Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
ground plan
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
ground plans
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
Other Matches
contour map
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
ground level
تراز زمین
original ground level
تراز زمین طبیعی
contours
خطوط تراز زمین
natural ground level
تراز زمین طبیعی
barreled shaft
میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
hypsometry
پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
universal grid
مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
qui tam action
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
wards
اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
ward
اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
isochronous network
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
dediction of way
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
humid tropics
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
universal time
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
polygonal soil
زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
camper level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
spirit level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
bubble level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
physiocrat
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
under lay
زیرانداز فرش
[جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
oblique compartment
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
huygen's principle
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
contours
خطوط تراز یا منحنیهای تراز
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
submarginal land
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
Hanbel
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
general quarters
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
coordinates
مختصات نقشهای
map scale
مقیاس نقشهای
map reconnaissance
شناسایی نقشهای
map chart
طرح نقشهای
chart data
عناصر تیر نقشهای
to pursue a plan
نقشهای را دنبال کردن
map template
طلق چارت نقشهای
wind fire angle
سمت نقشهای باد
pursuance of a plan
تعقیب اندیشه یا نقشهای
coordinate code
رمزمربوط به مختصات نقشهای
grid interval
فواصل شبکه بندی نقشهای
carry through
<idiom>
برای کاری نقشهای کشیدن
leveled
تراز کردن تراز
levels
تراز کردن تراز
level
تراز کردن تراز
levelled
تراز کردن تراز
Brontide
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
map k
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
backer
کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
backers
کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
universal transverse mercator
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
to pursue a plan
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
general porpose
کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
typecasting
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecast
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasts
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
pyrogravure
نقشهای که بوسیله داغ کردن چوب روی ان می اندازند
planimetric
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
pictomap
نقشهای که روی عکس هوایی تهیه شده است
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
schematize
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
glyptography
شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
conventional sign
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
degenerated
هم تراز
degenerate
هم تراز
yokefellow
هم تراز
level with each other
در یک تراز
water level
تراز اب
degenerates
هم تراز
levelling straightedge
خط کش تراز
degenerating
هم تراز
surface plate
تراز
balancing
تراز
bottom level
تراز کف
levelled
هم تراز
sited
تراز
spirit levels
تراز
f. with the woll
تراز
graphical site table
خط کش تراز
quadrant
تراز
levelled
تراز
levels
تراز
sites
تراز
levels
هم تراز
balance
تراز
balances
تراز
site
تراز
spirit level
تراز
level
هم تراز
level
تراز
flush
تراز
flushes
تراز
flushing
تراز
leveled
تراز
leveled
هم تراز
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
quadrantal
مربوط به تراز
trophic level
تراز خوراکی
equaled
هم تراز کردن
blacker than black
تراز فراسیاه
elevation quadrant
تراز ربعی
black level
تراز سیاه
trial balance
تراز ازمایشی
slighting
تراز کردن
slights
تراز لاغر
equal
هم تراز کردن
position angle
زاویه تراز
slights
تراز کردن
balance of trade
تراز تجاری
equals
هم تراز کردن
balances
تراز همیاری
allowable level
تراز مجاز
angle of site
زاویه تراز
slight
تراز کردن
permanent water level
تراز پیوسته اب
rotational level
تراز چرخشی
background level
تراز زمینه
balance coil
پیچک تراز
acceptor level
تراز گیرنده
site scale
طبله تراز
platen
میز تراز
slight
تراز لاغر
abnormal water level
تراز استثنائی آب
behinds
عقب تراز
aligning edge
لبه هم تراز
storage level
تراز خزانه
resonance state
تراز تشدیدی
slighting
تراز لاغر
power level
تراز توان
slightest
تراز کردن
slightest
تراز لاغر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com