Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
stages theory of economic growth	نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
Search result with all words
take off	خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
Other Matches
drive to maturity	جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
economic theory	نظریه اقتصادی
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages	نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
innovation theory	ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
classical theory of money	نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population	نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
stages of economic growth	مراحل رشد اقتصادی
outlook	نظریه
recommendation	نظریه
queing theory	نظریه صف
queuing theory	نظریه صف
points of view	نظریه
viewpoints	نظریه
point of view	نظریه
opinions	نظریه
opinion	نظریه
in the light of	نظریه
suggestions	نظریه
recommendations	نظریه
commenting	نظریه
commented	نظریه
comment	نظریه
suggestion	نظریه
notion	نظریه
notions	نظریه
viewpoint	نظریه
thebe	نظریه
theorems	نظریه
theorem	نظریه
two cents worth <idiom>	نظریه
lookouts	نظریه
views	نظریه
position	نظریه
viewing	نظریه
positioned	نظریه
viewed	نظریه
theories	نظریه
lookout	نظریه
view	نظریه
theory	نظریه
theoreticians	نظریه پرداز
submission	افهار نظریه
theoretician	نظریه پرداز
game theory	نظریه بازی
game theory	نظریه بازیها
field theory	نظریه میدانی
facet theory	نظریه رویه ها
equilibrium theory	نظریه تعادل
electron theory	نظریه الکترونها
electron theory	نظریه الکترونی
electomagnetic theory	نظریه الکترومغناطیسی
notional	فکر نظریه
hartree theory	نظریه هارتری
attensity	در نظریه تیچز
balance theory	نظریه توازن
capital theory	نظریه سرمایه
classical theory	نظریه کلاسیک
consumption theory	نظریه مصرف
communication theory	نظریه ارتباطات
communication theory	نظریه ارتباط
automata theory	نظریه ماشینها
readings	نظریه شور
continuity theory	نظریه پیوستگی
duplicity theory	نظریه دو جزیی
dust cloud theory	نظریه غباری
reading	نظریه شور
theory of saving	نظریه پس انداز
theory of rent	نظریه اجاره
theory of relativity	نظریه نسبیت
theory of numbers	نظریه اعداد
theory of accumulation	نظریه انباشته
theorization	نظریه پردازی
theorem proving	اثبات نظریه
tetrachromatic theory	نظریه چهاررنگی
transformational theory	نظریه تطور
stagnation thesis	نظریه رکود
social theory	نظریه اجتماعی
theory of value	نظریه ارزش
value theory	نظریه ارزش
three component theory	نظریه سه مولفهای
viscoelastic theory	نظریه ویسکوالاستیک
two factor theory	نظریه دو عاملی
trireceptor theory	نظریه سه گیرندهای
trichromatic theory	نظریه سه رنگی
transformism	نظریه تطور
representation theory	نظریه نمایش
replacement theory	نظریه جایگزینی
recapitulation theory	نظریه بازپیدایی
learning theory	نظریه یادگیری
kinetic theory	نظریه جنبشی
perturbation theory	نظریه اختلال
innovation theory	نظریه نواوری
information theory	نظریه اطلاعات
information theory	نظریه خبر
information theory	نظریه اگاهی
heam yoei vooly	نظریه نیرو
group theory	نظریه گروهی
group theory	نظریه گروهها
graph theory	نظریه گرافها
local theory	نظریه اختصاصی
logic theory	نظریه منطقی
maxwellian view	نظریه ماکسولی
queuing theory	نظریه صف بندی
quantum theory	نظریه کوانتومی
probability theory	نظریه احتمال
probability theory	نظریه احتمالات
price theory	نظریه قیمت
poetics	نظریه شاعرانه
one factor theory	نظریه یک عاملی
noncontinuity theory	نظریه ناپیوستگی
network theory	نظریه شبکه
molecular theory	نظریه مولکولی
general theory	نظریه عمومی
automata	نظریه ماشین ها
set theory	نظریه مجموعه ها
refuted	رد کردن نظریه
theorists	نظریه پرداز
refute	رد کردن نظریه
valence theory	نظریه والانسی
theorist	نظریه پرداز
view	نظریه عقیده
refutes	رد کردن نظریه
viewing	نظریه عقیده
views	نظریه عقیده
viewed	نظریه عقیده
refuting	رد کردن نظریه
real will	نظریه اراده واقعی
counseled	نظریه دادن رایزنی
liquidity preference theory	نظریه رجحان نقدینگی
counselled	نظریه دادن رایزنی
theory of monoplistic competition	نظریه رقابت انحصاری
theory of income determination	نظریه تعیین درامد
theory of numbers	نظریه اعداد [ریاضی]
set theory	نظریه مجموعه ها [ریاضی]
theory of income distribution	نظریه توزیع درامد
mathematical learning theory	نظریه ریاضی یادگیری
maxwell theory og light	نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
young helmholtz theory	نظریه یانگ- هلمهولتس
decision theory	نظریه تصمیم گیری
crystal field theory	نظریه میدان بلور
counterview	نظریه مخالف مواجهه
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
quantity theory of money	نظریه مقداری پول
c.f.t	نظریه میدان بلور
switched on <idiom>	لحنی با نظریه تازه
bard cannon theory	نظریه بارد- کنون
need press theory	نظریه نیاز- فشار
counsel	نظریه دادن رایزنی
density wave theory	نظریه موج چگالی
theory of saving	نظریه مربوط به پس انداز
affective arousal theory	نظریه برانگیختگی عاطفی
mechanistic theory	نظریه ماشینی نگری
quantum theory of valence	نظریه کوانتومی والانس
underconsumption theory	نظریه مصرف ناکافی
put in one's two cents <idiom>	به شخصی نظریه دادن
equal sacrifice theory	نظریه برابری فداکاری
equal sacrifice theory	برطبق این نظریه
general theory of relativity	نظریه نسبیت عمومی
statistical learning theory	نظریه اماری یادگیری
field theory	نظریه اساسی میدان
sampling theory	نظریه نمونه گیری
second best theory	نظریه بهترین دوم
special theory of relativity	نظریه نسبیت خصوصی
expertize	نظریه فنی دادن
excess capacity theory	نظریه مازاد فرفیت
Complex analysis	نظریه توابع [ریاضی]
theory of functions of a complex variable	نظریه توابع [ریاضی]
Group theory	نظریه گروه ها [ریاضی]
steady state theory	نظریه حالت پایا
stimulus response theory	نظریه محرک- پاسخ
surplus energy theory	نظریه انرژی مازاد
counselling	نظریه دادن رایزنی
counsels	نظریه دادن رایزنی
logic theorist	نظریه پرداز منطقی
location theory	نظریه تعیین مکان
relativistic quantum theory	نظریه کوانتومی نسبیتی
ligand fild theory	نظریه میدان لیگاند
labor theory of value	نظریه ارزش کار
l.f.t.	نظریه میدان لیگاند
symptom substitution theory	نظریه جانشینی نشانه ها
james lange theory	نظریه جیمز- لانگه
switch theory	نظریه راه گزینی
analytic number theory	نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
big push theory of development	نظریه فشار شدید توسعه
that i snot in keepingwith our	این مطابق نظریه مانیست
theory of consumer's choice	نظریه انتخاب مصرف کننده
bargaining theory of wages	نظریه چانه زنی مزدها
persuasion	نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
he took a different view	نظریه دیگری اتخاذ کرد
electrostatic crystal field theory	نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
persuasions	نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
ring strain theory	نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
quantity theory of money and prices	نظریه مقداری پول و قیمت
perturbation [terms]	آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
geometry of numbers	نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
quasi free electron theory	نظریه الکترون شبه ازاد
baeyer strain theory	نظریه کرنش- کشیدگی بایر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com