Total search result: 204 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
index map |
نقشه تهیه شده از روی عکس هوایی |
|
|
Search result with all words |
|
aerocartograph |
وسیله تهیه نقشه از روی عکس هوایی |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
stereophotogrammetry |
تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی |
Other Matches |
|
map compilation |
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه |
projections |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
projection |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
conformal projection |
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه |
mapping |
نقشه کشی کردن تهیه نقشه |
maps |
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن |
map |
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن |
hydrography |
تهیه نقشه دریایی |
topography |
تهیه نقشه از عوارض |
area projection |
تهیه نقشه از منطقه |
vignetting |
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی |
photogrammetric map |
تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی |
aerocartograph |
دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه |
photogrammetry |
فن تهیه نقشه جغرافیائی به کمک عکسهای هوائی |
central air data |
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی |
air target chart |
نقشه هدفهای هوایی |
aeronautical chart |
نقشه ناوبری هوایی |
air plot |
نقشه ناوبری هوایی |
aerial survey |
نقشه برداری هوایی |
air target material program |
برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی |
selenodetic |
امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه |
target chart |
نقشه هدفهای بمباران هوایی |
photo interpretation |
نقشه کردن عکس هوایی |
aeronautical plotting chart |
نقشه مخصوص ناوبری هوایی |
pictomap |
نقشهای که روی عکس هوایی تهیه شده است |
imagery exploitation |
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
aeronautical information overprint |
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی |
photo interpretation |
تفسیر عکس هوایی نقشه عکسی |
master plot |
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی |
phototopography |
روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی |
air target mosaic |
مجموعه عکسهای تهیه شده از هدف عکس موزاییک هدفهای هوایی |
polar stereographic |
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی |
stereoplanigraph |
نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی |
policonic projection |
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی |
mosaic mountant |
صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود |
oceanography |
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی |
projection print |
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
laying up |
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی |
strategies |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
strategy |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
line route map |
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه |
docking plan |
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman |
purvey |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
purveyed |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
purveys |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
purveying |
تهیه اذوقه تهیه سورسات |
cartographers |
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه |
cartographer |
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه |
control map |
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها |
hyetography |
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه |
skeletonizer |
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
topographic map |
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
storage map |
نقشه انباره نقشه انبارش |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
orthographic |
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
plotted |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
plot |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
plots |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
geodesy |
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی |
map sheet |
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
outline assembly drawing |
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است |
spandrel |
لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.] |
common control |
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
geodetic datum |
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
purveyed |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
purveys |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
purveying |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
purvey |
تهیه کردن سورسات تهیه کردن |
bench mark |
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری |
computer aided design and drafting |
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
air survey photography |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
airlift control element |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
combat airlift support |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
country cover diagram |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
trimsize |
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه |
grid navigation |
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه |
trig list |
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده |
chalk number |
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی |
air defense action area |
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی |
chalk commander |
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی |
tactical air control center |
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی |
air position |
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما |
map plane |
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه |
survey station |
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری |
preparation |
تهیه |
counter preparation |
ضد تهیه |
preparations |
تهیه |
purveys |
تهیه |
purveying |
تهیه |
seating |
تهیه جا |
ministration |
تهیه |
procurement |
تهیه |
purveyed |
تهیه |
supplying |
تهیه |
provision |
تهیه |
supply |
تهیه |
purvey |
تهیه |
housing |
تهیه جا |
supplied |
تهیه |
off hand |
بی تهیه |
data processing |
تهیه اطلاعات |
preparator |
تهیه کننده |
provide |
تهیه کردن |
preparatorily |
بعنوان تهیه |
data processing |
تهیه و تولیداطلاعات |
afforded |
تهیه کردن |
afford |
تهیه کردن |
caters |
تهیه کردن |
provides |
تهیه کردن |
preparation fire |
تیر تهیه |
preparation fire |
اتش تهیه |
preparation of food |
تهیه خوراک |
preparation time |
زمان تهیه |
provision |
تهیه کردن |
provides |
تهیه دیدن |
prepare mortar |
تهیه ملات |
provide |
تهیه دیدن |
preparing |
تهیه کردن |
on the stocks |
د رشرف تهیه |
procure |
تهیه کردن |
procured |
تهیه کردن |
procures |
تهیه کردن |
parasceve |
روز تهیه |
procuring |
تهیه کردن |
prepares |
تهیه کردن |
prepare |
تهیه کردن |
catered |
تهیه کردن |
blend |
تهیه کردن |
photo imagery |
تهیه عکس |
base development |
تهیه پایگاه |
weaponry |
تهیه سلاح |
purveyance |
تهیه خواربار |
blends |
تهیه کردن |
cater |
تهیه کردن |
catering |
تهیه کردن |
supplying |
تهیه کردن |
supply |
تهیه کردن |
the water supply of tehran |
تهیه اب تهران |
the preparation day |
روز تهیه |
provisionment |
تهیه خواربار |
suppliers |
تهیه کننده |
vacuum-packed |
تهیه شده |