Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
location theory
نظریه تعیین مکان
Other Matches
theory of income determination
نظریه تعیین درامد
location of industry
تعیین مکان صنعت
location theory
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
barnstorm
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
left shift
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs
دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peeked
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement
اختلاف مکان تغییر مکان
moves
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move
کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
authentication
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
migration
نقل مکان نقل مکان کردن
dosimetry
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locates
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
suggestion
نظریه
suggestions
نظریه
opinion
نظریه
in the light of
نظریه
opinions
نظریه
queuing theory
نظریه صف
positioned
نظریه
queing theory
نظریه صف
recommendation
نظریه
lookout
نظریه
lookouts
نظریه
theories
نظریه
points of view
نظریه
point of view
نظریه
theorem
نظریه
theorems
نظریه
outlook
نظریه
viewpoint
نظریه
position
نظریه
theory
نظریه
notions
نظریه
comment
نظریه
commented
نظریه
commenting
نظریه
notion
نظریه
recommendations
نظریه
viewpoints
نظریه
thebe
نظریه
viewed
نظریه
views
نظریه
view
نظریه
viewing
نظریه
two cents worth
<idiom>
نظریه
locations
مکان
spots
مکان
place
مکان
places
جا مکان
places
مکان
placing
جا مکان
illocal
بی مکان
placing
مکان
location
مکان
locus
مکان
part
مکان
stead
مکان
stabilizer
مکان
stabilisers
مکان
sites
مکان
spot
مکان
purlieus
مکان جا
site
مکان
sited
مکان
there
ان مکان
place
جا مکان
spaces
مکان
space
مکان
one factor theory
نظریه یک عاملی
perturbation theory
نظریه اختلال
network theory
نظریه شبکه
reading
نظریه شور
transformism
نظریه تطور
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
transformational theory
نظریه تطور
noncontinuity theory
نظریه ناپیوستگی
theorists
نظریه پرداز
readings
نظریه شور
classical theory
نظریه کلاسیک
capital theory
نظریه سرمایه
balance theory
نظریه توازن
automata theory
نظریه ماشینها
attensity
در نظریه تیچز
molecular theory
نظریه مولکولی
theorist
نظریه پرداز
value theory
نظریه ارزش
three component theory
نظریه سه مولفهای
equilibrium theory
نظریه تعادل
poetics
نظریه شاعرانه
valence theory
نظریه والانسی
automata
نظریه ماشین ها
submission
افهار نظریه
theoreticians
نظریه پرداز
theoretician
نظریه پرداز
refutes
رد کردن نظریه
refuted
رد کردن نظریه
refute
رد کردن نظریه
probability theory
نظریه احتمال
quantum theory
نظریه کوانتومی
representation theory
نظریه نمایش
queuing theory
نظریه صف بندی
set theory
نظریه مجموعه ها
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
price theory
نظریه قیمت
refuting
رد کردن نظریه
probability theory
نظریه احتمالات
notional
فکر نظریه
replacement theory
نظریه جایگزینی
theory of value
نظریه ارزش
graph theory
نظریه گرافها
economic theory
نظریه اقتصادی
dust cloud theory
نظریه غباری
two factor theory
نظریه دو عاملی
viewing
نظریه عقیده
local theory
نظریه اختصاصی
social theory
نظریه اجتماعی
theorem proving
اثبات نظریه
duplicity theory
نظریه دو جزیی
theorization
نظریه پردازی
facet theory
نظریه رویه ها
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
heam yoei vooly
نظریه نیرو
hartree theory
نظریه هارتری
general theory
نظریه عمومی
game theory
نظریه بازی
game theory
نظریه بازیها
viewed
نظریه عقیده
field theory
نظریه میدانی
group theory
نظریه گروهها
stagnation thesis
نظریه رکود
electron theory
نظریه الکترونها
view
نظریه عقیده
group theory
نظریه گروهی
learning theory
نظریه یادگیری
views
نظریه عقیده
communication theory
نظریه ارتباطات
information theory
نظریه اطلاعات
information theory
نظریه خبر
information theory
نظریه اگاهی
logic theory
نظریه منطقی
electron theory
نظریه الکترونی
recapitulation theory
نظریه بازپیدایی
maxwellian view
نظریه ماکسولی
theory of saving
نظریه پس انداز
continuity theory
نظریه پیوستگی
consumption theory
نظریه مصرف
communication theory
نظریه ارتباط
theory of rent
نظریه اجاره
innovation theory
نظریه نواوری
tetrachromatic theory
نظریه چهاررنگی
theory of numbers
نظریه اعداد
theory of accumulation
نظریه انباشته
kinetic theory
نظریه جنبشی
theory of relativity
نظریه نسبیت
public place
مکان عمومی
loci
مکان هندسی
left shift
تغییر مکان به چپ
displacement
تغییر مکان
print position
مکان چاپ
nowhere
در هیچ مکان
location counter
مکان شمار
facility
مکان ساختمان
topography
مکان نگاری
topology
مکان شناسی
topologist
مکان شناس
topographer
مکان نگار
displeacement of water
تغییر مکان اب
locative
دال بر مکان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com