English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
mercator projection نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
Other Matches
graticule ticks نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
rhomb منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
sinusoidal projection نقشه جهان نمای مسطح
detail view نمای فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
relief map نقشه برجسته
contour نقشه برجسته
topographic map نقشه برجسته
contour map نقشه برجسته
relief emboss نقشه برجسته
relief map نقشه برجسته نما
aerocartograph دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
bosomed دارای سینه برجسته
bosomy دارای پستان برجسته
stereoplanigraph نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
stereophotogrammetry تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
agraffe سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده]
agrafe سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده]
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
topographic map نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
threads دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
particularity دارای خصوصیات معینی خصوصیات برجسته
alto-rilievo [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
agonic line خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
graticule شبکه نصف النهارات و مدارات
embossing طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
perspective spatial model مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
rhumb line خط رام خط مسیر کشتی خط نصف النهارات
convergence تقارب نصف النهارات کج کردن کجی
time chart جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
azimuth circle قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
saliency نکته برجسته موضوع برجسته
embossment نقوش برجسته برجسته کاری
supereminent برجسته فوق العاده برجسته
bas relif حجاری ونقوش برجسته برجسته
salience نکته برجسته موضوع برجسته
close up view نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
stereoscope جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
parallels متوازی
parallelled متوازی
parallelling متوازی
parallel متوازی
paralleled متوازی
paralleling متوازی
parallelepiped متوازی السطوح
parallelograms متوازی الاضلاع
connected measures اقدامت متوازی
collateral measures اقدامت متوازی
parallelogram متوازی الاضلاع
rhombus متوازی الاضلاع
rhombuses متوازی الاضلاع
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
parallelogram of velocities متوازی الاضلاع سرعتها
parallelogram of forces متوازی الاضلاع نیروها
parallelepiped حجم متوازی السطوح
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
stereograph نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
rhomboid متوازی الاضلاع شبیه لوزی
parallelogram law of vectors قاعده متوازی الاضلاع بردارها
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
true convergence سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
grid convergence تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
convergence factor ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
repousse برجسته نمایاحکاکی برجسته
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
hatched moulding گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
fanades نمای سر در
facade نمای سر در
facades نمای سر در
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
downstream face نمای پایاب
front نمای ساختمان
full view نمای تمام رخ
partial view نمای جزیی
full view نمای روبرو
linear perspective نمای خطی
front view نمای جلو
facades نمای خارجی
facade نمای خارجی
display image نمای تصویر
outside view نمای خارجی
landscaping نمای زمین
landscapes نمای زمین
front view نمای جلویی
moment index نمای گشتاور
fore front نمای اصلی
city view نمای شهر
end gable نمای جانبی
fanades نمای خارجی
landscape نمای زمین
landscaped نمای زمین
east elevation نمای غربی
face نمای خارجی
frontages نمای ساختمان
frontage نمای ساختمان
fronting نمای ساختمان
fronting نمای جلو
front نمای ساختمان
brick facing نمای اجری
aerial perspective نمای هوایی
top view نمای فوقانی
frontispieces نمای سردر
side view نمای جانبی
waterproofing upstream face پوشش نمای سر اب
alternating perspective نمای متناوب
faces نمای خارجی
frontispiece نمای سردر
two tower facade نمای دو برجی
upstream face نمای سراب
inclined face of dam نمای مایل سد
rear sight نمای پشت
auxiliary view نمای کمکی
sectional view نمای برشی
incrustation نمای مرمر
incrustment نمای مرمر
front نمای جلو
side view نمای پهلویی
outlined نمای کلی
outline نمای کلی
outlining نمای کلی
contour نمای کرانی
facade نمای خارجی
mantelpiece نمای بخاری
mantelpieces نمای بخاری
mantlepieces نمای بخاری
plan view نمای بالا
close up view نمای کلوزاپ
outlines نمای کلی
side view نمای جنبی
theoretical mode نمای نظری
chimneypiece نمای بخاری
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
strict profile view نمای نیمرخ کامل
face [نمای خارج ساختمان]
marble facing نمای سنگ مرمری
induction compass قطب نمای القائی
taximeter مسافت نمای تاکسی
to front a house with marble نمای خانهای رابامرمرساختن
accelerometer سرعت نمای هواپیما
inclined face of dam نمای شیبدار بند
episcotister محرک نمای دیداری
shop front ازاره نمای بنا
shop fronts ازاره نمای بنا
shadow tuning indicator میزان نمای سایهای
vegetation نشو و نمای نباتی
storm card طوفان نمای دریایی
georama جهان نمای پوک
sea front نمای دریایی شهر
sea fiont نمای دریایی شهر
deviascope قطب نمای کشتی
tableaux دور نمای نقاشی
tableaus دور نمای نقاشی
tableau دور نمای نقاشی
display foreground پیش نمای تصویر
magnetic compass قطب نمای مغناطیسی
planisphere جهان نمای مسطح
program flowchart روند نمای برنامه
waviness موج نمای جعد
angular perspective نمای زاویه دار
gyro compass قطب نمای ژیروسکوپی
air speed indicator سرعت نمای هواپیما
astro compass قطب نمای نجومی
astro compass قطب نمای ژیروسکوپی
back facade نمای پشت ساختمان
gyro compass قطب نمای نجومی
reversible perspective نمای بازگشت پذیر
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
parallactic angle زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
planisphere جهان نمای سطح نما
per standard compass برحسب قطب نمای استاندارد
coverage diagram نمای منطقه زیر پوشش
prismatic قطب نمای اینه دار
lensatic قطب نمای عدسی دار
characteristically مقدار نمای یک عدد اعشاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com