Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
initial point
نقطه اولیه
Search result with all words
periapsis
نزدیکترین نقطه مدار به جسم اولیه یا مادر
Other Matches
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
Ideal City
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
basic data
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
dogmatic marxism
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
نقطه نقطه یا خال خال کردن
primitive
اولیه
initial
اولیه
early
اولیه
initialed
اولیه
initialling
اولیه
initialled
اولیه
initialing
اولیه
primal
اولیه
earliest
اولیه
initials
اولیه
basics
اولیه
preliminaries
اولیه
preliminary
اولیه
primeval
اولیه
primary
اولیه
basic
اولیه
first generation
اولیه
rudimentary
اولیه
fundamental
اولیه
raw
اولیه
dispersion
اولیه
elementary
اولیه
primery voltage
ولتاژ اولیه
prototypes
نمونه اولیه
prototype
نمونه اولیه
input
سیگنال اولیه
input
توان اولیه
embryonic
نارس اولیه
first aid
کمکهای اولیه
base rate
ارزش اولیه
base rates
ارزش اولیه
stuff
ماده اولیه
stuffed
ماده اولیه
stuffs
ماده اولیه
inputted
سیگنال اولیه
inputted
توان اولیه
raw materials
مواد اولیه
input voltage
ولتاژ اولیه
archetype
نمونه اولیه
primary inputs
دادههای اولیه
stock
ماده اولیه
stock
ذخیره اولیه
blueprints
طرح اولیه
blueprint
طرح اولیه
primary center
مرکز اولیه
primary structure
ساختمان اولیه
primary track
شیار اولیه
prime cost
ارزش اولیه
prime costs
هزینههای اولیه
primary body
جسم اولیه
stocked
ذخیره اولیه
primary inputs
نهادههای اولیه
stocked
ماده اولیه
primary industries
صنایع اولیه
primary products
محصولات اولیه
primary emission
صدور اولیه
primary standard
استاندارد اولیه
primary electron
الکترون اولیه
primary storage
انباره اولیه
primary storage
حافظه اولیه
primary cognizance
شناختهای اولیه
primeral borth
ابگوشت اولیه
primery battery
باطری اولیه
proto planets
سیارههای اولیه
radix
سرچشمه اولیه
raw data
دادههای اولیه
raw products
محصولات اولیه
raw statistics
امارهای اولیه
pre assembly
نصب اولیه
roughed slab
برامن اولیه
rudiment
اولیه ابتدایی
primitive
انسان اولیه
self aid
کمکهای اولیه
proto galaxy
کهکشان اولیه
pre load
بار اولیه
pre loading
بارگیری اولیه
primery citcuit
مدار اولیه
primery coil
پیچک اولیه
primery current
جریان اولیه
primery obligation
تعهدات اولیه
primery terminal
ترمینال اولیه
primitive element
عنصر اولیه
prereduction
کاهش اولیه
preliminiary work
کار اولیه
primogenitors
اجداد اولیه
priority processing
پردازش اولیه
archetypes
نمونه اولیه
input circuit
مدار اولیه
integral
تابع اولیه
initial velocity
سرعت اولیه
initial value
مقدار اولیه
basic agreement
توافق اولیه
frame agreement
توافق اولیه
master agreement
توافق اولیه
skeleton agreement
توافق اولیه
outline agreement
توافق اولیه
initial mass
جرم اولیه
layouts
طرح اولیه
scheme
طرح اولیه
velocities
سرعت اولیه
velocity
سرعت اولیه
input capacitor
خازن اولیه
input capacitance
فرفیت اولیه
parent
یکان اولیه
input attenuation
دمفونگ اولیه
input attenuation
میرائی اولیه
historical costs
هزینه اولیه
input admittance
ادمیتانس اولیه
initialize
مقداردهی اولیه
layout
طرح اولیه
primes
نخستین اولیه
primed
نخستین اولیه
cogging train
مسیر اولیه
first notions
تصورات اولیه
first cost
هزینه اولیه
first cause
علت اولیه
first aids
کمکهای اولیه
feed stock
مواد اولیه
elementary cell
پیل اولیه
i.c.
حالت اولیه
incunabula
مراحل اولیه
prime
نخستین اولیه
initial level
سطح اولیه
breaking down train
راه اولیه
initial cost
هزینه اولیه
initial condition
شرط اولیه
originals
نسخه اولیه
original
نسخه اولیه
initial condition
شرایط اولیه
opening capital
سرمایه اولیه
initial capital
سرمایه اولیه
initial reserves
ذخایر اولیه
drawing key
طرح اولیه
basic standard
استاندارد اولیه
input unit
واحد اولیه
input noise
پارازیت اولیه
input information
اطلاعات اولیه
input time
زمان اولیه
input gap
فاصله اولیه
input function
تابع اولیه
input frequency
فرکانس اولیه
input electrode
الکترود اولیه
input diode
دیود اولیه
initial acceleration
شتاب اولیه
input current
جریان اولیه
input reactance
راکتانس اولیه
input translator
مترجم اولیه
input transformer
ترانسفورماتور اولیه
input terminal
ترمینال اولیه
input tape
نوار اولیه
input stage
طبقه اولیه
Aborigine
ساکن اولیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com