Total search result: 203 (24 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
set |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
sets |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
setting up |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
|
|
Other Matches |
|
tabulation |
نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود |
stops |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stop |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stopped |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stopping |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
separator |
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان |
sight adjustment |
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن |
logs |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
log |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
one for one |
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند |
interactive |
نقاط توقف را تنظیم کند |
pointer |
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش |
pointers |
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش |
sight alinement |
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله |
cases |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
case |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
fine sight |
تنظیم خط نشانه دقیق |
fetch |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetches |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetched |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
tabbing |
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند |
decimals |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
decimal |
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند |
windage |
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی |
semantics |
خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه |
sighting shot |
تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی |
macroinstruction |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
language |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
languages |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
floating |
نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
page |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
pages |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
paged |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
halt |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
halts |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
halted |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
ikon |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
vertical control |
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط |
Memmaker |
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی |
sights |
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک |
sight |
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک |
gridding |
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است |
blips |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
blip |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
curve fitting |
روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد |
cls |
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ |
statements |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
statement |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
point designation |
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود |
halftone |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
black writer |
چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر |
halftones |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
halt |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halts |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halted |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
sense probe |
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند |
prognosticative or ticatory |
خبر دهنده متضمن نشانه برای پیشگویی |
represent |
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی |
represents |
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی |
represented |
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی |
logic |
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی |
rule [on something] |
دستور [در] [مورد] [برای] موضوعی |
nil pointer |
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات |
symbol |
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار |
operation |
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند |
rogue indicator |
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل |
eisteddfod |
ایستد فد |
eisteddfods |
ایستد فد |
reconsignment |
تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل |
huddling |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
cp |
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل |
huddles |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
huddled |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
huddle |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
microsoft |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
assembly |
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند |
page |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
pages |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
paged |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
zeros |
تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی |
paramterization |
عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار |
zero |
تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی |
zeroes |
تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی |
personalize |
تنظیم یا تط بیق یک محصول برای کاربر خاص |
parametric |
عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار |
printed |
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه |
print |
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه |
prints |
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه |
disable |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
nothing to the right |
دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست |
disables |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
shifts |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
shifted |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
directories |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
statement |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
undo |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
shift |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
MD |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
MDs |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
undoes |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
disabling |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
hep |
حرف ندا که برای دستور یاامریه به نظامیان بکارمیرود |
machine |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
machined |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
machines |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
statements |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
labelled |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
labeling |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
label |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
labels |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
nomenclature |
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات |
omnibus train |
قطاریکه هر ایستگاهی می ایستد |
stage set |
تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش |
windage |
درجه تنظیم تیر برای پیشگیری اثر باد |
dials |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
dialled |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
dialed |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
dial |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
sheet |
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد |
sheets |
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد |
fetched |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
fetch |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
fetches |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
prompts |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
prompt |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
mkdir |
دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
prompted |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
polar plot |
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی |
references |
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن |
reference |
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن |
humidistat |
اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی |
windage |
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری |
weather helm |
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا |
pitch |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
sequences |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
pitches |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
sequence |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
modes |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
IAR |
ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است |
mode |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
graphical user interface |
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |
styluses |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
stylus |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
styli |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
loops |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
looped |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
loop |
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند |
vent valve |
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود |
A creaking gate hang long. <proverb> |
یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد. |
automatics |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
automatic |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
fetch |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
kilo |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
fetched |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
kilos |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
venire facias tot matrons |
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است |
fetches |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
flow diagram |
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند |
flowchart |
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند |
adaptation |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
docketing |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
docket |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
blue key |
نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم |
adaptations |
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف |
dockets |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
docketed |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
point duty |
نگهبانی مامور راهنمایی عبورومرورکه درنقطهای می ایستد |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
macro |
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود |
directives |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
directive |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. |
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید. |
CD |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
CDs |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. |
هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید. |
times |
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد |
time |
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد |
redan |
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد |
timed |
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد |
no drop image |
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.] |
else rule |
قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود |
drop down list box |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
MIDI setup map |
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد |
T committee |
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN |
stop shot |
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد |
logo |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند |
backward |
جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد |
matrixes |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |
matrix |
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود |