Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
hyerograph
نقشه بارندگی
Search result with all words
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
Other Matches
rain discharge
حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
rain fall
بارندگی
onfall
بارندگی
precipitation of moisture
بارندگی
snowfall
بارندگی
snowfalls
بارندگی
the rainy season
بارندگی
rainfall
بارندگی
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
effective rainfall
بارندگی موثر
rain
بارندگی باریدن
raining
بارندگی باریدن
rained
بارندگی باریدن
rainfall intensity
شدت بارندگی
rains
بارندگی باریدن
onding
بارندگی زیاد
precipitation
میزان بارندگی
downpours
بارندگی زیاد
downpour
بارندگی زیاد
annual precipitation
بارندگی سالیانه
monsoon
موسم بارندگی
monsoons
موسم بارندگی
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetology
علم یا مبحث بارندگی
average annual precipitation
متوسط بارندگی سالینه
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
lapseratc
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
pluviometric
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
rainfall area
منطقه بارش ناحیه بارندگی
rain gage
وسیله سنجش میزان بارندگی
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
intensity of rain fall
شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
These clouds are a sign of rain .
این ابرها علامت بارندگی است
ephemeral stream
رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد
wet year
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
dry year
سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
quady
رودی که فقط در فصل بارندگی جریان دارد و دربقیه فصول خشک میباشد
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
storm water
فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
rainfall index
شاخص بارش شاخص بارندگی
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
plotted
نقشه
scheme
نقشه
draftsman
نقشه کش
schemed
نقشه
cartograph
نقشه
plots
نقشه
draftsmen
نقشه کش
draughtsman
نقشه کش
draughtsmen
نقشه کش
planless
بی نقشه
plan view
نقشه کف
schemes
نقشه
plot
نقشه
mounted map
نقشه
charted
نقشه
charting
نقشه
charts
نقشه
rambling
بی نقشه
cartographers
نقشه کش
cartographer
نقشه کش
map maker
نقشه کش
drawing
نقشه
drawings
نقشه
chart
نقشه
designs
نقشه
projected
نقشه
designer
نقشه کش
designers
نقشه کش
tracer
نقشه کش
planners
نقشه کش
planner
نقشه کش
outlining
نقشه
plan
نقشه
projects
نقشه
maps
نقشه
models
نقشه
programs
نقشه
modelled
نقشه
modeled
نقشه
model
نقشه
project
نقشه
program
نقشه
outlines
نقشه
map
نقشه
plans
نقشه کف
plotless
بی نقشه
design
نقشه
visual aid
نقشه
plat
نقشه
tracers
نقشه کش
outline
نقشه
plans
نقشه
plan
نقشه کف
outlined
نقشه
detail drawing
نقشه جزئیات
detail drawing
نقشه تفصیلی
designment
نقشه کشی
weaving draft
نقشه فرش
general plan
نقشه عمومی
floor plan
نقشه اشکوب
weaving draft
نقشه بافت
power struggle
نقشه تهاجمی
key map
نقشه راهنما
general plan
نقشه کلی
energy pattern
نقشه انرژی
approval of plan
تصویب نقشه
to forge out plans
نقشه ریختن
to make plans
نقشه ریختن
base map
نقشه مادر
base map
نقشه پایگاه
surveyors
نقشه بردار
ground plan
نقشه مسطحه
ground plans
نقشه مسطحه
abbazzo
طرح نقشه
base map
نقشه مبنا
battle map
نقشه جنگی
chartography
نقشه کشی
cognitive map
نقشه شناختی
map
نقشه
[جغرافیا]
constant helm plan
نقشه زیگزاگ
construction drowling
نقشه کارگاهی
contour map
نقشه برجسته
control map
نقشه مادر
chartography
ترسیم نقشه
chart series
سری نقشه ها
battle pin
سنجاق نقشه
bi margin format
نقشه دو حاشیهای
bleeding edge
حاشیه نقشه
brodmann's map
نقشه برودمن
cadastral map
نقشه استراتژیکی
cadastral map
نقشه ثبتی
chart desk
میز نقشه
surveyor
نقشه بردار
plat
قطعه نقشه
memory map
نقشه حافظه
process chart
نقشه عملیات
mapwise
نقشه وار
mapping
نقشه برداری
relief emboss
نقشه برجسته
map scale
مقیاس نقشه
map reading
نقشه خوانی
relief map
نقشه برجسته
rescale
نقشه کشیدن
schematic diagram
نقشه رادیو
map orientation
توجیه نقشه
map margin
کناره نقشه
scheme of life
نقشه زندگی
map maker
نقشه ساز
map exercise
مانورروی نقشه
map compilation
تالیف نقشه
memory mapping
نقشه حافظه
power play
نقشه تهاجمی
planography
فن ترسیم نقشه
planned chart
نقشه کروکی
plat
نقشه مسطحه
planless economy
اقتصاد بی نقشه
planimetric
نقشه پلانیمتری
pictomap
نقشه عکسی
part plan
نقشه جزیی
original map
نقشه مادر
original map
نقشه اصلی
operation map
نقشه عملیات
operation map
نقشه عملیاتی
nautical chart
نقشه دریایی
nautical chart
نقشه دریانوردی
polar diagram
نقشه قطبی
my cake is dough
نقشه ام باطل شد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com