Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
general theory
نظریه عمومی
Search result with all words
general theory of relativity
نظریه نسبیت عمومی
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
Other Matches
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
general quarters
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
general orders
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
کارهای عمومی مصارف عمومی
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
positioned
نظریه
views
نظریه
points of view
نظریه
viewed
نظریه
opinions
نظریه
view
نظریه
point of view
نظریه
opinion
نظریه
notions
نظریه
notion
نظریه
recommendations
نظریه
thebe
نظریه
in the light of
نظریه
lookout
نظریه
lookouts
نظریه
position
نظریه
suggestion
نظریه
suggestions
نظریه
comment
نظریه
commented
نظریه
two cents worth
<idiom>
نظریه
commenting
نظریه
recommendation
نظریه
viewing
نظریه
queuing theory
نظریه صف
viewpoint
نظریه
outlook
نظریه
theories
نظریه
theory
نظریه
viewpoints
نظریه
theorem
نظریه
queing theory
نظریه صف
theorems
نظریه
readings
نظریه شور
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
transformism
نظریه تطور
transformational theory
نظریه تطور
reading
نظریه شور
maxwellian view
نظریه ماکسولی
two factor theory
نظریه دو عاملی
kinetic theory
نظریه جنبشی
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
probability theory
نظریه احتمالات
price theory
نظریه قیمت
poetics
نظریه شاعرانه
perturbation theory
نظریه اختلال
one factor theory
نظریه یک عاملی
noncontinuity theory
نظریه ناپیوستگی
network theory
نظریه شبکه
molecular theory
نظریه مولکولی
valence theory
نظریه والانسی
theory of accumulation
نظریه انباشته
three component theory
نظریه سه مولفهای
value theory
نظریه ارزش
theory of value
نظریه ارزش
stagnation thesis
نظریه رکود
learning theory
نظریه یادگیری
social theory
نظریه اجتماعی
local theory
نظریه اختصاصی
automata theory
نظریه ماشینها
quantum theory
نظریه کوانتومی
submission
افهار نظریه
theoreticians
نظریه پرداز
attensity
در نظریه تیچز
representation theory
نظریه نمایش
replacement theory
نظریه جایگزینی
recapitulation theory
نظریه بازپیدایی
notional
فکر نظریه
balance theory
نظریه توازن
tetrachromatic theory
نظریه چهاررنگی
theory of saving
نظریه پس انداز
theory of rent
نظریه اجاره
theory of relativity
نظریه نسبیت
theory of numbers
نظریه اعداد
refute
رد کردن نظریه
refuted
رد کردن نظریه
probability theory
نظریه احتمال
refutes
رد کردن نظریه
refuting
رد کردن نظریه
theorization
نظریه پردازی
theorem proving
اثبات نظریه
logic theory
نظریه منطقی
queuing theory
نظریه صف بندی
viewed
نظریه عقیده
group theory
نظریه گروهی
hartree theory
نظریه هارتری
theoretician
نظریه پرداز
duplicity theory
نظریه دو جزیی
dust cloud theory
نظریه غباری
economic theory
نظریه اقتصادی
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
electron theory
نظریه الکترونی
heam yoei vooly
نظریه نیرو
classical theory
نظریه کلاسیک
information theory
نظریه اگاهی
electron theory
نظریه الکترونها
group theory
نظریه گروهها
graph theory
نظریه گرافها
viewing
نظریه عقیده
views
نظریه عقیده
continuity theory
نظریه پیوستگی
view
نظریه عقیده
consumption theory
نظریه مصرف
communication theory
نظریه ارتباط
communication theory
نظریه ارتباطات
information theory
نظریه خبر
capital theory
نظریه سرمایه
field theory
نظریه میدانی
automata
نظریه ماشین ها
theorist
نظریه پرداز
theorists
نظریه پرداز
facet theory
نظریه رویه ها
set theory
نظریه مجموعه ها
game theory
نظریه بازی
information theory
نظریه اطلاعات
game theory
نظریه بازیها
equilibrium theory
نظریه تعادل
innovation theory
نظریه نواوری
crystal field theory
نظریه میدان بلور
Group theory
نظریه گروه ها
[ریاضی]
decision theory
نظریه تصمیم گیری
need press theory
نظریه نیاز- فشار
counterview
نظریه مخالف مواجهه
field theory
نظریه اساسی میدان
l.f.t.
نظریه میدان لیگاند
relativistic quantum theory
نظریه کوانتومی نسبیتی
labor theory of value
نظریه ارزش کار
set theory
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
ligand fild theory
نظریه میدان لیگاند
real will
نظریه اراده واقعی
equal sacrifice theory
برطبق این نظریه
excess capacity theory
نظریه مازاد فرفیت
expertize
نظریه فنی دادن
mathematical learning theory
نظریه ریاضی یادگیری
affective arousal theory
نظریه برانگیختگی عاطفی
Complex analysis
نظریه توابع
[ریاضی]
theory of functions of a complex variable
نظریه توابع
[ریاضی]
logic theorist
نظریه پرداز منطقی
maxwell theory og light
نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
location theory
نظریه تعیین مکان
density wave theory
نظریه موج چگالی
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
quantum theory of valence
نظریه کوانتومی والانس
liquidity preference theory
نظریه رجحان نقدینگی
mechanistic theory
نظریه ماشینی نگری
equal sacrifice theory
نظریه برابری فداکاری
sampling theory
نظریه نمونه گیری
put in one's two cents
<idiom>
به شخصی نظریه دادن
theory of income determination
نظریه تعیین درامد
theory of income distribution
نظریه توزیع درامد
counselled
نظریه دادن رایزنی
theory of monoplistic competition
نظریه رقابت انحصاری
theory of saving
نظریه مربوط به پس انداز
counsels
نظریه دادن رایزنی
counselling
نظریه دادن رایزنی
counseled
نظریه دادن رایزنی
counsel
نظریه دادن رایزنی
c.f.t
نظریه میدان بلور
james lange theory
نظریه جیمز- لانگه
underconsumption theory
نظریه مصرف ناکافی
valence bond theory
نظریه پیوند والانس
switched on
<idiom>
لحنی با نظریه تازه
young helmholtz theory
نظریه یانگ- هلمهولتس
bard cannon theory
نظریه بارد- کنون
second best theory
نظریه بهترین دوم
surplus energy theory
نظریه انرژی مازاد
theory of numbers
نظریه اعداد
[ریاضی]
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
statistical learning theory
نظریه اماری یادگیری
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
symptom substitution theory
نظریه جانشینی نشانه ها
steady state theory
نظریه حالت پایا
switch theory
نظریه راه گزینی
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
geometry of numbers
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
ring strain theory
نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
electrostatic crystal field theory
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
bargaining theory of wages
نظریه چانه زنی مزدها
baeyer strain theory
نظریه کرنش- کشیدگی بایر
perturbation
[terms]
آشفته
[در نظریه اختلال]
[فیزیک]
persuasions
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
persuasion
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
big push theory of development
نظریه فشار شدید توسعه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com