Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
Other Matches
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
perihelion
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
pointsman
عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
azimuth
نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
lunitidal interval
فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
celestial precomputation
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
autumn
پاییز
fall
پاییز
autumns
پاییز
Don't count your chickens before they're hatched.
<proverb>
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
Don't count your chickens before they are hatched.
<proverb>
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
The leaves turn in
[the]
autumn
[British E]
/ fall
[American E]
.
رنگ برگها در پاییز تغییر می کند.
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
Indian summer
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
astrologic
نجومی
astronomic
نجومی
astronomical
نجومی
celestial
نجومی
fall wool
پشم پاییزه
[پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
siderial day
روز نجومی
year
سال نجومی
planetary
ستارهای نجومی
ephemeris time
زمان نجومی
ephermeris
تقویم نجومی
ephemeris
تقویم نجومی
sidereal time
وقت نجومی
first light
افق نجومی
address calendar
تقویم نجومی
sidereal day
روز نجومی
radio telescopes
رادیوی نجومی
radio telescope
رادیوی نجومی
sidereal angle
زاویه نجومی
telescopes
دوربین نجومی
sidereal time
زمان نجومی
sidreal year
سال نجومی
astronomic observation
دیدبانی نجومی
azimuth
سمت نجومی
celestial sphere
کره نجومی
equinox
استوای نجومی
astronomical constants
ثابتهای نجومی
celestial horizon
افق نجومی
telescope
دوربین نجومی
celestial equator
استوای نجومی
astronomical unit
واحد نجومی
astro altitude
ارتفاع نجومی
astrophysics
فیزیک نجومی
almanach
تقویم نجومی
astronomical triangle
مثلث نجومی
celestial navigation
ناوبری نجومی
astro
نجومی فلکی
sidereal period
دوره تناوب نجومی
astronomical twilight
تاریک وروشن نجومی
equinoctial
مربوط به استوای نجومی
astronomical twilight
شفق و فلق نجومی
astrophysicist
متخصص فیزیک نجومی
astronomic station
ایستگاه دیدبانی نجومی
astrophysical
منسوب به فیزیک نجومی
siderial
وابسته به ثوابت نجومی
sidereal
وابسته به ثوابت نجومی
astro compass
قطب نمای نجومی
reticle
شبکه دوربین نجومی
astrophysics
فیزیک نجومی استروفیزیک
astro tracker
تعقیب کننده نجومی
telescopic
وابسته بدوربین نجومی
sidereal hour angle
زاویه ساعتی نجومی
gyro compass
قطب نمای نجومی
greenwich sidereal time
زمان نجومی گرینویچ
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
sigil
علامت نجومی علائم رمزی
telescopist
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
astro tracker
وسیله ناوبری خودکار نجومی
azimuth
گرای نجومی راس القدم
azimuth angle
زاویه گرای نجومی هواپیما
gyro angle
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
the greater lumen
خورشید
suns
خورشید
sun
خورشید
sunning
خورشید
sol
خورشید
day star
خورشید
daystar
خورشید
phoebus
خورشید
sunned
خورشید
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
predominate
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
parhelion
عکس خورشید
parhelion
خورشید کاذب
sol
الهه خورشید
helium
گاز خورشید
solar eclipse
گرفت خورشید
mock sun
عکس خورشید
titan
خدای خورشید
titans
خدای خورشید
actinometer
پرتوسنج خورشید
heliometer
خورشید سنج
perihelion
حضیض خورشید
air thread
لعاب خورشید
declination
میل خورشید
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
d. of the sun
انحراف خورشید
actinometre
پرتوسنج خورشید
samson
اهل خورشید
sun's disk
قرص خورشید
coronas
خرمن خورشید
corona
خرمن خورشید
macule
لکه خورشید
sunlight
نور خورشید
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
gyroscopes
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
ephermeris
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
sunspot
لکه روی خورشید
spectrohelioscope
طیف بین خورشید
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
the setting of the sun
غروب کردن خورشید
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
helios
دارگونه خورشید خورشیدخدا
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
first light
اولین طلیعه خورشید
sunglow
فلق و شفق خورشید
opposition jupiter to the sun
تقابل بر جیس با خورشید
anthelion
هاله رو به روی خورشید
coronel
هاله خورشید وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
parheliacal
مانند عکس خورشید
sunrise
طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrises
طلوع خورشید تیغ افتاب
pyrheliometer
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
gossamery
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
The earth moves round the sun.
زمین دوز خورشید می چرخد
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
heliometer
الت پیمایش قطر خورشید
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
spectroheliogram
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
solunar
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliograph
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
to screen one's eyes from the sun
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
shoots
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoot
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
helical
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com