English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
face off spot نقطه رویارویی
Search result with all words
face off spot هرکدام از 9 نقطه مخصوص رویارویی
Other Matches
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
encountered رویارویی
encounter رویارویی
encounters رویارویی
encountering رویارویی
encounter group گروه رویارویی
telex match رویارویی تلکسی
radio match رویارویی رادیویی
match رویارویی بازیهای دو جانبه
draw رویارویی دو حریف در اغار
matches رویارویی بازیهای دو جانبه
encounter group therapy درمان با گروه رویارویی
draws رویارویی دو حریف در اغار
cable match رویارویی تلگرافی شطرنج
drawman مرد میانی برای رویارویی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
candidates' matches رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
face off circle هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
bracket رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
pointillism نقاشی نقطه نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
speck نقطه
spots نقطه
spot نقطه
dotty نقطه نقطه
point to point line خط نقطه به نقطه
period نقطه
periods نقطه
point نقطه
speckle نقطه
punctum نقطه
ellipsis سه نقطه [...]
neel point نقطه نل
dotting نقطه
tittle نقطه
dot نقطه
stpular نقطه نقطه
spotter نقطه نقطه
prick نقطه
point to point نقطه به نقطه
specks نقطه
ice melting point نقطه یخ
ice point نقطه یخ
pricks نقطه
pricking نقطه
pricked نقطه
punctulate نقطه نقطه
two dots one dash line خط دو نقطه یک خط
jotted نقطه
punctation نقطه
jot نقطه
jots نقطه
punchation نقطه
full stop نقطه
full stops نقطه
punctate نقطه نقطه
firing point نقطه اشتعال
burning point نقطه اشتعال
breakpoint نقطه انفصال
bubble point نقطه جوش
brittle point نقطه شکنندگی
break point نقطه توقف
punctate مثل نقطه
accumulation point نقطه تجمع
agreed point نقطه قراردادی
break off position نقطه رهایی
standpoints نقطه نظر
break even point نقطه عطف
point of contact نقطه تماس
adjusting point نقطه تنظیم
standpoints نقطه ثابت
pintle center نقطه لولا
check point نقطه بازرسی
point of intersection نقطه تقاطع
phosphor dot نقطه فسفری
check point نقطه مقابله
check point نقطه ازمایش
checkout point نقطه وارسی
perihelion نقطه الراس
percentile point نقطه صدکی
punctation نقطه سازی
pinto نقطه نقطه خال خال
pivot point نقطه مفصلی
standpoint نقطه نظر
plate point نقطه پلیت
standpoint نقطه ثابت
fixes نقطه کردن
pour point نقطه سیلان
fix نقطه کردن
reentry point نقطه بازگشت
center نقطه گره
pivot point نقطه نشانه
reference point نقطه مبنا
point d'appui نقطه اتکاء
radix point نقطه ممیز
abscissa طول نقطه
post equivalence point پس از نقطه هم ارزی
pour point نقطه ریزش
at the point of sale در نقطه فروش
point plotting رسم نقطه
access point نقطه دستیابی
point of weld نقطه جوش
symmetry point نقطه تقارن
dew point نقطه شبنم
auxiliary target نقطه کمکی
azeotrope point نقطه همجوشی
puncuation نقطه گذاری
quiescent point نقطه استراحت
base point نقطه مبنا
balanc point نقطه تعادل
basic point نقطه مبداء
access point نقطه دسترس
access point نقطه فرود
azeotrope point نقطه ازئوتروپ
anchoring point نقطه مرجع
point of symmetry نقطه تقارن
point of inflection نقطه عطف
aiming point نقطه نشانی
point of impact نقطه اصابت
bp نقطه جوش
branchpoint نقطه انشعاب
radix point نقطه مبنا
point of inflexion نقطه عطف
viewpoint نقطه نظر
point of support نقطه اتکا
point of sight نقطه دید
point of regard نقطه دید
point of loading نقطه بارگیری
viewpoints نقطه نظر
point of intersection نقطه تلاقی
projection of a point تصویر نقطه
binary point نقطه دودوئی
point of fracture نقطه شکست
choice point نقطه گزینش
equilibrium point نقطه تعادل
load point نقطه بار
fire point نقطه شعله
fire point نقطه اشتعال
light spot نقطه منور
fixation point نقطه تثبیت
fixed point نقطه ثابت
flash point نقطه اشتعال
flash point نقطه احتراق
light spot نقطه نور
level point نقطه مسطح
frost point نقطه شبنم
loading point نقطه بارگیری
loading point نقطه سوارشدن
equivalence point نقطه هم ارزی
estimated position نقطه تخمینی
estimated position نقطه براوردی
eutectic point نقطه اوتکتیک
eutetic point نقطه اتکتیک
exchange point نقطه تعویض
exit point نقطه خروج
exit point نقطه مرگ
exit point نقطه خروجی
extreme point نقطه حدی
f.n.p نقطه گداز
inflection point نقطه عطف
magnetic transition point نقطه کوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com