self righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
self-righteous
معتقد بعدالت وتقوی خود
zombiism
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
m factors
عوامل ام
effects
عوامل
bureaucrat
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrats
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
totemite
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
totemist
معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
representationalist
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
motivational factors
عوامل محرکه
natural agents
عوامل طبیعی
production factors
عوامل تولید
demand factors
عوامل تقاضا
factor demand
تقاضای عوامل
factor price
قیمت عوامل
factor productivity
بازدهی عوامل
psychological factors
عوامل روانی
balancing factors
عوامل جبرانی
excusatory conditions
عوامل رافعه
factor proportion
نسبت عوامل
justificatory conditions
عوامل موجهه
allocative factors
عوامل تخصیصی
factors of production
عوامل تولید
agents of production
عوامل تولید
complementary factors
عوامل مکمل
technical data
عوامل فنی
total factor productivity
بازدهی کل عوامل
human factor
عوامل انسانی
constant factors
عوامل ثابت
adverse factors
عوامل نامساعد
growth factors
عوامل رشد
variable factors
عوامل متغیر
aerodynamic factors
عوامل ایرودینامیکی
elements of expense
عوامل هزینهای
institutional factors
عوامل نهادی
animalist
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
sabbatarian
مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
infallibilist
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
geocentric
معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
factor analysis
تجزیه و تحلیل عوامل
weathering
اثر عوامل جوی
competitive factors
عوامل محرک رقابت
o technique
تحلیل عوامل زمانی
diseconomies
عوامل زیان اور
factor price distortions
انحراف قیمت عوامل
market forces
عوامل موثردر بازار
factor price equalization
برابرسازی قیمت عوامل
factor productivity
بهره دهی عوامل
cryptovariable
عوامل متغیر رمز
elements of expense
عوامل تولید هزینه
ingredients
داخل شونده عوامل
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
fixed factor
عوامل تولید ثابت
fixed factor
عوامل ثابت تولید
ingredient
داخل شونده عوامل
factor markets
بازارهای عوامل تولید
mechanism
عوامل مکانیکی مکانیزم
factor cost line
خط هزینه عوامل تولید
factor earnings
درامد عوامل تولید
polygene
عوامل توارثی غیرهمردیف
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
factor mobility
تحرک عوامل تولید
mechanisms
عوامل مکانیکی مکانیزم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com