Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English
Persian
target
نقطه برداشت یا قرائت
targeted
نقطه برداشت یا قرائت
targeting
نقطه برداشت یا قرائت
targets
نقطه برداشت یا قرائت
targetted
نقطه برداشت یا قرائت
targetting
نقطه برداشت یا قرائت
Other Matches
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
reading
قرائت
readings
قرائت
readership
قرائت
pericope
قرائت
picking belt
نوار قرائت
read
قرائت کردن
reading room
اتاق قرائت
reading room
قرائت خانه
reading rooms
اتاق قرائت
reading rooms
قرائت خانه
accent
طرز قرائت
orthoepist
قرائت دادن
reads
قرائت کردن
accented
طرز قرائت
interlocution
قرائت یااواز
direct reading
قرائت مستقیم
unread
قرائت نشده بیسواد
lecterns
میز مخصوص قرائت
lectern
میز مخصوص قرائت
intonations
طرز قرائت تلفظ
scansion
قرائت شعر باوزن
intonation
طرز قرائت تلفظ
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
direct reading dial
درجه بندی برای قرائت مستقیم
lectionary
صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
quadrantal error
اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
declamatory
مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
roamer
کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
removal
برداشت
offtake
برداشت
land surveying
برداشت
acceptance
برداشت
impressions
برداشت
acceptances
برداشت
impression
برداشت
draw off
برداشت
takings
برداشت
removal of slag
برداشت سرباره
make a copy of
سواد برداشت
removal of cinder
برداشت تفاله
approached
برداشت روش
approach
برداشت روش
approaches
برداشت روش
first impression
برداشت نخستین
removal of phosphorus
برداشت فسفر
stripping
برداشت لایه رو
impressionist
برداشت گرای
under ground survey
برداشت زیرزمینی
metal removal
برداشت براده
special drawing right
حق برداشت مخصوص
removal of chips
برداشت براده
special drawing right
حق برداشت ویژه
withdraw
برداشت از حساب
withdraws
برداشت از حساب
withdrawal warrant
مجوز برداشت
draw off
بده برداشت
dual impression
برداشت دوگانه
removing
برداشت کردن
overdrafts
اضافه برداشت
special drawing rights
حق برداشت ویژه
removes
برداشت کردن
remove
برداشت کردن
overdraft
اضافه برداشت
impressionistic
برداشت گرایانه
impressionistic
برداشت گذار
impressionists
برداشت گرای
take off divisor
مقسم برداشت اب
deacon
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
the timber warped
تیر تاب برداشت
take off distributor
اب پخشکن مقسم برداشت اب
safe yield
بده قابل برداشت
nett
برداشت خالص کردن
net
برداشت خالص کردن
cropper
برداشت کننده محصول
handpick
برداشت محصول با دست
nets
برداشت خالص کردن
overdraw
اضافه برداشت کردن
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
overdrafts
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdraft
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
paper gold
منظور حق برداشت مخصوص است
forbore
دست برداشت امتناع کرد
. She dropped her demands (claim).
دست از تقاضاهای خود برداشت
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
overdraft
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdrafts
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number .
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
agronomy
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
readers
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
speckle
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
طرح نقطه نقطه خال خال
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
magnetic deviation
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
sampling
نمونه گیری برداشت نمونه
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
punchation
نقطه
dotting
نقطه
punctum
نقطه
punctation
نقطه
punctate
نقطه نقطه
punctulate
نقطه نقطه
point to point line
خط نقطه به نقطه
pricking
نقطه
pricks
نقطه
dotty
نقطه نقطه
neel point
نقطه نل
point
نقطه
prick
نقطه
ice point
نقطه یخ
point to point
نقطه به نقطه
jots
نقطه
specks
نقطه
dot
نقطه
ice melting point
نقطه یخ
speck
نقطه
period
نقطه
periods
نقطه
jot
نقطه
jotted
نقطه
full stop
نقطه
full stops
نقطه
spotter
نقطه نقطه
two dots one dash line
خط دو نقطه یک خط
spots
نقطه
spot
نقطه
tittle
نقطه
stpular
نقطه نقطه
speckle
نقطه
pricked
نقطه
ellipsis
سه نقطه
[...]
intercept point
نقطه رهگیری
injection point
نقطه تزریق
injection point
نقطه پاشش
frost point
نقطه شبنم
semi-colons
نقطه ویرگول
lacuna
نقطه ابهام
jumping off place
نقطه یا مبداء
fixation point
نقطه تثبیت
joining point
نقطه اتصال
isoelectronic point
نقطه ایزوالکتریک
intersection point
نقطه تلاقی
fixed point
نقطه ثابت
flash point
نقطه احتراق
intersection point
نقطه تقاطع
flash point
نقطه اشتعال
fusing point
نقطه ذوب
initial point
نقطه اغاز
ignition point
نقطه افروزش
ignition point
نقطه اشتعال
inflection point
نقطه عطف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com