Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
pipe dream
نقشه خیالی و موهوم
pipe dreams
نقشه خیالی و موهوم
Other Matches
fantasies
هوس نقشه خیالی
fantasy
هوس نقشه خیالی
superstitious
موهوم پرست موهوم
romanticize
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark
سر زمین خیالی داستان خیالی
fictitious
موهوم
mythical
موهوم
imaginary
موهوم
an imaginary line
خط موهوم
mythus
شخص موهوم
superstitions
خرافات موهوم
superstitions
موهوم پرستی
superstition
موهوم پرستی
fictitious dividens
منافع موهوم
imaginarily
بطور موهوم
fool's paradise
خوشحالی موهوم
superstition
خرافات موهوم
imagnarily
بطور موهوم
superstitiousness
موهوم پرستی
delusive
موهوم واهی
fictious dividened
منافع موهوم
notionally
بطور موهوم
superstitiously
از روی موهوم پرستی
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
aclinic line
خط استوایی مغناطیسی منحنی موهوم و نامنظمی که در نزدیکی خط استواگرداگردزمین مفروض است
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
laputan
خیالی
fantastic
خیالی
illusional
خیالی
dreamiest
خیالی
fantastical
خیالی
dreamy
خیالی
viewy
خیالی
fantasmal
خیالی
dreamier
خیالی
brainchild
خیالی
chimerical
خیالی
poetic
خیالی
romantically
خیالی
romantics
خیالی
vagariously
خیالی
visional
خیالی
fanciful
خیالی
abandons
بی خیالی
abandoning
بی خیالی
insubstantial
خیالی
fictitious
خیالی
abandon
بی خیالی
romantic
خیالی
imaginary
خیالی
phantasmic
خیالی
metaphsical
خیالی
phantasmal
خیالی
phantasy
خیالی
visionary
خیالی
visionaries
خیالی
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
false stereo
تصویر خیالی
Utopias
خیالی و تصوری
Utopia
خیالی و تصوری
delusory
وهمی یا خیالی
sobriquet
لقب خیالی
dreamful
غیرواقعی خیالی
f.claims
دعاوی خیالی
eidolon
تصویر خیالی
unrealistically
خیالی تصوری
bizarre
خیالی وهمی
soubriquets
لقب خیالی
sobriquets
لقب خیالی
babel
طرح خیالی
unrealistic
خیالی تصوری
accidencental color
رنگ خیالی
phantom
خیالی روح
phantoms
خیالی روح
fancifully
بطور خیالی
fancy picture
عکس خیالی
humoresque
تصنیف خیالی
abstracting
مطلق خیالی
abstract
مطلق خیالی
soubriquet
لقب خیالی
undreamed of
خیالی رویایی
notional income
درامد خیالی
kinephantom
حرکت خیالی
imaginativeness
خیالی بودن
fantast
ادم خیالی
imagnarily
بطور خیالی
ideative
خیالی اندیشهای
ideational
خیالی اندیشهای
fine spun
دقیق خیالی
fantastically
بطور خیالی
abstracts
مطلق خیالی
image
تصور خیالی
shangri
بهشت خیالی
spectral
خیالی طیفی
fantasia
اهنگ خیالی
fantasie
اهنگ خیالی
suppositious
فرضی خیالی
vagarious
خیالی وهمی
phantom limb
اندام خیالی
images
تصور خیالی
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
simulacrum
صورت خیالی خیال
to chuck up the sponge
از خیالی دست کشیدن
pruriently
از روی هرزه خیالی
extravaganza
ازیک شخصیت خیالی
extravaganzas
ازیک شخصیت خیالی
A castle in the air. Wishful thinking.
آرزوی واهی ( خیالی)
visionist
ادم خیالی یاغیرعملی
unreal
غیر واقعی خیالی
idealism
سبک هنری خیالی
wonderlands
کشور زیبای خیالی
false stereo
تصویربرجسته بین خیالی
fictitious force
نیروی خیالی
[فیزیک]
mirages
نقش بر اب امر خیالی
mirage
نقش بر اب امر خیالی
imaginary friends
دوستان خیالی
[روانشناسی]
wonderland
کشور زیبای خیالی
utopian
خیالی و غیر عملی
shadowed
بحریف خیالی مشت زدن
surrealism
سبک نگارش خیالی سوررئالیسم
shadowing
بحریف خیالی مشت زدن
liliputian
وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
shadow
بحریف خیالی مشت زدن
fantasticality
طبیعت خیالی یاوسواسی بوالهوسی
shadows
بحریف خیالی مشت زدن
fantastico
ادم خیالی و خنده اور
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
whim wham
شیی ء یا چیز هوس انگیز و خیالی
phantasmagorias
منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
She has a twisted mind .
آدم کج خیالی است ( سوء ظن دارد )
phantasmagoria
منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
To live in a fools paradise .
گول خوشیهای خیالی وزود گذر را خوردن
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
idealizing
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
to be on a guilt trip
<idiom>
احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند
[اصطلاح روزمره]
paranoia or noea
دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
adventure game
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
fools paradise
خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
virtual
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
draftsman
نقشه کش
charts
نقشه
charting
نقشه
cartograph
نقشه
scheme
نقشه
plan view
نقشه کف
cartographer
نقشه کش
planless
بی نقشه
plat
نقشه
plotless
بی نقشه
cartographers
نقشه کش
schemed
نقشه
map maker
نقشه کش
mounted map
نقشه
visual aid
نقشه
schemes
نقشه
rambling
بی نقشه
designer
نقشه کش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com