English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 248 (40 milliseconds)
English Persian
to foil a plan نقش بر آب کردن نقشه ای
Search result with all words
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
back up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back-up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
plan طرح ریزی کردن در نظر داشتن نقشه
plans طرح ریزی کردن در نظر داشتن نقشه
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
stripping نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
reduction کوچک کردن نقشه
reductions کوچک کردن نقشه
compass نقشه کشیدن اختراع کردن
lattice خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
lattices خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
scheme نقشه طرح کردن
schemed نقشه طرح کردن
schemes نقشه طرح کردن
fix نقطه کردن ناو تعیین محل ناو روی نقشه
fixes نقطه کردن ناو تعیین محل ناو روی نقشه
altitude tints گویا کردن نقشه
bessel method پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
hill shading سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
machinate نقشه کشیدن تدبیر کردن
map orientation توجیه کردن نقشه
map reading نقشه خوانی کردن
mapping نقشه برداری کردن
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
photo interpretation نقشه کردن عکس هوایی
projection print روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
reseau شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
setting out پیاده کردن نقشه
target materials مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
to plan a building نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
to spoil ones game نقشه یاکارکسیراخراب کردن
To roll up the map. , نقشه را پیچیدن ( تا کردن )
change horses in midstream <idiom> وسط کارمهمی نقشه یا رئیس را عوض کردن
to foil a plan خنثی کردن نقشه ای
to torpedo خراب کردن [برنامه یا نقشه]
Other Matches
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
draftsman نقشه کش
scheme نقشه
chart نقشه
plans نقشه
design نقشه
plots نقشه
outlined نقشه
outlines نقشه
designers نقشه کش
outlining نقشه
planless بی نقشه
plot نقشه
plotless بی نقشه
designer نقشه کش
plat نقشه
plan view نقشه کف
planners نقشه کش
planner نقشه کش
outline نقشه
plotted نقشه
plans نقشه کف
draughtsmen نقشه کش
draughtsman نقشه کش
modelled نقشه
draftsmen نقشه کش
mounted map نقشه
model نقشه
modeled نقشه
models نقشه
cartographers نقشه کش
charting نقشه
projected نقشه
drawings نقشه
visual aid نقشه
drawing نقشه
cartograph نقشه
charted نقشه
projects نقشه
programs نقشه
tracers نقشه کش
charts نقشه
project نقشه
cartographer نقشه کش
plan نقشه
map maker نقشه کش
tracer نقشه کش
program نقشه
plan نقشه کف
rambling بی نقشه
schemes نقشه
schemed نقشه
maps نقشه
designs نقشه
map نقشه
ideas نقشه کار
planned chart نقشه کروکی
master plans نقشه مجموعه
plots نقشه کشیدن
planless economy اقتصاد بی نقشه
plot نقشه کشیدن
battle map نقشه جنگی
battle pin سنجاق نقشه
plots گراف یا نقشه
abbazzo طرح نقشه
scale مقیاس نقشه
hydrographic نقشه اب نگاری
plot گراف یا نقشه
master plan نقشه کلیات
portfolios کلاسور نقشه
site plan نقشه محل
situation map نقشه وضعیت
portfolio کلاسور نقشه
index map نقشه عکسی
master plan نقشه مجموعه
energy pattern نقشه انرژی
master plans نقشه کلیات
planography فن ترسیم نقشه
site plan نقشه جایگاه
plat نقشه مسطحه
idea نقشه کار
design نقشه کشیدن
plat قطعه نقشه
power play نقشه تهاجمی
polar diagram نقشه قطبی
scheme of life نقشه زندگی
general plan نقشه عمومی
bi margin format نقشه دو حاشیهای
surveys نقشه برداری
map نقشه برداشتن از
storage map نقشه حافظه
map نقشه کشیدن
strategic map نقشه نظامی
relief emboss نقشه برجسته
strategic plan نقشه جنگ
relief map نقشه برجسته
star chart نقشه ستارگان
construction drowling نقشه کارگاهی
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
insets نقشه فرعی
stereotaxic atlas نقشه مغز
surveyed نقشه برداری
general plan نقشه کلی
wrenched نقشه فریبنده
wrenches نقشه فریبنده
draughtsmanship نقشه کشی
maps نقشه برداشتن از
constant helm plan نقشه زیگزاگ
inset نقشه تکمیلی
inset نقشه فرعی
maps نقشه کشیدن
insets نقشه تکمیلی
structural drawing نقشه ساختمانی
approval of plan تصویب نقشه
control map نقشه مادر
wrench نقشه فریبنده
floor plan نقشه اشکوب
pinning سنجاق نقشه
plotted گراف یا نقشه
synoptic chart نقشه هوازی
process chart نقشه عملیات
tabular drawing نقشه شیب
schematic diagram نقشه رادیو
geographic map نقشه جغرافیایی
hydrographic chart نقشه دریایی
base map نقشه مبنا
hook up نقشه اویزان
hook-up نقشه اویزان
hyerograph نقشه بارندگی
survey نقشه برداری
bleeding edge حاشیه نقشه
pin سنجاق نقشه
contour map نقشه برجسته
rescale نقشه کشیدن
base map نقشه مادر
ground plans نقشه مسطحه
base map نقشه پایگاه
ground plan نقشه مسطحه
pinned سنجاق نقشه
hook-ups نقشه اویزان
topography نقشه برداری
plotted نقشه کشیدن
nautical chart نقشه دریایی
chart desk میز نقشه
pattern نقشه شکل
pattern نقشه ساختن
interchart در روی نقشه
drawings نقشه کارگاهی
drawings نقشه کشی
sketches نقشه ساده
sketches نقشه تقریبی
drawing نقشه کشی
sketched نقشه ساده
projected طرح نقشه
sketched نقشه تقریبی
patterns نقشه ساختن
land surveyor نقشه بردار
designs نقشه کشیدن
key map نقشه راهنما
my cake is dough نقشه ام باطل شد
projection نقشه کشی
shift نقشه خائنانه
projections نقشه کشی
drawing نقشه کارگاهی
shifted نقشه خائنانه
project نقشه کشیدن
shifts نقشه خائنانه
patterns نقشه شکل
chartography نقشه کشی
project طرح نقشه
projected نقشه کشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com