Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
aeronautical plotting chart |
نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری |
|
|
Other Matches |
|
aeronautical plotting chart |
نقشه مخصوص ناوبری هوایی |
grid navigation |
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه |
plotting board |
صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت |
air plot |
نقشه ناوبری هوایی |
aeronautical chart |
نقشه ناوبری هوایی |
line route map |
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه |
vectors |
مسیر ناوبری هواپیما |
vector |
مسیر ناوبری هواپیما |
docking plan |
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman |
plotting chart |
نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی |
aeronautical information overprint |
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی |
control map |
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها |
plotting |
رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن |
plotted |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
plots |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
plot |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
pilot chart |
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی |
approach chart |
نقشه مسیر فرود |
navigation mode |
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی |
tacan |
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی |
line of sight |
مسیر دید در نقشه برداری |
piloting |
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای |
air plot |
رسم مسیر هواپیما در روی نقشه |
line offset method |
روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی |
plotting chart |
نقشه ثبت و رسم مسیر حرکت ناو |
off road racing |
مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار |
map template |
صفحه شفاف مخصوص نصب روی نقشه |
aerocartograph |
دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه |
grid ticks |
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه |
pushpin |
سنجاق سرگرد مخصوص نصب روی نقشه وغیره |
lattice |
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه |
lattices |
خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه |
expansion path |
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید |
off roader |
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار |
inertial navigation |
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری |
jigsaw puzzle |
نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند |
maps |
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن |
map |
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن |
strategies |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
strategy |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
conformal projection |
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه |
cartographers |
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه |
hyetography |
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه |
cartographer |
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه |
fasted |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fastest |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fasts |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fast |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
lane |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
lanes |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
groove |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
multithread |
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود |
grooves |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
switched network backup |
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است |
landing approach |
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل |
ball cushion |
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود |
mapping |
نقشه کشی کردن تهیه نقشه |
topographic map |
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی |
crane rail |
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر |
lute |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
lutes |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
fog oil |
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |
typeface |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
typefaces |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
storage map |
نقشه انباره نقشه انبارش |
navigation |
ناوبری |
universal drafting machine |
خط کش ناوبری |
navigating bridge |
پل ناوبری |
piloted |
ناوبری کردن |
radio navigation |
ناوبری رادیویی |
navigating |
ناوبری کردن |
satellite navigation |
ناوبری ماهوارهای |
navigation light |
چراغهای ناوبری |
pilots |
راهنمای ناوبری |
pilots |
ناوبری کردن |
piloted |
راهنمای ناوبری |
pilot |
ناوبری کردن |
pilot |
راهنمای ناوبری |
inertial navigation |
ناوبری لختی |
aerial navigation |
ناوبری هوایی |
aids to navigation |
کمکهای ناوبری |
coast |
ناوبری کرانهای |
navigates |
ناوبری کردن |
navigated |
ناوبری کردن |
bathymetric navigation |
ناوبری ژرفایافتی |
navigate |
ناوبری کردن |
dead reckonning |
ناوبری کور |
coasts |
ناوبری کرانهای |
celestial navigation |
ناوبری نجومی |
electronic navigation |
ناوبری الکترونیکی |
stellar inertial navigation |
ناوبری لختی ستارهای |
aids to navigation |
وسایل کمک ناوبری |
hyperbolic navigation system |
روش ناوبری هذلولی |
navigational aids |
وسایل کمک ناوبری |
navigational grid |
شبکه کمکی ناوبری |
subsurface navigation |
ناوبری زیر سطحی |
dead reckonning tracer |
میز ناوبری کور |
navigational grid |
بادزن کمک ناوبری |
day beacon |
برج ناوبری روز |
tacan |
سیستم ناوبری تاکان |
omega |
سیستم ناوبری امگا |
inertial navigation system |
سیستم ناوبری ماندی |
orthographic |
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست |
piloting |
ناوبری در کنار ابهای ساحلی |
tactical air navigation |
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی |
radio navigation |
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم |
astro tracker |
وسیله ناوبری خودکار نجومی |
celestial navigation |
ناوبری بااستفاده از صور فلکی |
visual flight |
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری |
radio range station |
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها |
registering |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
register |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registers |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
day beacon |
برج ناوبری مورد استفاده درروز |
augmentation support set |
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه |
hyperbolic navigation |
ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم |
coasting |
ناوبری کرانهای navigation coasting :syn |
summits |
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله |
midcourse guidance |
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک |
summit |
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله |
transit route |
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت |
geodesy |
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی |
map sheet |
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه |
situation indicator |
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری |
shoran |
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه |
pursuit navigation |
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف |
radials |
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی |
radial |
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی |
dead reckonning tracer |
وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری |
pseudostereo |
ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع |
pseudopursuit navigation |
ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف |
vignetting |
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی |
radar danning |
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین |
deleting |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deletes |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deleted |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
delete |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
spandrel |
لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.] |
outline assembly drawing |
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است |
common control |
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری |
node |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
nodes |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
base of trajectory |
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله |
fire lane |
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی |
radio range |
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم |
embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
map compilation |
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه |
geodetic datum |
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی |
meaconing |
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن |
steadied |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steadiest |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steady |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steadies |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
steadying |
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید |
dog leg |
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی |
bench mark |
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری |
computer aided design and drafting |
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
convoy routing |
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی |
dragway |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
dragstrip |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
polar stereographic |
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی |
projection |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
projections |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
trimsize |
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه |
consol |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
trig list |
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده |
aeronautical station |
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی |
convoy route |
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی |
teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
plotters |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
plotter |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
map plane |
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه |
survey station |
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری |
field control |
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری |
receding leg |
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
landing aids |
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما |
schemed |
نقشه |
drawing |
نقشه |
scheme |
نقشه |
schemes |
نقشه |
mounted map |
نقشه |
draftsman |
نقشه کش |
visual aid |
نقشه |
projected |
نقشه |
projects |
نقشه |
draughtsmen |
نقشه کش |
draughtsman |
نقشه کش |
draftsmen |
نقشه کش |
plans |
نقشه |
designer |
نقشه کش |
plan |
نقشه کف |
planner |
نقشه کش |
rambling |
بی نقشه |