Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
schematic diagram
نقشه رادیو
Other Matches
radio wave
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
radio-telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
radioed
رادیو
broadcasting
رادیو
radio
رادیو
wirelesses
رادیو
neutralizing tool
رادیو
wireless
رادیو
aligning tool
رادیو
radios
رادیو
receiving set
رادیو
radioing
رادیو
a radio
رادیو
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
radioactive
رادیو اکتیو
broadcasting station
ایستگاه رادیو
battery receiver
رادیو باتری
banana pin
دو شاخه رادیو
receptacle
ژاک رادیو
radioactivity
رادیو اکتیویته
radiography
عکسبرداری رادیو
receptacles
ژاک رادیو
radiotelegraph
رادیو تلگراف
radio telescopes
رادیو تلسکوپ
radio telescope
رادیو تلسکوپ
air cell a battery
باتری رادیو
radio relay
رادیو رله
radio engineering
مهندسی رادیو
radiotrician
تکنیسین رادیو
radio set
دستگاه رادیو
radio star
اختر رادیو
radio tube
لامپ رادیو
radioisotope
رادیو اکتیو
radioisotope
رادیو ایزوتوپ
radiometer
رادیو متر
skiagraphy
رادیو گرافی
radio engineering
تکنیک رادیو
radio button
دکمه رادیو
radio frequency choke
چوک رادیو
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
buzzed
هوم کردن رادیو
tune in
<idiom>
پخش از رادیو وتلوزیون
universal receiver
رادیو برق و باتری
wave band
دسته امواج رادیو
on the air
<idiom>
بخشاز رادیو وتلوزیون
pick up
<idiom>
دریافت صدای رادیو و...
buzzing
هوم کردن رادیو
buzz
هوم کردن رادیو
buzzes
هوم کردن رادیو
radon
ماده رادیو اکتیو
radiotelephony
مکالمه رادیو تلفنی
blooper
صدای نامطبوع رادیو
radio prospecting
کشف معادن با رادیو
airwave
امواج رادیو و تلویزیون
aerials
انتن هوایی رادیو
aerial
آنتن هوایی رادیو
radiocast
توسط رادیو گستردن
l antenna
انتن معمولی رادیو
radioluminescence
رادیو لومینه سانس
radials
محوری مربوط به رادیو
radial
محوری مربوط به رادیو
inverted l antenna
انتن معمولی رادیو
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
radiostrontium
استرونتیوم رادیو اکتیو استرونیتوم 09
banana jack
مادگی در رادیو برای دوشاخه
radiosonde
دستگاه رادیو سوند هواسنجی
airborne radio relay
سیستم رادیو رله هوابرد
low tension battery
باتری فشار ضعیف رادیو
radiophotograph
انتقال عکس بوسیله رادیو
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
decays
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decaying
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decayed
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
decay
کاهش رادیو اکتیویته درزمان معین
radiobroadcast
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
transmissions
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
air time
زمانپخش برنامههای رادیو یا تلویزیون روی آنتن
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
radiotherapy
رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
transmission
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
radiobiology
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
communication
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
relay
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relayed
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relays
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
to tune in TV
[radio]
روی کانال مشخصی تلویزیون
[رادیو]
را تنظیم کردن
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
tuners
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
disc jockey
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc jockeys
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
tuner
پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
facsimile
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
facsimiles
روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
sound effects
عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
faxed
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxes
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxing
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
spacing impulse
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
fax
غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
sportscast
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscaster
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
radiogram
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
charting
نقشه
schemes
نقشه
charted
نقشه
charts
نقشه
rambling
بی نقشه
plat
نقشه
model
نقشه
modeled
نقشه
planless
بی نقشه
modelled
نقشه
plan view
نقشه کف
models
نقشه
mounted map
نقشه
scheme
نقشه
map maker
نقشه کش
cartographers
نقشه کش
program
نقشه
programs
نقشه
project
نقشه
projected
نقشه
projects
نقشه
schemed
نقشه
cartographer
نقشه کش
plotless
بی نقشه
chart
نقشه
map
نقشه
designs
نقشه
cartograph
نقشه
draftsmen
نقشه کش
draughtsman
نقشه کش
draughtsmen
نقشه کش
outline
نقشه
outlined
نقشه
outlines
نقشه
outlining
نقشه
plan
نقشه
plans
نقشه
tracers
نقشه کش
plans
نقشه کف
plan
نقشه کف
design
نقشه
plot
نقشه
planner
نقشه کش
plots
نقشه
drawings
نقشه
tracer
نقشه کش
plotted
نقشه
visual aid
نقشه
drawing
نقشه
maps
نقشه
designers
نقشه کش
draftsman
نقشه کش
planners
نقشه کش
designer
نقشه کش
map chart
نقشه مسطح
cadastral map
نقشه ثبتی
land surveyor
نقشه بردار
land map
نقشه جغرافیایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com