Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
dispensaries
نقاهت خانه
dispensary
نقاهت خانه
convalescent home
نقاهت خانه
Other Matches
convalescence
نقاهت
convalescence
دوره نقاهت
pull round
رفع نقاهت کردن
aftercare
توجه و موافبت درمرحلهء نقاهت
convalescing
بهبودی یافتن دوره نقاهت را گذراندن
convalesced
بهبودی یافتن دوره نقاهت را گذراندن
convalesce
بهبودی یافتن دوره نقاهت را گذراندن
convalesces
بهبودی یافتن دوره نقاهت را گذراندن
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb
خانه خانه کردن
range
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
cells
خانه
materfamilias
زن خانه
door to door
خانه به خانه
cell
خانه
furnace house
خانه
pigeon-holes
خانه
roommate
هم خانه
roommates
هم خانه
houseroom
جا در خانه
room
خانه
cellular
خانه خانه
door-to-door
خانه به خانه
pieds-a-terre
خانه
pied-a-terre
خانه
pigeon hole
خانه
rooms
خانه
within doors
در خانه
honeycomb
خانه خانه
tersellated
خانه خانه
lodged
خانه
honeycombs
خانه خانه
housing
خانه ها
quarterage
خانه
lodges
خانه
houseless
بی خانه
her house
خانه ان زن
her house
خانه اش
lares
خانه
shacks
خانه
lar
خانه
shack
خانه
pigeon-hole
خانه
domicile
خانه
domiciles
خانه
i was under his roof
در خانه
lodge
خانه
unsheltered
<adj.>
بی خانه
cloisonne
خانه خانه
house
خانه
dwellings
خانه
socket
خانه
housed
خانه
cellulated
خانه خانه
checkered
خانه خانه
sockets
خانه
alveolate
خانه خانه
home
خانه
houses
خانه
dwelling
خانه
double-fronted
خانه دو در
homes
خانه
house top
بام خانه
husbandman
سرپرست خانه
house work
خانه داری
Outside the house.
بیرون از خانه
alveolus
شش خانه حبابچه
hub or hub by
خانه دار
housewifely
خانه دار
housewifery
خانه دار
active cell
خانه کاری
landlouper
خانه بدوش
i wrote home
برای خانه
lupanar
فاحشه خانه
builder
خانه ساز
luft
خانه فرار
menage
خانه داری
observatory
رصد خانه
observatories
رصد خانه
canteens
سفره خانه
landloper
خانه بدوش
lake0dwelling
خانه دریاچهای
household art
فن اداره خانه
departments
وزارت خانه
insectarium
حشره خانه
builders
خانه ساز
insectary
حشره خانه
keep house
در خانه ماندن
keep in
در خانه ماندن
kibitka
خانه تاتار
canteen
سفره خانه
disorderly house
خانه بدنام
dwelling house
خانه مسکونی
coffee room
خوارک خانه
coffee house
قهوه خانه
earth house
خانه زیرزمینی
frater
سفره خانه
coach house
درشکه خانه
coach house
کالسکه خانه
freemasons hall
فراموش خانه
chop house
خوراک خانه
chequer
خانه شطرنج
fuse block
خانه فیوز
dwelling construction
خانه سازی
door lock
کلید خانه
disorderly house
فاحشه خانه
domatophobia
خانه هراسی
domicil
مقر خانه
dishouse
بی خانه کردن
domiciliary
مربوط به خانه
delivery to the home
تحویل در خانه
dacha
خانه ییلاقی
custom house
گمرک خانه
domiciliate
خانه مسکن
coffeehouse
قهوه خانه
coffee shop
قهوه خانه
gambling house
قمار خانه
chancery
دفتر خانه
bawdy house
جنده خانه
department
وزارت خانه
home born
خانه زاد
baby house
عروسک خانه
homebred
خانه پرورده
homemaker
خانه دار
armory
اسلحه خانه
house agent
دلال خانه
house to get
خانه اجارهای
bawdy house
فاحشه خانه
gynaeceum
خانه اندرونی
gaming house
قمار خانه
caserne
سرباز خانه
camera obscura
تاریک خانه
cabana
خانه کوچک
butler pantry
ابدار خانه
brick yard
اجرپز خانه
bordel
فاحشه خانه
goodwife
کدبانوی خانه
bookbindery
صحاف خانه
grummet
شاگرد خانه
bindery
صحاف خانه
house to let
خانه اجارهای
lupanar
جنده خانه
houseproud
دلخوش به خانه
colombarium
کبوتر خانه
double-pile house
خانه دو خوابه
English cottage
خانه ویلایی
farm-house
خانه رعیتی
hermitage
خانه زاهد
out
<adv.>
بیرون از خانه
checker
خانه شطرنج
bangaloid growth
خانه ییلاقی
houseroom
اتاق خانه
housework
کار خانه
loony bin
دیوانه خانه
loony bins
دیوانه خانه
reading room
قرائت خانه
reading rooms
قرائت خانه
The house burned down .
خانه سوخت
almshouse
یتیم خانه
bastel
خانه مستحکم
bastle
خانه مستحکم
bell-cote
ناقوس خانه
bell-gable
ناقوس خانه
bordello
[American E]
فاحشه خانه
house of ill repute
فاحشه خانه
bordello
[American E]
جنده خانه
house of ill repute
جنده خانه
houseproud
خانه سرفراز
majordomo
بزرگتر خانه
photographer's studio
عکاس خانه
pigeonhole
خانه قفسه
pinacotheca
نگار خانه
poor house
گدا خانه
poor house
مسکین خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com