Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
aerial survey
نقشه براری هوائی
Other Matches
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
photogrammetric map
تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
photogrammetry
فن تهیه نقشه جغرافیائی به کمک عکسهای هوائی
final set
حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
aerial photogrammetry
فتوگرامتری هوائی
aerial photograph
عکس هوائی
aerial photography
عکاسی هوائی
airships
کشش هوائی
aerial map
عکس هوائی
airship
کشش هوائی
elevated tanke
منبع اب هوائی
air raid shelter
پناهگاه حمله هوائی
inductor with adjustable air gap
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
The goods were shipped by air .
کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
sleeves
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
squawks
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
designs
نقشه
chart
نقشه
plan
نقشه
cartographers
نقشه کش
plans
نقشه کف
plans
نقشه
plan
نقشه کف
design
نقشه
cartographer
نقشه کش
plots
نقشه
map maker
نقشه کش
charts
نقشه
drawing
نقشه
plotted
نقشه
draftsman
نقشه کش
draftsmen
نقشه کش
charted
نقشه
draughtsman
نقشه کش
draughtsmen
نقشه کش
plot
نقشه
drawings
نقشه
mounted map
نقشه
charting
نقشه
programs
نقشه
map
نقشه
program
نقشه
schemes
نقشه
projects
نقشه
maps
نقشه
tracer
نقشه کش
schemed
نقشه
projected
نقشه
scheme
نقشه
model
نقشه
project
نقشه
visual aid
نقشه
cartograph
نقشه
outline
نقشه
planner
نقشه کش
plotless
بی نقشه
plat
نقشه
tracers
نقشه کش
designer
نقشه کش
designers
نقشه کش
rambling
بی نقشه
planless
بی نقشه
outlined
نقشه
outlines
نقشه
plan view
نقشه کف
modeled
نقشه
modelled
نقشه
models
نقشه
planners
نقشه کش
outlining
نقشه
floor plan
نقشه اشکوب
insets
نقشه تکمیلی
general plan
نقشه کلی
inset
نقشه تکمیلی
insets
نقشه فرعی
topography
نقشه برداری
general plan
نقشه عمومی
chart series
سری نقشه ها
inset
نقشه فرعی
energy pattern
نقشه انرژی
base map
نقشه مادر
base map
نقشه پایگاه
base map
نقشه مبنا
battle map
نقشه جنگی
battle pin
سنجاق نقشه
bi margin format
نقشه دو حاشیهای
bleeding edge
حاشیه نقشه
approval of plan
تصویب نقشه
brodmann's map
نقشه برودمن
cadastral map
نقشه استراتژیکی
cadastral map
نقشه ثبتی
chart desk
میز نقشه
chartography
ترسیم نقشه
chartography
نقشه کشی
constant helm plan
نقشه زیگزاگ
construction drowling
نقشه کارگاهی
contour map
نقشه برجسته
surveyor
نقشه بردار
control map
نقشه مادر
surveyors
نقشه بردار
ground plan
نقشه مسطحه
ground plans
نقشه مسطحه
abbazzo
طرح نقشه
detail drawing
نقشه جزئیات
detail drawing
نقشه تفصیلی
designment
نقشه کشی
cognitive map
نقشه شناختی
plat
نقشه مسطحه
stereotaxic atlas
نقشه مغز
storage map
نقشه حافظه
strategic map
نقشه نظامی
weaving draft
نقشه بافت
strategic plan
نقشه جنگ
structural draftsman
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
نقشه ساختمانی
synoptic chart
نقشه هوازی
tabular drawing
نقشه شیب
star chart
نقشه ستارگان
situation map
نقشه وضعیت
site plan
نقشه محل
polar diagram
نقشه قطبی
power play
نقشه تهاجمی
process chart
نقشه عملیات
relief emboss
نقشه برجسته
relief map
نقشه برجسته
rescale
نقشه کشیدن
schematic diagram
نقشه رادیو
scheme of life
نقشه زندگی
site plan
نقشه جایگاه
topographer
نقشه بردار
topographic map
نقشه توپوگرافی
topographic map
نقشه برجسته
map
نقشه
[جغرافیا]
to make plans
نقشه ریختن
to forge out plans
نقشه ریختن
key map
نقشه راهنما
war plan
نقشه جنگی
weather map
نقشه هواشناسی
have had it (with someone or something)
<idiom>
نقشه کشیدن
weaving draft
نقشه فرش
power struggle
نقشه تهاجمی
plat
قطعه نقشه
geographic map
نقشه جغرافیایی
key map
نقشه راهنما
key plan
نقشه راهنما
land map
نقشه جغرافیایی
land surveyor
نقشه بردار
map chart
نقشه مسطح
map compilation
تالیف نقشه
map exercise
مانورروی نقشه
karnaugh map
نقشه کارنو
isohyetal map
نقشه هم بارش
interconnection scheme
نقشه ی اتصال
hydrographic
نقشه اب نگاری
hydrographic chart
نقشه دریایی
hyerograph
نقشه بارندگی
index map
نقشه عکسی
index map
نقشه راهنما
indifference map
نقشه بی تفاوتی
installation plan
نقشه ی نصب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com