English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
theorization نظریه پردازی
Other Matches
stages theory of economic growth نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
post processing پس پردازی
supererogation بس پردازی
call processing فراخوان پردازی
ideation اندیشه پردازی
batch processing دسته پردازی
crystal pulling بلور پردازی
image processing تصویر پردازی
reminiscences خاطره پردازی
list processing لیست پردازی
file processing پرونده پردازی
exocathection برون پردازی
endocathection به خود پردازی
pseudologia fantastica دروغ پردازی
data processing center مرکزداده پردازی
document processing متن پردازی
dp داده پردازی
data processing داده پردازی
circumstantiality حاشیه پردازی
phraseology عبارت پردازی
symbolism نشان پردازی
multiprocessing چند پردازی
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
head in the clouds <idiom> رویا پردازی
teleprocessing دور پردازی
symbolization نماد پردازی
supererogatory وابسته به بس پردازی
Synectics بدیعه پردازی
naturalism طبیعت پردازی
reminiscence خاطره پردازی
preprocessing پیش پردازی
priority processing اولویت پردازی
rhythmization نواخت پردازی
verbiage درازگویی سخن پردازی
business data processing داده پردازی تجاری
businedd data processing داده پردازی تجاری
fantasizing وهم پردازی کردن
data processing center مرکز داده پردازی
fantasizes وهم پردازی کردن
distributed data processing داده پردازی توزیعی
multiprocessing system سیستم چند پردازی
fantasize وهم پردازی کردن
logomachy بازی واژه پردازی
dp manager مدیر داده پردازی
scientific data processing داده پردازی علمی
hypergnosis نکته پردازی بیمارگون
hypergnosia نکته پردازی بیمارگون
list processing langauge زبان لیست پردازی
edp manager مدیرداده پردازی الکترونیکی
fantasized وهم پردازی کردن
versification شاعری قافیه پردازی
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
fantasised وهم پردازی کردن
fantasises وهم پردازی کردن
fantasising وهم پردازی کردن
locutions سبک عبارت پردازی
locution سبک عبارت پردازی
setting گیرش صحنه پردازی
yarns افسانه پردازی کردن
yarn افسانه پردازی کردن
oratory فن خطابه سخن پردازی
settings گیرش صحنه پردازی
bribed رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribing رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe رشوه پردازی پرداخت نامشروع
indemnification تاوان پردازی جبران زیان
She takes great care of her appearance خیلی بسرو وضع خود می پردازی
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
rated through put ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
fullwrite professional یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
positioned نظریه
points of view نظریه
position نظریه
lookouts نظریه
view نظریه
lookout نظریه
thebe نظریه
viewed نظریه
recommendations نظریه
in the light of نظریه
recommendation نظریه
commenting نظریه
queing theory نظریه صف
queuing theory نظریه صف
notion نظریه
notions نظریه
commented نظریه
opinion نظریه
comment نظریه
suggestions نظریه
suggestion نظریه
opinions نظریه
views نظریه
viewing نظریه
viewpoints نظریه
viewpoint نظریه
outlook نظریه
point of view نظریه
theorems نظریه
theorem نظریه
theory نظریه
theories نظریه
two cents worth <idiom> نظریه
learning theory نظریه یادگیری
two factor theory نظریه دو عاملی
trireceptor theory نظریه سه گیرندهای
price theory نظریه قیمت
trichromatic theory نظریه سه رنگی
probability theory نظریه احتمالات
probability theory نظریه احتمال
quantum theory نظریه کوانتومی
transformism نظریه تطور
queuing theory نظریه صف بندی
theory of numbers نظریه اعداد
poetics نظریه شاعرانه
local theory نظریه اختصاصی
logic theory نظریه منطقی
maxwellian view نظریه ماکسولی
molecular theory نظریه مولکولی
view نظریه عقیده
network theory نظریه شبکه
noncontinuity theory نظریه ناپیوستگی
three component theory نظریه سه مولفهای
valence theory نظریه والانسی
one factor theory نظریه یک عاملی
perturbation theory نظریه اختلال
transformational theory نظریه تطور
viewing نظریه عقیده
set theory نظریه مجموعه ها
viewed نظریه عقیده
tetrachromatic theory نظریه چهاررنگی
theory of accumulation نظریه انباشته
viscoelastic theory نظریه ویسکوالاستیک
automata نظریه ماشین ها
views نظریه عقیده
theory of relativity نظریه نسبیت
recapitulation theory نظریه بازپیدایی
replacement theory نظریه جایگزینی
representation theory نظریه نمایش
value theory نظریه ارزش
theory of value نظریه ارزش
theory of saving نظریه پس انداز
theory of rent نظریه اجاره
stagnation thesis نظریه رکود
theorem proving اثبات نظریه
economic theory نظریه اقتصادی
refute رد کردن نظریه
refuted رد کردن نظریه
graph theory نظریه گرافها
group theory نظریه گروهها
group theory نظریه گروهی
hartree theory نظریه هارتری
refutes رد کردن نظریه
heam yoei vooly نظریه نیرو
theorists نظریه پرداز
theorist نظریه پرداز
electron theory نظریه الکترونی
capital theory نظریه سرمایه
general theory نظریه عمومی
game theory نظریه بازی
classical theory نظریه کلاسیک
electron theory نظریه الکترونها
dust cloud theory نظریه غباری
duplicity theory نظریه دو جزیی
electomagnetic theory نظریه الکترومغناطیسی
equilibrium theory نظریه تعادل
facet theory نظریه رویه ها
field theory نظریه میدانی
continuity theory نظریه پیوستگی
consumption theory نظریه مصرف
communication theory نظریه ارتباط
communication theory نظریه ارتباطات
game theory نظریه بازیها
balance theory نظریه توازن
automata theory نظریه ماشینها
reading نظریه شور
refuting رد کردن نظریه
theoretician نظریه پرداز
kinetic theory نظریه جنبشی
theoreticians نظریه پرداز
notional فکر نظریه
readings نظریه شور
social theory نظریه اجتماعی
innovation theory نظریه نواوری
information theory نظریه اگاهی
information theory نظریه خبر
attensity در نظریه تیچز
submission افهار نظریه
information theory نظریه اطلاعات
crystal field theory نظریه میدان بلور
counterview نظریه مخالف مواجهه
counseled نظریه دادن رایزنی
counsel نظریه دادن رایزنی
theory of monoplistic competition نظریه رقابت انحصاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com