Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
symptom substitution theory
نظریه جانشینی نشانه ها
Other Matches
elasticity of factor substitution
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
substitution
جانشینی
vicarious
جانشینی
subrogation
جانشینی
succession
جانشینی
successions
جانشینی
locum tenecy
جانشینی
replacements
جانشینی
vicariousness
جانشینی
replacement
جانشینی
vicegerency
جانشینی
successions
ردیف جانشینی
paradigmatic axis
محور جانشینی
subsittution effect
اثر جانشینی
replacement capital
سرمایه جانشینی
succession
ردیف جانشینی
subsitute
جانشینی کالاها
elasticity of substitution
کشش جانشینی
potential substitution
جانشینی بالقوه
displacement reaction
واکنش جانشینی
standby time
زمان جانشینی
standby equipment
تجهیزات جانشینی
expromission
جانشینی بدهکار
substitution
تعویض جانشینی
complete substitution
جانشینی کالاها
substitute material
مواد جانشینی
substitution effect
اثر جانشینی
partial substitution
جانشینی مصرف
substitutionary
تعویض جانشینی
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
who claims the succession ?
چه کسی ادعای جانشینی
import substitution policy
سیاست جانشینی واردات
displacement titration
تیتر کردن جانشینی
replacement investment
سرمایه گذاری جانشینی
vicarious conditioning
شرطی شدن جانشینی
marginal rate of substitution
نرخ نهائی جانشینی
substitutional solid solution
محلول جامد جانشینی
alias
نام جانشینی که به فایل
supersession
جانشینی لغو شدگی
aliases
نام جانشینی که به فایل
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
partial substitution
جانشینی کامل برای دو کالا
trade off between inflation and
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
standard
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
blind score
امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
theories
نظریه
recommendation
نظریه
recommendations
نظریه
position
نظریه
positioned
نظریه
lookout
نظریه
lookouts
نظریه
in the light of
نظریه
viewpoint
نظریه
theory
نظریه
theorem
نظریه
notion
نظریه
notions
نظریه
outlook
نظریه
points of view
نظریه
point of view
نظریه
opinions
نظریه
opinion
نظریه
viewpoints
نظریه
theorems
نظریه
queuing theory
نظریه صف
viewing
نظریه
viewed
نظریه
queing theory
نظریه صف
thebe
نظریه
view
نظریه
suggestions
نظریه
suggestion
نظریه
two cents worth
<idiom>
نظریه
comment
نظریه
commented
نظریه
commenting
نظریه
views
نظریه
theory of numbers
نظریه اعداد
theory of relativity
نظریه نسبیت
theory of rent
نظریه اجاره
theory of saving
نظریه پس انداز
theorization
نظریه پردازی
theorem proving
اثبات نظریه
theory of accumulation
نظریه انباشته
reading
نظریه شور
replacement theory
نظریه جایگزینی
representation theory
نظریه نمایش
social theory
نظریه اجتماعی
stagnation thesis
نظریه رکود
innovation theory
نظریه نواوری
continuity theory
نظریه پیوستگی
tetrachromatic theory
نظریه چهاررنگی
transformism
نظریه تطور
theory of value
نظریه ارزش
notional
فکر نظریه
submission
افهار نظریه
theoreticians
نظریه پرداز
theoretician
نظریه پرداز
refuting
رد کردن نظریه
refutes
رد کردن نظریه
refuted
رد کردن نظریه
value theory
نظریه ارزش
three component theory
نظریه سه مولفهای
transformational theory
نظریه تطور
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
two factor theory
نظریه دو عاملی
valence theory
نظریه والانسی
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
refute
رد کردن نظریه
logic theory
نظریه منطقی
heam yoei vooly
نظریه نیرو
hartree theory
نظریه هارتری
group theory
نظریه گروهی
group theory
نظریه گروهها
graph theory
نظریه گرافها
general theory
نظریه عمومی
game theory
نظریه بازی
game theory
نظریه بازیها
field theory
نظریه میدانی
perturbation theory
نظریه اختلال
one factor theory
نظریه یک عاملی
information theory
نظریه اگاهی
maxwellian view
نظریه ماکسولی
local theory
نظریه اختصاصی
molecular theory
نظریه مولکولی
network theory
نظریه شبکه
learning theory
نظریه یادگیری
noncontinuity theory
نظریه ناپیوستگی
kinetic theory
نظریه جنبشی
information theory
نظریه اطلاعات
information theory
نظریه خبر
facet theory
نظریه رویه ها
equilibrium theory
نظریه تعادل
communication theory
نظریه ارتباط
communication theory
نظریه ارتباطات
queuing theory
نظریه صف بندی
classical theory
نظریه کلاسیک
capital theory
نظریه سرمایه
balance theory
نظریه توازن
recapitulation theory
نظریه بازپیدایی
automata theory
نظریه ماشینها
attensity
در نظریه تیچز
quantum theory
نظریه کوانتومی
consumption theory
نظریه مصرف
probability theory
نظریه احتمال
electron theory
نظریه الکترونها
electron theory
نظریه الکترونی
poetics
نظریه شاعرانه
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
economic theory
نظریه اقتصادی
dust cloud theory
نظریه غباری
duplicity theory
نظریه دو جزیی
price theory
نظریه قیمت
probability theory
نظریه احتمالات
readings
نظریه شور
views
نظریه عقیده
set theory
نظریه مجموعه ها
theorists
نظریه پرداز
theorist
نظریه پرداز
automata
نظریه ماشین ها
view
نظریه عقیده
viewed
نظریه عقیده
viewing
نظریه عقیده
general theory of relativity
نظریه نسبیت عمومی
location theory
نظریه تعیین مکان
mathematical learning theory
نظریه ریاضی یادگیری
maxwell theory og light
نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
mechanistic theory
نظریه ماشینی نگری
underconsumption theory
نظریه مصرف ناکافی
liquidity preference theory
نظریه رجحان نقدینگی
ligand fild theory
نظریه میدان لیگاند
valence bond theory
نظریه پیوند والانس
labor theory of value
نظریه ارزش کار
l.f.t.
نظریه میدان لیگاند
james lange theory
نظریه جیمز- لانگه
young helmholtz theory
نظریه یانگ- هلمهولتس
put in one's two cents
<idiom>
به شخصی نظریه دادن
switched on
<idiom>
لحنی با نظریه تازه
need press theory
نظریه نیاز- فشار
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
theory of saving
نظریه مربوط به پس انداز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com