English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
Other Matches
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
naval stores ذخایر و اماد دریایی
supply point نقطه اماد
distribution point نقطه توزیع اماد
ammunition point نقطه اماد مهمات
distribution point نقطه تقسیم اماد
break bulk point نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
water supplies اماد اب
bulk material اماد یک جا
water supply اماد اب
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
resupply اماد مجدد
reserve stock اماد ذخیره
bulk supply اماد با کانتینر
requisition line خط درخواست اماد
bulk supply اماد عمده
train بنه اماد
care of supplies مراقبت اماد
intransit stock اماد سیال
materiel management مدیریت اماد
care of supplies نگهداری اماد
trains بنه اماد
trained بنه اماد
stockage ذخیره اماد
armed جنگ اماد
unit supply اماد یکانی
bulk material اماد حجیم
supply support پشتیبانی اماد
essential supply اماد حیاتی
essential supply اماد ضروری
procurement تامین اماد
supply route مسیر اماد
supply route اماد راه
supply control کنترل اماد
shop supply اماد تعمیرگاهی
category اقلام اماد
supply sergeant گروهبان اماد
level of supply سطح اماد
categories انواع اماد
assault supplies اماد هجومی
one day's supply یک روز اماد
stock اماد ذخیره
condition code کدوضعیت اماد
consigned inventory اماد امانی
mission load اماد عملیاتی
air material اماد هوایی
depot supply اماد امادگاهی
air landed supply اماد هوانشستی
short supply اماد کم یاب
follow up اماد بعدی
follow up supply اماد متعاقب
follow up supply اماد بعدی
general supplies اماد عمومی
gratuitous issue اماد پیشکشی
critical item اماد حساس
commodity command فرماندهی اماد
class ii supplies اماد طبقه 2
class v supplies اماد طبقه 5
development order دستوربهبود اماد
depot supply اماد دپویی
stocked اماد ذخیره
class i supplies اماد طبقه 1
class iv supplies اماد طبقه 4
pointillism نقاشی نقطه نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
authorized allowance supplies سهمیه مجاز اماد
service stock اماد و کالاهای جنگی
authorized allowance supplies سهمیه اماد مجاز
procured تهیه و تحویل اماد
automatic supply روش خودکار اماد
supply route خط تدارکات راه اماد
procuring تهیه و تحویل اماد
procurement تهیه و تحویل اماد
basic end item اقلام اولیه اماد
procures تهیه و تحویل اماد
stock funds اعتبار نقدی اماد
table of distribution جدول تقسیم اماد
distributions جدول توزیع اماد
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
base reserves اماد مبنای ذخیره
procure تهیه و تحویل اماد
available supply rate نواخت اماد موجود
antimateriel agent عامل فساد اماد
row stack فاصله اماد از دیوار
automatic supply سیستم اماد خودکار
resupply تجدید اماد کردن
requisition line مسیر درخواست اماد
back order اماد غیر موجود
distribution جدول توزیع اماد
resources منابع اماد ذخایر
ammunition day of supply روز اماد مهمات
assemblages جمع اوری اماد
class ii activity اجرای اماد طبقه 2
balanced stock ذخیره اماد متعادل
balanced supply اماد متعادل شده
required supply rate نواخت اماد موردنیاز
short supply اماد کمبود دار
assemblage جمع اوری اماد
inventory ذخیره موجودی اماد
application study بررسی پذیرش اماد
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
main supply route اماد راه اصلی
expendable property اماد مصرف شدنی
bulk supply اماد به طور قوال
unit reserves اماد ذخیره یکانی
unit train بنه اماد یکان
emergency leave سطح اماد اضطراری
class ii installation تاسیسات اماد طبقه 2
early resupply تجدید اماد به موقع
consumable supplies اماد مصرف شدنی
centralized items اقلام اماد تمرکزی
issue priority تقدم توزیع اماد
class ii installation انبار اماد طبقه 2
class i activity اجرای اماد طبقه 1
control period دوره کنترل اماد
main supply route مسیر اصلی اماد
control level سطح کنترل اماد
day of supply تعداد روزهای اماد
logistical مربوط به اماد یکانها
deteriorating supplies اماد فاسد شدنی
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
distribution area منطقه توزیع اماد
class i installation انبار اماد طبقه 1
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com