Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
norm point
نقطه احتمالی فرود در پرش
Other Matches
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
access point
نقطه فرود
impact point
نقطه فرود
landing spot
نقطه فرود
point of application of a force
نقطه فرود نیرو
critical point
نقطه فرود در پرش با اسکی
throwing sector
نقطه فرود وسیله پرتاب شده
target approach point
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
point of fall
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
contingency
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingencies
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency option program
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
conceivably
<adv.>
احتمالی
probabilistic
احتمالی
even tual
احتمالی
contingencies
احتمالی
eventual
احتمالی
contingency
احتمالی
probable
احتمالی
possibly
<adv.>
احتمالی
contingently
<adv.>
احتمالی
as may be the case
<adv.>
احتمالی
probable error
اشتباه احتمالی
probability cost
بهای احتمالی
ramifications
تبعات احتمالی
probable error
خطای احتمالی
contender
برنده احتمالی
probabilistic model
مدل احتمالی
adventure
خطر احتمالی
contingent liabilities
بدهیهای احتمالی
contenders
برنده احتمالی
probabilism
احتمالی نگری
contingency plan
طرح احتمالی
contingent liability
بدهی احتمالی
probabilistic model
الگوی احتمالی
prospect
مشتری احتمالی
adventures
خطر احتمالی
contingent profit
منفعت احتمالی
risks
خطر احتمالی
gambling
خطر احتمالی
presumptive
فرضی احتمالی
risking
خطر احتمالی
risked
خطر احتمالی
risk
خطر احتمالی
probability limits
حدود احتمالی
prospecting
مشتری احتمالی
prospects
مشتری احتمالی
acatalepsy
فلسفهء احتمالی
prospected
مشتری احتمالی
PE
خطای احتمالی
break up of the a proposed marriage
به هم خوردن ازدواج احتمالی
radial probability density
چگالی شعاعی احتمالی
contingency plan
طرح عملیات احتمالی
vertical probable error
اشتباه احتمالی قائم
probabilism
انتخاب وجه احتمالی
likly
باور کردنی احتمالی
likelier
باور کردنی احتمالی
likeliest
باور کردنی احتمالی
likely
باور کردنی احتمالی
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
buffer zones
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
contingencey forces
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
contingent zone of fire
منطقه اتش احتمالی توپخانه
range probable error
اشتباه احتمالی برد توپ
probable
باور کردنی امر احتمالی
contingent effects
اثرات احتمالی انفجار هستهای
buffer zone
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
confidence level
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
dopes
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dope
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
contingency support stocks
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
circular probable error
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
loading for contingencies
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
searched
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects.
در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
armed peace
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
line of fall
خط فرود
splashdowns
آب فرود
tailwater
فرود اب
landing
فرود
landings
فرود
land
فرود
abseils
فرود
splashdown
آب فرود
abseiled
فرود
abseil
فرود
drop
فرود
dropped
فرود
dropping
فرود
drops
فرود
downstream
فرود اب
abseiling
فرود
descendeur
صفحه فرود
perched
فرود امدن
strip
باند فرود
ditching
فرود اضطراری
prelanding
قبل از فرود
under carriage
ارابه فرود
deck landing aid
کمکهای فرود
parachut
چتر فرود
approaches
مسیر فرود
soft landing
فرود نرم
perches
فرود امدن
perching
فرود امدن
landing strips
باند فرود
landing strip
باند فرود
approach clearance
اجازه فرود
application of a force
فرود نیرو
missed approach
فرود اضطراری
missed approach
فرود ناقص
angle of fall
زاویه فرود
descends
فرود امدن
alights
فرود امدن
alighting
فرود امدن
alighted
فرود امدن
alight
فرود امدن
plunges
فرود امدن
plunged
فرود امدن
plunge
فرود امدن
run way
محوطه فرود
run way
باند فرود
approached
مسیر فرود
descend
فرود امدن
pits
منطقه فرود
landing site
محل فرود
landing site
پایگاه فرود
nosediving
فرود عمودی
undercarriages
ارابه فرود
landing angle
زاویه فرود
landed
فرود امده
night landing
فرود شبانه
landing light
چراغ فرود
landing hill
تپه فرود
landing area
منطقه فرود
nosedives
فرود عمودی
landing gear
ارابه فرود
nosedive
فرود عمودی
pit
منطقه فرود
approach
مسیر فرود
forced landing
فرود اجباری
undercarriage
ارابه فرود
instrument landing
فرود کور
nosedived
فرود عمودی
drop zone
منطقه فرود
perch
فرود امدن
land vi
فرود امدن
light or lighted
فرود امدن
landing zone
منطقه فرود
landing weight
وزن فرود
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
belly flops
با شکم فرود آمدن
approach end
ابتدای باند فرود
belly flop
با شکم فرود آمدن
overshoot
فرود ناقص هواپیما
glide path
مسیر فرود ازاد
back dive
شیرجه از پشت و فرود با پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com